din & mazhab

din & mazhab

din & mazhab

din & mazhab

اکثر مردگان به چه دلیل از دنیا رفته اند؟

اکثر مردگان به چه دلیل از دنیا رفته اند؟

http://media3.afsaran.ir/siNBFabo_535.jpg

از امام صادق نقل شده است که: «اگر قبر ها شکافته شوند و حقایق آشکار شود، مشاهده خواهید کرد که اکثر مردگان با چشم زخم از دنیا رفته اند؛ چرا که چشم زخم واقعیت دارد!»

بحار،ج95،ص127،ح7

 ---------------------------------------------------------------------------------------------

 

حنان بن سدیر روایت کرده است که امام صادق علیه السّلام فرمود: هر کس سوره‏ ی جن را بسیار تلاوت کند، هیچ وقت دچار چشم‏ زخم‏ و جادو و فریب جن نمى‏ شود، و با رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم خواهد بود، و خواهد گفت: پروردگارا! من جز این مقام و منزلت، چیز دیگرى نمى‏ خواهم.

 

ترجمه ثواب الأعمال،ص313

-----------------------------------------------------------------------------------------------

 

از حضرت امام صادق علیه السلام روایت شده است که چشم‏ زخم‏ واقعیّت دارد؛ از چشم دیگرى بر خود ایمن مباش و هم از چشم خود بر دیگرى؛ و اگر از چشم‏ زخم‏ ترسیدى، سه بار بگو: «ما شاء الله لا حول و لا قوّة الا بالله العلیّ العظیم» و فرمود: چون یکى از شما با هیأت آراسته ‏اى از خانه بیرون مى‏ رود، به هنگام خروج معوّذتین (سوره های ناس و فلق) را بخواند که به فرمان حق آسیبى نبینید ان شاء اللَّه تعالى.

 

مکارم الأخلاق / ترجمه میرباقرى ؛ ج‏2 ؛ ص261

 --------------------------------------------------------------------------------------------

 

محمد بن عیسى می گوید مردى درباره چشم‏ زخم‏ از حضرت امام رضا علیه السلام پرسش کرد، حضرت فرمودند: «واقعیت دارد؛ اگر گرفتار آن شدى، دست را تا مقابل صورت بالا ببر و (حمد) و (توحید) و (معوّذتین) را بخوان و دست ها را بر پیشانى بمال که باذن خدا مفید خواهد بود.»

مکارم الأخلاق / ترجمه میرباقرى ؛ ج‏2 ؛ ص326

 

سوره‌ی قدر


«هر مؤمنی که در وضویش سوره‌ی قدر را بخواند، از گناهان خود بیرون شود، مثل روزی که از مادر متولد شده است»، یادش افتادم...

http://www.afsaran.ir/



«راه زندگی» از نظر امام علی ابن ابیطالب(ع)


در نامه حضرت به حارث همدانی؛
«راه زندگی» از نظر امام علی ابن ابیطالب(ع)

امام علی در نامه ای به حارث همدانی درباب راه و رسم زندگی چنین نوشتند: به ریسمان قرآن تمسک کن و از آن نصیحت پذیر، حلال قرآن را حلال و حرام آن را حرام بدان و حقی را که پیش از این بوده است تصدیق کن. از گذشته دنیا برای باقیمانده آن عبرت بگیر، زیرا که بعضی از امور دنیا شبیه بعضی دیگر است و آخر دنیا به اول آن ملحق می شود و همه آن تمام شدنی است.

نام بردن خدا را بسیار بزرگ بدان و جز بر [امر] حقی آن را بر زبان نیاور. بسیار یاد مرگ و یاد بعد از مرگ کن و آرزوی مرگ مکن مگر آنکه بدانی عاقبت نیکتری در پی داری. از هر کاری که فاعل آن، آن را برای خود روا می داند و برای همه مسلمانان بد، به دور باش. از هر عملی که در پنهانی انجام می شود و در ملا عام از آن خجلت برند، اجتناب کن و نیز از هر عملی که اگر از عامل آن سوال شود انکار می کند یا عذر خواهی می نماید، دوری کن.

آبروی خود را در معرض تیر گفته ها قرار مده، هر چه را می شنوی برای مردم بازگو مکن که همین که شنیده ای کافی است برای آنکه دروغ باشد و هر چه را مردم به تو گویند رد مکن که همین انکار علامت جهل است. غیظ و غضب خود را فرونشان و به هنگام قدرت و توانایی گذشت کن، به هنگام غضب حلیم باش و در وقت قدرت [از لغزش دیگران]چشم پوشی کن تا عاقبت برای تو باشد. هر نعمتی را که خداوند به تو عطا کرده است نیکو بدار و هیچ نعمتی را ضایع مکن، و باید مردم اثر نعمتهای خدادادی را در تو ببینند.

