din & mazhab

din & mazhab

din & mazhab

din & mazhab

خداوند متعال مجموع دشمنان ما را به «شیطان» تعبیر کرده است

  خداوند متعال مجموع دشمنان ما را به «شیطان» تعبیر کرده است


حجت‌الاسلام انصاریان در ادامه عنوان کرد: اما تعداد دشمنان ما بسیار زیاد است خداوند متعال از مجموع دشمنان ما تعبیر به شیطان می‌کند، شیطان از «ش ط ن» گرفته شده است کسی که تلاش می‌کند مردم را از خداوند و ائمه طاهرین جدا کند و خیال او وقتی راحت می‌شود که با کسی که کار کرده تا او را بی‌دین کند با سر به جهنم می‌افتد.


وی با بیان اینکه یکی از افراد شیطان، ابلیس است، گفت: بیشترین شیاطین در لباس ابلیس از جنس و انس هستند و از هر ابزاری برای جدا کردن انسان از دوستان واقعی‌اش، متناسب با هر زمان بهره‌ می‌برند.


این کارشناس مسائل دینی تصریح کرد:‌ اگر بخواهیم از کار این دشمن آگاهی پیدا کنیم باید به این روایت دقت کنیم: پیامبر اکرم در خانه «اُمّ سلمه» نشسته بودند کسی اجازه ورود خواست حضرت رسول فرمودند ابلیس است، در را به روی او نبندید نمی‌خواهم راهش ندهید در را باز کنید و بگذارید بیاید.


وی افزود: وقتی ابلیس روبه‌روی پیامبر (ص) نشست، گفت من به اختیار خودم به اینجا نیامده‌ام دو فرشته از جانب خداوند من را مأمور کردند تا جلسه‌ای با تو داشته باشم. حضرت فرمودند: من سؤالاتی دارم که تو باید به آنها جواب بدهی.


حجت‌الاسلام انصاریان ادامه داد:‌ حضرت رسول از شیطان پرسید در این دنیا با چه کسی دشمن هستی؟ شیطان گفت:‌ با تو! نسبت به شما دشمنی بسیار دارم. حضرت پرسیدند، چرا؟ شیطان جواب داد تا با این قدرت معنوی مردم را هدایت می‌کنی و به آنها وعده قطعی می‌دهی که آنها را در قیامت نیز شفاعت خواهید کرد. تو مانع و مخل کار من هستی و زحمت مرا به باد می‌دهی.


وی گفت: حضرت رسول (ص) از شیطان پرسید: آیا با کس دیگری هم دشمن هستی، شیطان گفت من با یاران و دوستان تو هم دشمن هستم. آنها وقتی گناه می‌کنند عاشق توبه هستند و از عذاب الهی دلهره‌ دارند و به پدر و مادرشان احترام می‌گذارند. همچنین دشمن عالمی هستند که به علمش عمل می‌کند و دشمن کسی هستم که از کار خیر روگردان نیست.


نظر شیطان درباره حضرت علی(ع)

این کارشناس مسائل مذهبی خاطرنشان کرد: پیامبر اکرم از شیطان پرسید نظرت درباره علی بن ابی‌طالب، وصی من چیست؟ شیطان پاسخ داد یا رسول‌الله امکان دستیابی به علی وجود ندارد. این آدم از نظر ما دست‌نیافتنی است چون به پروردگار عالمیان متصل است و ما نمی‌توانیم به او برسیم و من راضی هستم که او کاری با من نداشته باشد چرا که من طاقت یک لحظه دیدار او را ندارم چون نور الهی علی آنقدر قوی است که ما را دفع می‌کند.


حجت‌الاسلام انصاریان افزود: حضرت رسول فرمودند شیطان!‌ رفقای تو در این دنیا چه کسانی هستند؟ شیطان گفت کسانی که پشت‌سر مردم غیبت می‌کنند و پایبند به نماز نیستند. حضرت فرمود همنشینان تو چه کسانی هستند شیطان گفت شرابخواران و همچنین تمام زناکاران در آغوش من هستند. پیامبر(ص) پرسید وکیلان تو چه کسانی هستند شیطان گفت وکیلان من کم‌فروشان، و خزانه‌داران من کسانی هستند که خمس و زکات خود را پرداخت نمی‌کنند.


وی گفت:‌ پیامبر اکرم (ص) در ادامه پرسید شیطان! سرور و شادی تو در چیست شیطان پاسخ داد در این است که مردم قسم دروغ می‌خورند. حضرت فرمود چشم تو را چه چیزی کور می‌کند شیطان گفت کمکی که به مستمند در تنهایی می‌شود. پیامبر فرمود گوش تو را چه چیزی کر می‌کند شیطان گفت وقتی امت تو دستانشان را به سوی پروردگار بلند کرده و یا الله و یا رب می‌‌گویند.


مسجد شیطان کجاست و چه کسانی مؤذن او هستند

این کارشناس مسائل مذهبی افزود: پیامبر (ص) از شیطان پرسید مسجد تو کجاست شیطان گفت بازارهایی که پر از غش و تقلب در اموال باشد. حضرت فرمود با چه کسی هم غذا هستی شیطان گفت زنان و مردانی که بر سر سفره، نام خدا را نمی‌برند. حضرت فرمود چه کسی پیش تو عزیز است، شیطان گفت کسی که دائم غرق در معصیت است و معصیت را برای لحظه‌ای تعطیل و رها نمی‌کند.


وی ادامه داد: حضرت رسول از شیطان پرسید آیا تو مؤذنی هم داری شیطان گرفت کارگردانان و مطربان شبانه، مؤذن من هستند. حضرت فرمود شکار تو چیست شیطان گفت مردان چشم چران. پیامبر پرسید چه کسی را بیشتر از همه دوست داری شیطان گفت کسی که با اخلاق و زبانش آرامش یک جامعه و خانواده را برهم می‌ریزد.


حجت‌الاسلام انصاریان گفت: پیامبر در ادامه از شیطان پرسید دام تو چیست، ابلیس گفت موی بیرون ریخته زنان و ادامه داد هر تار موی زن بی‌حجاب و بدحجاب دامی است برای یک مرد و به تعداد تارهای موی زنان من دام دارم. حضرت فرمود مردم را از چه کاری باز می‌داری شیطان گفت از کارهای خیر اما افرادی که با عالمان و صالحان در ارتباط بوده و از عبادت هم کم نمی‌گذارند زورم به آنها نمی‌رسد.


شیطان از چه کسانی رضایت کامل دارد

وی اظهار داشت: پیامبر فرمود شیطان از چه کسی رضایت کامل داری شیطان گفت از زنانی که با روی و موی باز با لباس و پوشش خود جلب توجه کرده، با آرایش بیرون آمده و دین مردم را غارت می‌کنند. شیطان در حالی این سخنان را می‌گفت که آن زمان بدحجابی در شهر مدینه وجود نداشت.