بدان که بهترین مومنان کسانی هستند که جان و اهل و مال خود را تقدیم خدا می کنند؛ زیرا هر خیری را که از پیش فرستی برای تو می ماند و هر آنچه را به تاخیر اندازی برای دیگری سودمند خواهد بود. از یاوران ضعیف الرای و بد عمل دوری کن که همیشه یار را با یار قیاس کنند. در شهرهای بزرگ که محل اجتماع مسلمانان است سکونت گزین و از جاهایی که محل غفلت و ظلم است و اهل طاعت خدا کم اند دوری گزین. تنها به چیزی بیندیش که به کار تو می آید و از اینکه بر سر گذرگاه بازار بنشینی دوری کن که محل جمع شدن شیطانها و فتنه هاست.

به کسی که برتر از توست بسیار بنگر که همین کار از راههای سپاسگزاری است. روز جمعه مسافرت مکن تا آنکه نماز جمعه را به جاآوری مگر اینکه معذور باشی یا سفر تو در راه خدا باشد. در همه کارها اطاعت خدا کن که اطاعت خدا از هر چیز بهتر است. با خودت در عبادت خدعه کن و بر خودت آسان گیر و مجبورش مکن. در وقت نشاط و فراغت عبادت را بجا بیاور، مگر آنکه بر تو واجب باشد که در این صورت باید در وقت خود آن را انجام دهی و قضای آن هم بر عهده توست.

بترس از اینکه مرگ به سراغت آید و تو در راه بدست آوردن دنیا از پروردگارت گریزان باشی. بترس از همنشینی با فاسقان که شر با شر همراه شود. خدا را بزرگ بدار و دوستانش را دوست بدار. از خشم و غضب بپرهیز که آن لشکر بزرگی از لشکریان شیطان است.الف


سه فایده‌ای که نمازگزار به دست می‌آورد

امام جعفر صادق علیه السلام در حدیثی زیبا و خواندنی سه فایده‌ای که نمازگزار به دست می‌آورد را بیان فرموده‌اند.


مشرق- از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده‌اند که فرمود: نمازگزار سه فایده به دست می‌آورد:


1. هر گاه به نماز می‌ایستد، خوبی‌ها و نیکویی‌‌ها از پهنه آسمان بر سرش فرو مى‌ریزد.
2. فرشتگان او را از زیر پاهایش تا فراز آسمان احاطه و او را در برمى‌گیرند.
3. فرشته اى او را ندا مى‌دهد: اى نمازگزار، اگر میدانستی با چه کسى مناجات مى کنى، هرگز روی نمی‌گرداندی و به دیگرى توجه نمی‌کردی.


متن حدیث:

عن جمیل عن أبی عبد الله علیه السلام قال للمصلی ثلاث خصال إذا قام فی صلاته یتناثر علیه البر من أعنان السماء إلى مفرق رأسه و تحف به الملائکة من قدمیه إلى أعنان السماء و ملک ینادی أیها المصلی لو تعلم من تناجی ما انفتلت ؛

«ثواب‌الاعمال و عقاب‌الاعمال،صفحه 77»