خبرگزاری فارس


فضیلت و خواص سوره یس







فضیلت و خواص سوره یس

متن کامل عربی سوره یس به همراه ترجمه دقیق فارسی


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ


یس[/یاسین] (۱)

یس ﴿۱﴾


سوگند به قرآن حکمت‏آموز (۲)

وَالْقُرْآنِ الْحَکِیمِ ﴿۲﴾


که قطعا تو از [جمله] پیامبرانى (۳)

إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿۳﴾


بر راهى راست (۴)

عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿۴﴾


[و کتابت] از جانب آن عزیز مهربان نازل شده است (۵)

تَنزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿۵﴾


تا قومى را که پدرانشان بیم‏داده نشدند و در غفلت ماندند بیم دهى (۶)

لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أُنذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿۶﴾


آرى گفته [خدا] در باره بیشترشان محقق گردیده است در نتیجه آنها نخواهند گروید (۷)

لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۷﴾


ما در گردنهاى آنان تا چانه‏هایشان غلهایى نهاده‏ایم به طورى که سرهایشان را بالا نگاه داشته و دیده فرو هشته‏اند (۸)

إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلًا فَهِیَ إِلَى الأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ ﴿۸﴾


و [ما] فراروى آنها سدى و پشت‏سرشان سدى نهاده و پرده‏اى بر [چشمان] آنان فرو گسترده‏ایم در نتیجه نمى‏توانند ببینند (۹)

وَجَعَلْنَا مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لاَ یُبْصِرُونَ ﴿۹﴾


و آنان را چه بیم دهى [و] چه بیم ندهى به حالشان تفاوت نمى‏کند نخواهند گروید (۱۰)

وَسَوَاء عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ ﴿۱۰﴾


بیم دادن تو تنها کسى را [سودمند] است که کتاب حق را پیروى کند و از [خداى] رحمان در نهان بترسد [چنین کسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده (۱۱)

إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَن بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ کَرِیمٍ ﴿۱۱﴾


آرى ماییم که مردگان را زنده مى‏سازیم و آنچه را از پیش فرستاده‏اند با آثار [و اعمال]شان درج مى‏کنیم و هر چیزى را در کارنامه‏اى روشن برشمرده‏ایم (۱۲)

إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَکْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَکُلَّ شَیْءٍ أحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ﴿۱۲﴾


[داستان] مردم آن شهرى را که رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن (۱۳)

وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾


آنگاه که دو تن سوى آنان فرستادیم و[لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومین [آنان را] تایید کردیم پس [رسولان] گفتند ما به سوى شما به پیامبرى فرستاده شده‏ایم (۱۴)

إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْکُم مُّرْسَلُونَ ﴿۱۴﴾


[ناباوران آن دیار] گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید و [خداى] رحمان چیزى نفرستاده و شما جز دروغ نمى‏پردازید (۱۵)

قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمن مِن شَیْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ تَکْذِبُونَ ﴿۱۵﴾


گفتند پروردگار ما مى‏داند که ما واقعا به سوى شما به پیامبرى فرستاده شده‏ایم (۱۶)

قَالُوا رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿۱۶﴾


و بر ما [وظیفه‏اى] جز رسانیدن آشکار [پیام] نیست (۱۷)

وَمَا عَلَیْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ ﴿۱۷﴾


پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفته‏ایم اگر دست برندارید سنگسارتان مى‏کنیم و قطعا عذاب دردناکى از ما به شما خواهد رسید (۱۸)

قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۱۸﴾


[رسولان] گفتند شومى شما با خود شماست آیا اگر شما را پند دهند [باز کفر مى‏ورزید] نه بلکه شما قومى اسرافکارید (۱۹)

قَالُوا طَائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَئِن ذُکِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ﴿۱۹﴾


و [در این میان] مردى از دورترین جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت اى مردم از این فرستادگان پیروى کنید (۲۰)

وَجَاء مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ﴿۲۰﴾


از کسانى که پاداشى از شما نمى‏خواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند پیروى کنید (۲۱)

اتَّبِعُوا مَن لاَّ یَسْأَلُکُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ ﴿۲۱﴾


آخر چرا کسى را نپرستم که مرا آفریده است و [همه] شما به سوى او بازگشت مى‏یابید (۲۲)

وَمَا لِی لاَ أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۲﴾


آیا به جاى او خدایانى را بپرستم که اگر [خداى] رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مى‏دهد و نه مى‏توانند مرا برهانند (۲۳)

أَأَتَّخِذُ مِن دُونِهِ آلِهَةً إِن یُرِدْنِ الرَّحْمَن بِضُرٍّ لاَّ تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلاَ یُنقِذُونِ ﴿۲۳﴾


در آن صورت من قطعا در گمراهى آشکارى خواهم بود (۲۴)

إِنِّی إِذًا لَّفِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ ﴿۲۴﴾


من به پروردگارتان ایمان آوردم [اقرار] مرا بشنوید (۲۵)

إِنِّی آمَنتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿۲۵﴾


[سرانجام به جرم ایمان کشته شد و بدو] گفته شد به بهشت درآى گفت اى کاش قوم من مى‏دانستند (۲۶)

قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾


که پروردگارم چگونه مرا آمرزید و در زمره عزیزانم قرار داد (۲۷)

بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ ﴿۲۷﴾


پس از [شهادت] وى هیچ سپاهى از آسمان بر قومش فرود نیاوردیم و [پیش از این هم] فروفرستنده نبودیم (۲۸)

وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِنْ جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا کُنَّا مُنزِلِینَ ﴿۲۸﴾


تنها یک فریاد بود و بس و بناگاه [همه] آنها سرد بر جاى فسردند (۲۹)

إِن کَانَتْ إِلاَّ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿۲۹﴾


دریغا بر این بندگان هیچ فرستاده‏اى بر آنان نیامد مگر آنکه او را ریشخند مى‏کردند (۳۰)

یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون ﴿۳۰﴾


مگر ندیده‏اند که چه بسیار نسلها را پیش از آنان هلاک گردانیدیم که دیگر آنها به سویشان بازنمى‏گردند (۳۱)

أَلَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّنْ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لاَ یَرْجِعُونَ ﴿۳۱﴾


و قطعا همه آنان در پیشگاه ما احضار خواهند شد (۳۲)

وَإِن کُلٌّ لَّمَّا جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۳۲﴾


و زمین مرده برهانى است براى ایشان که آن را زنده گردانیدیم و دانه از آن برآوردیم که از آن مى‏خورند (۳۳)

وَآیَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ ﴿۳۳﴾


و در آن [زمین] باغهایى از درختان خرما و تاک قرار دادیم و چشمه‏ها در آن روان کردیم (۳۴)

وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِن نَّخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنْ الْعُیُونِ ﴿۳۴﴾


تا از میوه آن و [از] کارکرد دستهاى خودشان بخورند آیا باز [هم] سپاس نمى‏گزارند (۳۵)

لِیَأْکُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿۳۵﴾


پاک [خدایى] که از آنچه زمین مى‏رویاند و [نیز] از خودشان و از آنچه نمى‏دانند همه را نر و ماده گردانیده است (۳۶)

سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿۳۶﴾


و نشانه‏اى [دیگر] براى آنها شب است که روز را [مانند پوست] از آن برمى‏کنیم و بناگاه آنان در تاریکى فرو مى‏روند (۳۷)

وَآیَةٌ لَّهُمْ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ ﴿۳۷﴾


و خورشید به [سوى] قرارگاه ویژه خود روان است تقدیر آن عزیز دانا این است (۳۸)

وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿۳۸﴾


و براى ماه منزلهایى معین کرده‏ایم تا چون شاخک خشک خوشه خرما برگردد (۳۹)

وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿۳۹﴾


نه خورشید را سزد که به ماه رسد و نه شب بر روز پیشى جوید و هر کدام در سپهرى شناورند (۴۰)

لَا الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أَن تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾


و نشانه‏اى [دیگر] براى آنان اینکه ما نیاکانشان را در کشتى انباشته سوار کردیم (۴۱)

وَآیَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ ﴿۴۱﴾


و مانند آن براى ایشان مرکوبها[ى دیگرى] خلق کردیم (۴۲)

وَخَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَا یَرْکَبُونَ ﴿۴۲﴾


و اگر بخواهیم غرقشان مى‏کنیم و هیچ فریادرسى نمى‏یابند و روى نجات نمى‏بینند (۴۳)

وَإِن نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنقَذُونَ ﴿۴۳﴾


مگر رحمتى از جانب ما [شامل آنها گردد] و تا چندى [آنها را] برخوردار سازیم (۴۴)

إِلَّا رَحْمَةً مِّنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿۴۴﴾


و چون به ایشان گفته شود از آنچه در پیش رو و پشت‏سر دارید بترسید امید که مورد رحمت قرار گیرید [نمى‏شنوند] (۴۵)

وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَمَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۴۵﴾


و هیچ نشانه‏اى از نشانه‏هاى پروردگارشان بر آنان نیامد جز اینکه از آن رویگردان شدند (۴۶)

وَمَا تَأْتِیهِم مِّنْ آیَةٍ مِّنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا کَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿۴۶﴾


و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق کنید کسانى که کافر شده‏اند به آنان که ایمان آورده‏اند مى‏گویند آیا کسى را بخورانیم که اگر خدا مى‏خواست [خودش] وى را مى‏خورانید شما جز در گمراهى آشکارى [بیش] نیستید (۴۷)

وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمْ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ ﴿۴۷﴾


و مى‏گویند اگر راست مى‏گویید پس این وعده [عذاب] کى خواهد بود (۴۸)

وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿۴۸﴾


جز یک فریاد [مرگبار] را انتظار نخواهند کشید که هنگامى که سرگرم جدالند غافلگیرشان کند (۴۹)

مَا یَنظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿۴۹﴾


آنگاه نه توانایى وصیتى دارند و نه مى‏توانند به سوى کسان خود برگردند (۵۰)

فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿۵۰﴾


و در صور دمیده خواهد شد پس بناگاه از گورهاى خود شتابان به سوى پروردگار خویش مى‏آیند (۵۱)

وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنسِلُونَ ﴿۵۱﴾


مى‏گویند اى واى بر ما چه کسى ما را از آرامگاهمان برانگیخت این است همان وعده خداى رحمان و پیامبران راست مى‏گفتند (۵۲)

قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿۵۲﴾


[باز هم] یک فریاد است و بس و بناگاه همه در پیشگاه ما حاضر آیند (۵۳)

إِن کَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَّدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۵۳﴾


امروز بر کسى هیچ ستم نمى‏رود جز در برابر آنچه کرده‏اید پاداشى نخواهید یافت (۵۴)

فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۵۴﴾


در این روز اهل بهشت کار و بارى خوش در پیش دارند (۵۵)

إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاکِهُونَ ﴿۵۵﴾


آنها با همسرانشان در زیر سایه‏ها بر تختها تکیه مى‏زنند (۵۶)

هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِکِ مُتَّکِؤُونَ ﴿۵۶﴾


در آنجا براى آنها [هر گونه] میوه است و هر چه دلشان بخواهد (۵۷)

لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ وَلَهُم مَّا یَدَّعُونَ ﴿۵۷﴾


از جانب پروردگار[ى] مهربان [به آنان] سلام گفته مى‏شود (۵۸)

سَلَامٌ قَوْلًا مِن رَّبٍّ رَّحِیمٍ ﴿۵۸﴾


و اى گناهکاران امروز [از بى‏گناهان] جدا شوید (۵۹)

وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۵۹﴾


اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نکرده بودم که شیطان را مپرستید زیرا وى دشمن آشکار شماست (۶۰)

أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ ﴿۶۰﴾


و اینکه مرا بپرستید این است راه راست (۶۱)

وَأَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ ﴿۶۱﴾


و [او] گروهى انبوه از میان شما را سخت گمراه کرد آیا تعقل نمى‏کردید (۶۲)

وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنکُمْ جِبِلًّا کَثِیرًا أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿۶۲﴾


این است جهنمى که به شما وعده داده مى‏شد (۶۳)

هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی کُنتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۶۳﴾


به [جرم] آنکه کفر مى‏ورزیدید اکنون در آن درآیید (۶۴)

اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ ﴿۶۴﴾


امروز بر دهانهاى آنان مهر مى‏نهیم و دستهایشان با ما سخن مى‏گویند و پاهایشان بدانچه فراهم مى‏ساختند گواهى مى‏دهند (۶۵)

الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ ﴿۶۵﴾


و اگر بخواهیم هر آینه فروغ از دیدگانشان مى‏گیریم تا در راه [کج] بر هم پیشى جویند ولى [راه راست را] از کجا مى‏توانند ببینند (۶۶)

وَلَوْ نَشَاء لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ ﴿۶۶﴾


و اگر بخواهیم هرآینه ایشان را در جاى خود مسخ مى‏کنیم [به گونه‏اى] که نه بتوانند بروند و نه برگردند (۶۷)

وَلَوْ نَشَاء لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَکَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ ﴿۶۷﴾


و هر که را عمر دراز دهیم او را [از نظر] خلقت فروکاسته [و شکسته] گردانیم آیا نمى‏اندیشند (۶۸)

وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿۶۸﴾


و [ما] به او شعر نیاموختیم و در خور وى نیست این [سخن] جز اندرز و قرآنى روشن نیست (۶۹)

وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِینٌ ﴿۶۹﴾


تا هر که را [دلى] زنده است بیم دهد و گفتار [خدا] در باره کافران محقق گردد (۷۰)

لِیُنذِرَ مَن کَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿۷۰﴾


آیا ندیده‏اند که ما به قدرت خویش براى ایشان چهارپایانى آفریده‏ایم تا آنان مالک آنها باشند (۷۱)

أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِکُونَ ﴿۷۱﴾


و آنها را براى ایشان رام گردانیدیم از برخى‏شان سوارى مى‏گیرند و از بعضى مى‏خورند (۷۲)

وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَکُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْکُلُونَ ﴿۷۲﴾


و از آنها سودها و نوشیدنیها دارند پس چرا شکرگزار نیستید (۷۳)

وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْکُرُونَ ﴿۷۳﴾


و غیر از خدا[ى یگانه] خدایانى به پرستش گرفتند تا مگر یارى شوند (۷۴)

وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنصَرُونَ ﴿۷۴﴾


[ولى بتان] نمى‏توانند آنان را یارى کنند و آنانند که براى [بتان] چون سپاهى احضار شده‏اند (۷۵)

لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ ﴿۷۵﴾


پس گفتار آنان تو را غمگین نگرداند که ما آنچه را پنهان و آنچه را آشکار مى‏کنند مى‏دانیم (۷۶)

فَلَا یَحْزُنکَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿۷۶﴾


مگر آدمى ندانسته است که ما او را از نطفه‏اى آفریده‏ایم پس بناگاه وى ستیزه‏جویى آشکار شده است (۷۷)

أَوَلَمْ یَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُّبِینٌ ﴿۷۷﴾


و براى ما مثلى آورد و آفرینش خود را فراموش کرد گفت چه کسى این استخوانها را که چنین پوسیده است زندگى مى‏بخشد (۷۸)

وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ﴿۷۸﴾


بگو همان کسى که نخستین‏بار آن را پدید آورد و اوست که به هر [گونه] آفرینشى داناست (۷۹)

قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿۷۹﴾


همو که برایتان در درخت‏سبزفام اخگر نهاد که از آن [چون نیازتان افتد] آتش مى‏افروزید (۸۰)

الَّذِی جَعَلَ لَکُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ ﴿۸۰﴾


آیا کسى که آسمانها و زمین را آفریده توانا نیست که [باز] مانند آنها را بیافریند آرى اوست آفریننده دانا (۸۱)

أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿۸۱﴾


چون به چیزى اراده فرماید کارش این بس که مى‏گوید باش پس [بى‏درنگ] موجود مى‏شود (۸۲)

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ ﴿۸۲﴾


پس [شکوهمند و] پاک است آن کسى که ملکوت هر چیزى در دست اوست و به سوى اوست که بازگردانیده مى‏شوید (۸۳)

فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾

تک فارس

یس، و نام های دیگرش «عزیزه؛ معمّه(شامل شونده)، مدافعه قاضیه(دفع کننده برآورده) سی و ششمین سوره قرآن است که مکی و دارای 83 آیه است.
از رسول گرامی اسلام روایت شده قرائت کننده این سوره نزد خداوند شریف خوانده می شود و این سوره برای قاری خود شفاعت می کند.
در روایتی دیگر از ایشان آمده: سوره «یس» در تورات «معمّه: شامل شونده» نام دارد چون خیر دنیا و آخرت را شامل حال قرائت کننده خود می کند و بلاهای دنیا و سختی های آخرت را از او دور می کند.
و نیز «قاضیه: دفع کننده برآورنده» نامیده می شود چون از قاری خود، هر بدی را دفع کرده و همه حاجت های او را روا می کند و قرائت آن سوره پاداشی برابر بیست حج دارد. و گوش سپردن به صدای قرائت آن، معادل با ثواب هزار دینار انفاق در راه خداست.(1)
در فضیلت این سوره از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس سوره «یس» را قرائت نماید مانند آن است که ده بار قرآن را ختم نماید(2)
ایشان همچنین فرمودند: هر کس سوره «یس» را برای رضای خدا بخواند خداوند او را خواهد بخشید و اجری همانند 12 ختم قرآن به او خواهد داد و اگر برای مریض در شرف مرگی خوانده شود، به تعداد حروف این سوره 10 فرشته نزد او به صف شده و برای او استغفار کرده و شاهد قبض روحش بوده و جنازه اش را تشییع می کنند و بر او نماز گزارده و شاهد دفنش هستند(3)
از ابی بصیر روایت شده که حضرت صادق علیه السلام فرمودند: براستی برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین است هر کس آن را قبل از خواب یا در روز، قبل از آنکه شام شود بخواند در آن روز از محفوظین و بهره مندان باشد تا آنکه شام کند و هر کس در شب قبل از خواب آن را تلاوت کند خداوند بر وی 1000 فرشته بگمارد تا او را از شر بدی و هر شیطان رانده شدهو هر آسیب حفظ کنند و هر گاه در همان روز بمیرد خداوند او را وارد بهشت گرداند و 30 هزار فرشته هنگام غسلش گرد آیند و برای او طلب آمرزش کنند و با استغفار او را مشایعت و بدرقه نمایند تا کنار قبر، و چون او را به قبر برند آن فرشتگان جمله در قبر با وی درآیند و خدا را عبادت کنند و ثواب او را به مرده دهند و قبرش تا هر کجا که چشم ببیند فراخ گردد و از فشار قبر ایمن باشد و همیشه از قبرش تا آسمان نوری تابان باشد تا اینکه خداوند او را از قبر بیرون آرد و چون او را برانگیخت فرشتگان خدا با او هستند و بدرقه اش کنند و با وی به گفتگو پردازند و به رویش لبخند زنند و به هر خیر و نیکی مژده اش دهند تا او را از صراط و میزان بگذرانند و در پایگاه قربی او را بدارند که هیچ مخلوقی را جز مقربان و فرستادگان حق آن مقام و منزلت و قرب را باشد، و وی با پیامبران در آن درگاه نزد خدای تعالی باز ایستد و با غمخواران غم نخورد و با اندوهگینان اندوه نکشد و با زاری کنندگان زاری نکند.
آنگاه خداوند تعالی گوید: ای بنده من شفاعت کن هر که را خواهی ،که شفاعت را درباره همه بپذیرم و حاجت بخواه که هر چه خواهی به تو دهم پس وی حاجت را از خدا بخواهد که برآورده شود و شفاعت کند که پذیرفته گردد و حساب او را چون دیگران نکشند و در آنجا چون دیگران بازداشت نشود و چون از زبونان و خوار شدگان زبون و خوار نگردد و به نکبت گناه و عمل زشتی که از او سر زده گرفتار نشود و برات آزادی او را سر گشاده بدو دهند تا اینکه از درگاه الهی به زیر آید و همه مردم از روی تعجب گویند: «سبحان الله» این بنده را حتی یک گناه نبود او از همدمان محمد صلی الله علیه و آله وسلم خواهد شد.
از جابر جعفی روایت شده که امام باقر علیه السلام فرمودند: هر کس سوره یاسین را در عمر خود یک بار بخواند خداوند به شماره تمام آفریده هایش در این جهان و آن جهان و آنچه در آسمان است به عد هر یک 2000 حسنه در نامه عملش ثبت فرماید و به همین مقدار از گناهان او محو سازد و دچار تنگدستی و زیان و بدهکاری و خانه خرابی نشود و بدبختی و دیوانگی نبیند و مبتلا به جذام و وسواس و دودلی و بیماری های مضر نگردد و خداوند سختی و دشواری مرگ را بر او آسان کند و خود متصدی و مباشر قبض روح او باشد و از جمله کسانی خواهد بود که خداوند فراخی زندگی او را به عهده گرفته و ضامن خوشحالی او هنگام مرگ گردیده و خشنودیش را آخرت تضمین کرده و همه فرشتگان آسمان و زمین را خطاب فرموده که من از بنده راضی هستم پس برای او آمرزش بطلبید.(4)
آثار و برکات سوره
1) آثار دهگانه قرائت سوره یس:
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است: هر که آن را قرائت کند:
1) اگر گرسنه باشد سیرگردد؛
2) اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛
3) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛
4) اگر عزب باشد، ازدواج کند؛
5) اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛
6) اگر مریض باشد، عافیت یابد؛
7) اگر زندانی باشد، نجات یابد؛
8) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛
9) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛
10) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.(5)
2) پیدا شدن گمشده
شخصی به امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض کرد: بفرمایید وقتی چیزی یا کسی گم می شود چه باید بکنم؟
حضرت فرمودند: دو رکعت نماز بخوان و در هر دو رکعت بعد از حمد «یس» بخوان و بعد از آن بگو: یا هادی الضالّهِ رُدَّ عَلَیَّ ضالَّتی» ای هدایت کننده گمشدگان، گمشده ام را به من برگردان.
شخص می گوید: من این کار را کردم و بعد از مدتی خداوند گمشده ام را به من برگرداند(6)
3) جهت امنیت یافتن از چشم زخم و شر جن
در کتاب المصباح امده: هر کس سوره «یس» را با خود همراه داشته باشد از چشم زخم و از شر جنیان در امان بوده و خواب های خوش می بیند.(7)
6) داشتن قلبی نیرومند و ذهن قوی
اگر می خواهید قلبی نیرومند و ذهنی قدرتمند داشته باشید به سخن امام صادق علیه السلام عمل کنید که فرمود: هر کس در نهم شعبان سوره «یس» را با گلاب و زعفران نوشته و بنوشد در حفظ و امان خواهد بود و قلبش نیرومند و ذهنش قوی می گردد.(8)
7) برای دیدن پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم در خواب
در حاشیه زادالمعاد علامه مجلسی آمده جهت دیدن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم در خواب، سه شب و هر شب سی مرتبه «آیه 42 یس» را بخواند.(9)
8) رفع فقر
جهت رفع فقر هر بامداد «آیه 68 یس» را قرائت کند.(10)
9) دوای دردها
از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر کس سوره یس را نوشته و پس از شستن از آب آن بنوشد در درونش هزار گونه دوا و نیز هزار گونه نور و یقین و برکت و رحمت را وارد کرده است و هر گونه دردی را از او دور می کند. (11)
ختم مجرب
برآورده شدن حاجت مشروع
1) یکی از برزگان و عارفان می گوید:
سوره یاسین را بسیار می خواندم و هر حاجتی که داشتم به تلاوت این سوره به این شکل مداومت می نمودم.
در سوره یس هفت «مبین» وجود دارد؛ به هر مبین که رسیدی این دعا را 3مرتبه بخوان:
«بسم الله الرحمن الرحیم، سبحان المنفّس عن کل مدیون، سبحان المفرج عن کل محزون، سبحان الناصر عن کل مظلوم، سبحان المخلص عن کل مسجون، سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون، سبحان انما امره اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون، سبحان الذی بیده ملکوت کل شی و الیه ترجعون.»(12)
2) از حضرت سلمان فارسی رحمة الله روایت شده اگر کسی ده روز بعد از نماز صبح قبل از سخن گفتن با کسی، سوره یس را بخواند و این دعا را قبل از تلاوت سوره مزبور ده مرتبه بخواند بعد سوره را بخواند هر حاجتی را که بخواهد انجام شود. انشاءالله زیرا که اسم اعظم خداوندی در این داع است ودعا است:
«بسم الله الرحمن الرحیم، یا قدیم یا دائم یا حی و یا قیوم یا فرد و یا وتر یا واحد یا احد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد و صلی الله علی محمد و اله اجمعین برحمتک یا ارحم الراحمین.»(13)
3) کسی که می خواهد مشکلش حل شود شب جمعه، چهار رکعت نماز بخواند و به این ترتیب که می آید:
در رکعت اول: بعد از سوره «حمد» سوره «یس» را بخواند و سپس به رکوع رود و هنگامی که سر از رکوع بر می دارد صد مرتبه این ذکر را بگوید:
«واذا سلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی ولیومنوا بی لعلهم یرشدون» (بقره، 186).
در رکعت دوم: حمد را دو مرتبه، سوره «یس» را یک مرتبه بخواند و بعد از آن قنوت را بجای آورد و به رکوع رفته و پس از سر برداشتن از رکوع همان ذکر (بقره، آیه 186) را صد مرتبه تکرار کند و به سجده رود و پس از دو سجده تشهد را بخواند اما بدون سلام برخیزد مثل کاری که در نماط طهر انجام می دهد.
در رکعت سوم: «حمد» را سه مرتبه و «یس» را یک بار و رکوع را بجای آورد و پس از سربرداشتن از رکوع این ذکر را صد مرتبه بگوید: «فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم»(بقره، آیه 137).
در رکعت چهارم: حمد را چهار مرتبه بخواند و «یس»را یکبار بخواند و بعد از رکوع بگو: «یا ربِّ إدْفَعْ عَنّی الضُّرَّ وَ انْتَ اَرْحَمُ الراحِمینْ» .
پس از دو سجده و تشهد و سلام به سجده برود و پیشانی را برزمین بگذارد و صد مرتبه این ذکر را بگوید: «استغفرالله» و بعد از آن گونه راست را بر زمین بگذارد و صد مرتبه بگوید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» و بعد گونه چپ را بر زمین بگذارد و بگوید: «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» (یس، 82) و پس از آن حاجت را بخواهد که انشاءالله برآورده خواهد شد.(14)
4) برای برآورده شدن جمیع حاجات و سایر مهمات مجرب است به هر نیت که باشد سه نوبت سوره «یس» بخواند و هر نوبت که می خواند احتیاط می کند هرگاه به لفظ مبین می رسد یک انگشت خود را را گره می کند بعد از آنکه سوره را تمام کرد سه نوبت این دعا را بخواند:
«سبحان المفرج عن کل مهموم سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون انّما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون فسبحان الذی بیده ملکوت کل شی ء و الیه ترجعون یا مفرج الهم فرج یا مفرج الهم فرج یا مفرج.» (15)
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
(1) مجمع البیان،ج8، ص254
(2) الدر المنثور، ج5، ص 256.
(3) مجمع البیان، ج8، ص 254.
(4) درمان با قرآن، صص82-79
(4)الدعوات، ص215
(5)المصباح کفعمی، ص182
(7)المصباح کفعمی، ص313
(8) مستدرک الوسائل، ج4، ص313
(9)زاد العماد، ص511
(10) همان، ص490
(11)مجمع البیان، ج8، ص254
(12) قرآن درمانی روحی و جسمی، ص187
(13)گوهر شب چراغ، ج2، ص18
(14)بحارالانوار، ج89، ص321
(15)کشکول ارومیه ای،ص148