متن‌ کامل‌ روایت‌ عنوان‌ بصری‌

عنوان بصری

حدیث امام صادق (ع) در توصیه به عنوان بصری روایت عنوان بصری یکی از دستورالعمل های بسیار مهم وجود مقدس امام صادق (ع)است که در بردارنده نکاتی نغز وبدیع در تهذیب نفس است.و بسیاری از عرفا،علما وبزرگان اخلاق اهتمام خاصی به این روایت شریف داشته اند،از جمله مرحوم آیت الله العظمی سید میرزا علی قاضی طباطبایی به ارادتمندان وشاگردان خود دستور می دادند که آن را بنویسند وعمل کنند و کراراً می فرمودند: ((باید آن را در جیب خود داشته باشید وهفته دو بار آن را مطالعه کنید.)) ترجمه این روایت شریف برای بهره مندی تمامی مشتاقان سلوک الی الله چنین ذکر شده،
مرحوم علامه مجلسی در بحارالانوار می فرماید: به خط استادمان؛بهاءالدین عاملی روایتی را با این مضمون یافتم :((شیخ شمس الدین محمد بن مکی (شهید اول)گفت:من از خط شیخ احمد فراهانی (رﺣﻤﺔ الله)از عنوان بصری؛ که پیر مردی سالخورده بود واز عمرش نود وچهار سال می گذشت نقل می کنم که او گفت : من سالیانی به نزد مالک بن انس رفت وآمد می کردم، زمانی که امام جعفر صادق (ع)به مدینه آمدندبه محضر ایشان شرفیاب شدم ودوست داشتم همان طئری که از مالک تحصیل علم کرده بودم از ایشان نیز کسب علم کنم.روزی آن حضرت به من فرمودند:من مردی تحت نظرم علاوه براین در هر ساعت از شبانه روز اذکاری دارم که به آنها مشغولم.پس مرا از عبادتم غافل نکن،و علومت را از سالک وراهنمایت (مالک بن انس )بگیر ومثل گذشته با او رفت وآمد کن.
از این ماجرا غمگین شدم واز محضرشان مرخص شدم.با خود گفتم :اگر در وجود من آثار خیر و هدایت به چشم حضرت می آمد، مرااز رفت وآمد و کسب علم از محضر شان منع نمی فرمودند. . . . . . . .
برگشتم ودو رکعت نماز خواندم وعرض کردم : خدایا، پروردگارا، قلب جعفر (ع) را نسبت به من مهربان و متمایل فرما و از علمش مقداری روزی من کن که به وسیله آن به راه راست تو هدایت شوم. با همان حال ناراحتی و اندوه به منزل برگشتم و چون دلم مالامال از محبت جعفر (ع) شده بود با مالک بن انس رفت وآمد نکردم و از خانه ام بجز برای نماز واجب خارج نشدم، تا این که صبرم تمام شد. (روزی) پس از اقامه نماز عصر سینه ام تنگ شد و طاقتم به سر آمد نعلینم را به پا کرده، ردایم را پوشیده و قصد دیدار جعفر صادق (ع) را نمودم. وقتی که به درب خانه آن حضرت رسیدم اجازه ورود خواستم. . . . . .
وارد شده بر آن حضرت سلام کردم. امام ضمن جواب سلام، فرمودند: بنشین، خداوند تو را بیامرزد. پس نشستم. حضرت مدتی به حال تفکر، سرشان را پایین انداختند، سپس سر بلند کرده و فرمودند: کنیه شما چیست؟ گفتم: ابا عبدالله. فرمودند: خداوند کنیه شما را ثابت گردانده و تو را موفق کند. ای ابا عبدالله، در خواستت چیست ؟
با خود گفتم: اگر بهره من از این زیارت و عرض سلام فقط همین دعا باشد خیری بزرگ و زیاد است. باز حضرت فرمودند: چه می خواهی؟ عرضه داشتم: از خداوند خواستم که قلب شما را نسبت به من مهربان کند واز علم شما روزی ام فرماید. حضرت فرمودند: ای ابا عبدالله. علم به آموختن نیست، علم نور است و در قلب کسی قرار می گیرد که خداوند هدایت او را اراده فرموده باشد. بنابراین اگر علم می خواهی باید حقیقت عبودیت را در وجود خودت بخواهی و علم را با عمل کردن، طلب کنی واز خداوند طلب فهم کن تا (علم را) به تو بفهماند. . . .
عرض کردم: ای ابا عبدالله. به من توصیه ای بفرمایید. فرمودند: تورا به نه چیز وصیت می منم که آنها توصیه من به همه آرزومندان سیر وسلوک الی الله است. از خداوند موفقیت تو را در عمل به آنها خواستارم. سه مورد آن در ریاضت و تربیت نفس است و سه مورد آن در حلم و بردباری و صبر و سه امر دیگر آن در علم و دانش است. پس این وصایا را حفظ کن وبه خاطر بسپار و مبادا در عمل به آنها سستی کنی. عنوان بصری می گوید: من قلبم را برای فراگیری آماده کردم.
حضرت فرمودند:
اما آنچه که در ریاضت نفس است:
1- مبادا چیزی را بخوری که بدان اشتها نداری چون موجب حماقت ونادانی می شود.
2 – تا گرسنه نشدی چیزی نخور.
۳-زمانی که غذایی خوردی، با نام خدا و حلال باشد و حدیث رسول خدا را به یاد داشته باش که فرمودند: آدمی هیچ ظرفی بدتر از شکمش را پر نکرده است. پس اگر نا چار شد غذا بخورد، یک سوم شکمش را برای طعام، و یک سومش را برای آب ، و یک سوم را برای تنفس قرار دهد.
اما آن سه موردی که در حلم و بردباری است:
1-اگر کسی به تو گفت اگر یکی بگویی ده تا می شنوی.به او بگو :اگر ده تا بگویی سخنی هم نمی شنوی(عفت کلام داشته باش)
2-اگر کسی به تو دشنامی داد به او بگو :اگر راست می گویی از خداوند می خواهم مرا ببخشد و اگر دروغ می گویی از خداوند می خواهم تو را ببخشد.
3-واگر کسی تو را تهدید به دشنام کرد تو او را به خیر خواهی و مراعاتش وعده بده.
اما آن سه امر دیگر که در علم و دانش است:
1- آنچه را که نمی دانی از عالمان بپرس و مبادا برای به زحمت انداختن و امتحان کردنشان سوال کنی.
2- مبادا بر اساس خودرایی دست به کاری بزنی که به دان علم نداری و در تمامی امور تا آنجا که ممکن است مسیر احتیاط را رها مکن.

3- همان گونه که از شیر درنده فرار می کنی از فتوی دادن بدون علم بپرهیز و گردن خود را پل عبور مردم نکن. . . !!!

http://www.forooghetohid.ir