منابع: «قرآن درمانی روحی و جسمی محسن آشتیانی، سید محسن موسوی؛ و درمان با قرآن،محمدرضا کریمی»

http://www.ashpazonline.com



روش‌های ختم سوره یس


از جمله روش‌های ختم سوره یس عبارت است از این که سوره را پس از صدبار ذکر صلوات بخوانید و در سه قسمت سوره، حاجات را به خاطر آورید: یکی بعد از «امام مبین»; دیگری بعد از «فی فلک یسبحون»; سوم بعد از«سلامٌ قولاً من ربٍّ رحیم» که رسیدید آن را سی و چهار یا چهارده یا هفت مرتبه بخوانید و پس از اتمام سوره، این دعا را بخوانید: سبحان المفرج عن کل محزون، سبحان المخلّص عن کل مشحون، سبحان المنفّس عن کل مدیون، سبحان العاصم عن کل مکنون، سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون، سبحان من اذا اراد شیئا أن یقول له کن فیکون، سبحان الذی بیده ملکوت کل شئ و الیه ترجعون بعد بگویید: اللهم افتح لی ابواب رحمتک و ابواب خزائنک بحق سورة یس و تفضلک و کرمک یا ارحم‌الراحمین سپس صد بار بگویید: یامفرج الهم و حاجاتتان را بخواهید.




روش دیگری که از بزرگان در خواندن این سوره توصیه شده این است که قبل و بعد از خواندن سوره یس 14 صلوات فرستاده شود و کل این تلاوت به حضرت زهرا (سلام الله علیها) هدیه شود و حاجت خود را از این بانو بخواهیم .
روشی دیگر این است که قبل از شروع به خواندن سوره ، 7 مرتبه بیان شود " یس " و بعد از بیان این ذکر شروع به خواندن یس شود و موقعی که به آیه " سلام قولا من رب الرحیم " رسیدید این آیه را 3 مرتبه با تمرکز بخوانید .(توصیه بر مدامت این روش هنگام صبح بعد از نماز صبح انشاا...مثمر ثمر خواهد بود .)ولی در کل سوره یس خواص زیادی داره ، مخصوصا تلاوت این سوره مبارکه در صبح ( قبل از طلوع خورشید ) زیاد سفارش شده ، من هیچوقت به قصد گرفتن حاجت مداومت نکردم ولی سعی میکنم هر روز بعد از نماز صبح تلاوت کنم
انشاله که حاجت روا باشید .
در خواص سوره یس: در تفسیر مجمع البیان و تفسیر برهان و لئالی الاخبار، از امام جعفر صادق
(ع) روایت شده که ایشان فرمودند: از برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره (یس) است، پس هر که قرائت کند این سوره را پیش از خوابیدن یا در روز پیش از آن که شام شود، از محفوظین بوده باشد و از مرزوقین، و هر که در شب قبل از خواب قرائت کند حق سبحانه و تعالی موکل گرداند به او هزار ملک که که محافظت نمایند او را از شر شیطان رجیم، و از هر آفتی، و اگر در آن روز بمیرد او را داخل لحد نمایند، می‌باشند در جوف قبراو، و عبادت خدا می کنند و ثواب صلوات آنها برای اوست و وسیع می‌شود قبر او، به قدری که چشم کار کند، و ایمن می‌شود از فشار قبر، و از قبر او نوری به سوی آسمان ساطع می‌شود تا وقتی که از قبر بیرون آید، پس جمیع آن ملائکه با او هستند قرار دهند و حق تعالی به او می‌فرماید: ای بنده من شفاعت کن در هر که خواهی و سوال نما هر چه خواهی تا به تو عطا کنم، پس شفاعت می‌کند و خدا قبول می‌فرماید و سوال می‌کند و خدا عطا می‌فرماید و حساب کرده نمی‌شود، و خلایق گویند: «سبحان الله! گویا این بنده یک گناه هم نداشت» و می‌باشد از رفیقان رسول اکرم (ص)
خواص سوره یاسین

آیه ۱) هر روز ۱۴۲مرتبه بگویید (یاسین) جهت آمرزش گناهان

آیه ۲) هر روز ۱۰۰مرتبه بگویید (وَ اَلْقُرانِ اْلحَکیمِ) جهت زیادی نعمت

آیه ۳) ۱۳۱مرتبه بگویید (اِنَّکَ لَمِنَ الْمُرسَلِینَ) برای دمیدن به دیوانه و مصروع

آیه ۴) ۱۰۰مرتبه بگویید(عَلی صِراطٍ مُستَقیم) جهت دوستی با خدا ومشتاق شدن به اطاعت او

آیه ۶) جهت خوف از دشمن بخواند و یا آن را نوشته و با خود داشته باشد ( لٍتُنذٍرَ قَوًماًمَا اُنذٍرَ ءَا بُاؤُهمً فَهم غافٍلونَ)

آیه۷) جهت ترس و تنهایی ۱۰۰مرتبه بگویید( لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ )

آیه ۱۱) جهت بستن زبان سر خاک قبر کهنه بخواند و گِل کند (إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِیَ الَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَهٍٔ وَأَجْرٍکَرِیمٍ)

آیه ۱۸) جهت رام کردن سرکش بر کاغذ زرد بنویسد و بر او بندند( قَالُواْ إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِکُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُواْلَنَرْجُمَنَّکُمْ وَلَیَمَسَّنَّکُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ)

آیه ۲۰) جهت پسر شدن زنیکه فرزندش نشود با مشک و زعفران نوشته و با خود داشته باشد (وَ جَآءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَهِٔ رَجُلٌ یَسْعَی قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُواْ الْمُرْسَلِینَ)

آیه ۲۴) جهت رفع چله زنان بشویید و در آبش غسل کند.(اِنِّیِ إِذَالَّفِی ضَلاَلٍ مُّبِینٍ)

آیه ۲۵) جهت رفع تب برنخی نخوانند و بر گردن مریض ببندند(إِنِّیِءَ امَنتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ)

آیه ۲۷) جهت درد کمر با مشک وزعفران نوشته و با خود داشته باشد(بِمَا غَفَرَلِی رِبّیِ وَجَعَلَنیِ مِنَ الْمُکْرَمِینَ)

آیه ۳۷) جهت رام شدن خلائق درخلوت ۳۰مرتبه هر روز بخواند ( وَءَایَهٌٔ لَّهُمُ الَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَاهُم مُّظْلِمُونَ)

آیه ۴۰) را اگر شب جمعه ۷ مرتبه بخواند حاجت او روا می شود ( لاَ الشَّمْسُ یَنبَغِی لَهَا أن تُدْرِکَ الْقَمَرَوَالَ الَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَکُلٌّ فِی فَلَکٍ یَسْبَحُونَ)

آیه ۴۱) را بخواند جهت آسان گذشتن از صراط(وَءَایَهٌٔ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُونِ)

آیه ۴۲-سه شب هر شب ۳۰ مرتبه بخواند. انشاءالله پیغمبر اکرم(ص) راخواب می بیند اگر در محل و رختخواب غصبی نباشد (وَخَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَایَرْکَبُونَ)

آیه ۵۰) جهت کشف اسرار عجیبه بخواند(فَلاَ یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَهًٔ وَلاَ إلَی أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ)

آیه ۵۱) را بخواند ۷ مرتبه صلوات بفرستدو حوائج خود را ازخداوند بخواهد( فَنُفِخَ فِی الصُّرِ فَإِذَاهُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إلَی رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ)

آیه ۵۲) را بخواند زبان خلق بر او بسته می شود( قَالُواْیَوَیْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَاوَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ)

آیه ۵۶) اگر بنویسد و با خود داشته باشد محتاج و به ظالم گرفتار نمی شود(هُمْ وَ أَزْوَجُهُمْ فِی ظِلَلٍ عَلَی الْأَرَآئِکِ مُتَّکِئُونَ)

آیه ۵۷) هر کس نوشته آنرا با خود داشته باشددر عمر او برکت آید( لَهُمْ فِیهَا فَاکِهَهٌٔ وَلَهُمْ مَّایَدَّعُنَ)

آیه ۵۹) هر کس مداوت به خواندنش کند مثل آن است که هزار ختم قرآن کرده است( وَامْتَزُواْالْیَمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ)

آیه ۶۰) در یک مربع نوشته و همراه خود داشته باشد در چشم مردم عزیز و مکرم آید (أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَبَنیِ ءَ ادَمَ أَن لاَّ تَعْبُدُ وَاْالشَّیْطَنَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ)

آیه ۶۵) جهت اسهال بنویسید و بخورد(الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَی أَفْوَاهِهِم وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ اَرْجُلُهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ)

آیه ۶۸) جهت رفع فقر هر صبح بخواند( وَمَنْ نُّعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلاَ یَعْقِلُونَ)

آیه ۶۹) جهت رفع درد چشم ۷۰ بار بخواند و بر چشم بدمَد( وَمَاعَلِّمْنَاهُ الْشِّعْرَوَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَإِلاَّذِکْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِینٌ)

آیه ۷۲) برای زیاد شدن شیر مادران و حیوانات نوشته و بر ایشان ببندند( وَذَلَّلْنَاهَا فَمِنْهَارَکُوبُهُمْ وَمِنْهَایَأْکُلُونَ)

آیه ۷۳) جهت رفع گریه اطفال نوشته و براو ببندند( وَلَهُمْ فِیهَامَنَفِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلاَ یَشْکُرُونَ)

آیه ۷۹) جهت چشم زخم نوشته با خود دارد( قُلْ یُحْیَیهَا الَّذِی أَنشَأَهَاأَوَّلَ مَرَّهٍٔ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ)

آیه ۸۱) جهت پنهان شدن از دشمن در راه رفتن بخواند دشمن او را نمی بیند( أَوَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَوَتِ وَ الْأَرْضَ بَقآدِرٍ عَلَی أَن یَخْلُقُ مِثْلَهُمْ بَلَیَ وَهُوَالْخَلَّقُ الْعَلِیمُ)
من چندین بار که مشکلات بزرگی برام پیش اومده با ختم یاسین جواب گرفتم.البته باید صبور باشید چونکه طریقی که من ختم میکنم 82 روز وقت میبره.روز اول بعد از بسم ا... ایات 1و2 را110 بار میخونید.روز دوم آیه 3 را 110 بار میخونید.روز سوم آیه4را 110 بار میخونید..............تا روز 82 که آیه 83 رو 110 بار میخونید. به این ترتیب طی 82 روز شما 83 آیه این سوره را هر کدام110بار خوندید


http://www.irexpert.ir

فضیلت و خواص سوره یس


یس، و نام های دیگرش «عزیزه؛ معمّه(شامل شونده)، مدافعه قاضیه(دفع کننده برآورده) سی و ششمین سوره قرآن است که مکی و دارای 83 آیه است.

از رسول گرامی اسلام روایت شده قرائت کننده این سوره نزد خداوند شریف خوانده می شود و این سوره برای قاری خود شفاعت می کند.

در روایتی دیگر از ایشان آمده: سوره «یس» در تورات «معمّه: شامل شونده» نام دارد چون خیر دنیا و آخرت را شامل حال قرائت کننده خود می کند و بلاهای دنیا و سختی های آخرت را از او دور می کند.


و نیز «قاضیه: دفع کننده برآورنده» نامیده می شود چون از قاری خود، هر بدی را دفع کرده و همه حاجت های او را روا می کند و قرائت آن سوره پاداشی برابر بیست حج دارد. و گوش سپردن به صدای قرائت آن، معادل با ثواب هزار دینار انفاق در راه خداست.1


در فضیلت این سوره از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس سوره «یس» را قرائت نماید مانند آن است که ده بار قرآن را ختم نماید. 2


ایشان همچنین فرمودند: هر کس سوره «یس» را برای رضای خدا بخواند خداوند او را خواهد بخشید و اجری همانند 12 ختم قرآن به او خواهد داد و اگر برای مریض در شرف مرگی خوانده شود، به تعداد حروف این سوره 10 فرشته  نزد او به صف شده و برای او استغفار کرده و شاهد قبض روحش بوده و جنازه اش را تشییع می کنند و بر او نماز گزارده و شاهد دفنش هستند. 3


از ابی بصیر روایت شده که حضرت صادق علیه السلام فرمودند: براستی برای هر چیزی قلبی است و قلب قرآن سوره یاسین است هر کس آن را قبل از خواب یا در روز، قبل از آنکه شام شود بخواند در آن روز از محفوظین و بهره مندان باشد تا آنکه شام کند و هر کس در شب قبل از خواب آن را تلاوت کند خداوند بر وی 1000 فرشته بگمارد تا او را از شر بدی و هر شیطان رانده شده و هر آسیب حفظ کنند و هر گاه در همان روز بمیرد خداوند او را وارد بهشت گرداند و 30 هزار فرشته هنگام غسلش گرد آیند و برای او طلب آمرزش کنند و با استغفار او را مشایعت و بدرقه نمایند تا کنار قبر، و چون او را به قبر برند آن فرشتگان جمله در قبر با وی درآیند و خدا را عبادت کنند و ثواب او را به مرده دهند و قبرش تا هر کجا که چشم ببیند فراخ گردد و از فشار قبر ایمن باشد و همیشه از قبرش تا آسمان نوری تابان باشد تا اینکه خداوند او را از قبر بیرون آرد و چون او را برانگیخت فرشتگان خدا با او هستند و بدرقه اش کنند و با وی به گفتگو پردازند و به رویش لبخند زنند و به هر خیر و نیکی مژده اش دهند تا او را از صراط و میزان بگذرانند و در پایگاه قربی او را بدارند که هیچ مخلوقی را جز مقربان و فرستادگان حق آن مقام و منزلت و قرب را باشد، و وی با پیامبران در آن درگاه نزد خدای تعالی باز ایستد و با غمخواران غم نخورد و با اندوهگینان اندوه نکشد و با زاری کنندگان زاری نکند.

آنگاه خداوند تعالی گوید: ای بنده من شفاعت کن هر که را خواهی ،که شفاعت را درباره همه بپذیرم و حاجت بخواه که هر چه خواهی به تو دهم پس وی حاجت را از خدا بخواهد که برآورده شود و شفاعت کند که پذیرفته گردد و حساب او را چون دیگران نکشند و در آنجا چون دیگران بازداشت نشود و چون از زبونان و خوار شدگان زبون و خوار نگردد و به نکبت گناه و عمل زشتی که از او سر زده گرفتار نشود و برات آزادی او را سر گشاده بدو دهند تا اینکه از درگاه الهی به زیر آید و همه مردم از روی تعجب گویند: «سبحان الله» این بنده را حتی یک گناه نبود او از همدمان محمد صلی الله علیه و آله وسلم خواهد شد.


از جابر جعفی روایت شده که امام باقر علیه السلام فرمودند: هر کس سوره یاسین را در عمر خود یک بار بخواند خداوند به شماره تمام آفریده هایش در این جهان و آن جهان و آنچه در آسمان است به عدد هر یک 2000 حسنه در نامه عملش ثبت فرماید و به همین مقدار از گناهان او محو سازد و دچار تنگدستی و زیان و بدهکاری و خانه خرابی نشود و بدبختی و دیوانگی نبیند و مبتلا به جذام و وسواس و دودلی و بیماری های مضر نگردد و خداوند سختی و دشواری مرگ را بر او آسان کند و خود متصدی و مباشر قبض روح او باشد و از جمله کسانی خواهد بود که خداوند فراخی زندگی او را به عهده گرفته و ضامن خوشحالی او هنگام مرگ گردیده و خشنودیش را آخرت تضمین کرده و همه فرشتگان آسمان و زمین را خطاب فرموده که من از بنده راضی هستم پس برای او آمرزش بطلبید.4


حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم هر کس سوره «یس» را برای رضای خدا بخواند خداوند او را خواهد بخشید و اجری همانند 12 ختم قرآن به او خواهد داد و اگر برای مریض در شرف مرگی خوانده شود، به تعداد حروف این سوره 10 فرشته  نزد او به صف شده و برای او استغفار کرده و شاهد قبض روحش بوده و جنازه اش را تشییع می کنند و بر او نماز گزارده و شاهد دفنش هستند

آثار و برکات سوره

1) آثار دهگانه قرائت سوره یس


پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین فرمودند: ای علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است: هر که آن را قرائت کند:

1) اگر گرسنه باشد سیرگردد؛

2) اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛

3) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛

4) اگر عزب باشد، ازدواج کند؛

 5) اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛

6) اگر مریض باشد، عافیت یابد؛

7) اگر زندانی باشد، نجات یابد؛

8) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛

9) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛

10) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.5

2) پیدا شدن گمشده

شخصی به امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرض کرد: بفرمایید وقتی چیزی یا کسی گم می شود چه باید بکنم؟

حضرت فرمودند: دو رکعت نماز بخوان و در هر دو رکعت بعد از حمد «یس» بخوان و بعد از آن بگو: یا هادی الضالّهِ رُدَّ عَلَی ضالَّتی» ای هدایت کننده گمشدگان، گمشده ام را به من برگردان.

شخص می گوید: من این کار را کردم و بعد از مدتی خداوند گمشده ام را به من برگرداند.

3) جهت امنیت یافتن از چشم زخم و شر جن

در کتاب المصباح آمده: هر کس سوره «یس» را با خود همراه داشته باشد از چشم زخم و از شر جنیان در امان بوده و خواب های خوش می بیند.6

4) داشتن قلبی نیرومند و ذهن قوی

اگر می خواهید قلبی نیرومند و ذهنی قدرتمند داشته باشید به سخن امام صادق علیه السلام عمل کنید که فرمود: هر کس در نهم شعبان سوره «یس» را با گلاب و زعفران نوشته و بنوشد در حفظ و امان خواهد بود و قلبش نیرومند و ذهنش قوی می گردد7

5) برای دیدن پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله وسلم در خواب

در حاشیه زادالمعاد علامه مجلسی آمده جهت دیدن پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم در خواب، سه شب و هر شب سی مرتبه «آیه 42 یس» را بخواند.8

6) رفع فقر

جهت رفع فقر هر بامداد «آیه 68 یس» را قرائت کند.9

7) دوای دردها

از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر کس سوره یس را نوشته و پس از شستن از آب آن بنوشد در درونش هزار گونه دوا و نیز هزار گونه نور و یقین و برکت و رحمت را وارد کرده است و هر گونه دردی را از او دور می کند. 10

در فضیلت این سوره از حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده: هر کس سوره «یس» را قرائت نماید مانند آن است که ده بار قرآن را ختم نماید

ختم مجرب

برآورده شدن حاجت مشروع


1) یکی از بزرگان و عارفان می گوید:

سوره یاسین را بسیار می خواندم و هر حاجتی که داشتم به تلاوت این سوره به این شکل مداومت می نمودم.

در سوره یس هفت «مبین» وجود دارد؛ به هر مبین که رسیدی این دعا را 3مرتبه بخوان:

«بسم الله الرحمن الرحیم، سبحان المنفّس عن کل مدیون، سبحان المفرج عن کل محزون، سبحان الناصر عن کل مظلوم، سبحان المخلص عن کل مسجون، سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون، سبحان انما امره اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون، سبحان الذی بیده ملکوت کل شی و الیه ترجعون.»11

2) از حضرت سلمان فارسی رحمة الله روایت شده اگر کسی ده روز بعد از نماز صبح قبل از سخن گفتن با کسی، سوره یس را بخواند و این دعا را قبل از تلاوت سوره مزبور ده مرتبه بخواند بعد سوره را بخواند هر حاجتی را که بخواهد انجام شود. انشاءالله زیرا که اسم اعظم خداوندی در این دعا است:

«بسم الله الرحمن الرحیم، یا قدیم یا دائم یا حی و یا قیوم یا فرد و یا وتر یا واحد یا احد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد و صلی الله علی محمد و اله اجمعین برحمتک یا ارحم الراحمین.»12

3) کسی که می خواهد مشکلش حل شود شب جمعه، چهار رکعت نماز بخواند و به این ترتیب که می آید:

در رکعت اول: بعد از سوره «حمد» سوره «یس» را بخواند و سپس به رکوع رود و هنگامی که سر از رکوع بر می دارد صد مرتبه این ذکر را بگوید:

«واذا سلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی ولیومنوا بی لعلهم یرشدون» (بقره، 186).

در رکعت دوم: حمد را دو مرتبه، سوره «یس» را یک مرتبه بخواند و بعد از آن قنوت را بجای آورد و به رکوع رفته و پس از سر برداشتن از رکوع همان ذکر (بقره، آیه 186) را صد مرتبه تکرار کند و به سجده رود و پس از دو سجده تشهد را بخواند اما بدون سلام برخیزد مثل کاری که در نماز ظهر انجام می دهد.

در رکعت سوم: «حمد» را سه مرتبه و «یس» را یک بار و رکوع را بجای آورد و پس از سربرداشتن از رکوع این ذکر را صد مرتبه بگوید: «فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم»(بقره، آیه 137).

در رکعت چهارم: حمد را چهار مرتبه بخواند و «یس»را یکبار بخواند و بعد از رکوع بگو: «یا ربِّ إدْفَعْ عَنّی الضُّرَّ وَ انْتَ اَرْحَمُ الراحِمینْ» .

پس از دو سجده و تشهد و سلام به سجده برود و پیشانی را برزمین بگذارد و صد مرتبه این ذکر را بگوید: «استغفرالله» و بعد از آن گونه راست را بر زمین بگذارد و صد مرتبه بگوید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد» و بعد گونه چپ را بر زمین بگذارد و بگوید: «انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» (یس، 82) و پس از آن حاجت را بخواهد که انشاءالله برآورده خواهد شد.13

4) برای برآورده شدن جمیع حاجات و سایر مهمات مجرب است به هر نیت که باشد سه نوبت سوره «یس» بخواند و هر نوبت که می خواند احتیاط می کند هرگاه به لفظ مبین می رسد یک انگشت خود را گره می کند بعد از آنکه سوره را تمام کرد سه نوبت این دعا را بخواند:

«سبحان المفرج عن کل مهموم سبحان المنفس عن کل مدیون سبحان من جعل خزائنه بین الکاف و النون انّما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون فسبحان الذی بیده ملکوت کل شی ء و الیه ترجعون یا مفرج الهم فرج یا مفرج الهم فرج یا مفرج.» 15

 

منبع : پایگاه اینترنتی انهار

تنظیم : محمدی_گروه دین و اندیشه تبیان



دستورالعمل کامل از علامه محمدرضا حکیمی

علمای بزرگ تربیت، معتقدند که «مربّی کامل» کسی است که بخواهد و بکوشد تا در زمان حیات خویش، تربیت شدگانش، به حقیقت ها و معرفت های نظری و عملی ـ که خود او به آنها متخلق است ـ برسند و واجد مرتبه ای که او شده، بشوند و در خود سازی  به کمال مطلوب نایل آیند.

از همین جاست که می بینیم حضرت امام حسین(ع)در شب عاشورا، هنگامی که اصحاب خالص او مانده اند، بنابر قول نقل شده دو انگشت خود را، در برابر آن جمع با ایمان، با صفا و شجاع می گیرند و می فرمایند: «بیایید و میان دو انگشت مرا بنگرید». آنان نگاه می کنند و مقامات خود را در جهانِ بعد می بینند، و بدین گونه امام، آن خالصانِ مخلص و مجاهد را، به مرحله ای از مقامِ «نفس مطمئنّه» بالا می برند و اصحاب و یاران با وفای خود را به مرتبه ای مهم از «رؤیت ملکوتی»، در عین حضور در عالم «مُلک» می رسانند، و اگر کسانی به مرتبه ای رسیده بودند، به مرتبه ای بالاتر سیر می دهند.

این امر موجب شد، تا افزون بر سیر و صعود باطنی، حالت اطمینان بیشتری، به اصحاب دست دهد و روحیه آنان بسیار راسخ تر شود و جمعیتی کوچک، در برابر انبوه دشمن، آن گونه ایستادگی کند و به جهاد سنگین و بزرگ دست زند که حماسه ای بی نظیر در طول تاریخ انسان، به نام «عاشورا» خلق شود، حماسه ای که همواره امواج آن، در جام خورشید می ریزد و بر سر آبادی ها می خروشد.

به این ترتیب حضرت امام حسین(ع)، در مقام یک امام و مربّی الهی، خواستند مرتبه ای از مقام خود را ـ که همان مقام والای داشتنِ «نفس مطمئنّه» استـ به یاران خویش نیز عطا کنند، تا آنان بر حسب استعدادهای خود ـ در همین دنیا و پیش از مرگ و شهادت ـ از آن مقام برخوردار گردند که فیض به قدر قابلیت است و ظهور به قدر استعداد.

پیش از آن نیز، در سیره و روش تربیتی پیامبر گرامی اسلام(ص)، به این امر مهم بر می خوریم و می نگریم که آن مربّی اکبر، در نهایت صمیمیت و صفا به تبلیغ دین خدا و خواندن آیات قرآن کریم بر مردم و عمل به آن آیات و بیدارکردن نفوس و ساختنِ روح افراد امت به ویژه مستعدّان و پذیرندگان آداب تربیت الهی و پردازندگان به اعمال صالح ظاهری و باطنی (بدنی و قلبی) می پردازند، در این باره تلاش می کنند تا هر کس به اندازه ی استعداد خود، فردی کامل شود و در پیمودن مراحل معرفت و انسانیتِ الهی خود، پا جای پای پیامبر خویش گذارد و به معنای واقعی، انسانی «قرآنی» و انسانی «محمّدی» شود.

از جمله شواهد بسیار با اهمیت این موضوع، تأکیدی است که پیامبر اکرم ، بر فراگیری سوره مبارکه «یاسین» و ژرف یابی انوار و اسرار این سوره بس عظیم، درباره ی همه داشته اند. ضمن حدیثی پیامبر اکرم فرموده اند:

«لَوَدِدْتُ أَنَّها فی قلبِ کلِّ إنسانٍ مِنْ أُمَّتی؛ یعنی به خدا دوست داشتم که سوره «یاسین»، در قلب هر یک از افراد امّت من جای گیرد و هر مسلمانی که به قرآن کریم گرویده است، حقایق و روحانیت این سوره را دریابد».   بحار، ج 92، ص 291

سوره ی مبارکه ی «یاسین»، قلب قرآن است یعنی حیات قرآن و عصاره ی قرآن کریم محسوب می شود، چنانکه در احادیث، هم از پیامبر اکرم و هم از حضرت امام جعفر صادق(ع) رسیده است که فرموده اند: «إنَّ لِکلِّ شیءٍ قلباً و قلبُ القرآنِ یس؛ هر چیزی حتماً قلبی دارد و قلب قرآن، سوره ی یاسین است»   مجمع البیان، ج 8، ص 413، چاپ 5 جلدی

اکنون بنگرید که اگر حیات باطنی قرآن، وارد حیات باطنی انسان شود و انسان به حقایق سوره ی «یاسین» برسد و قلب قرآن آسمانی بر قلب انسان زمینی بتابد و این دو قلب بر هم منطبق گردند و یکی شوند، انسان به چه مرتبه ای از علم و قدرت و معرفت و خداشناسی صعود می کند و اعتلا می یابد؟!

از این رو، بزرگان اهل معنا و علمای باطن و اصحاب «ختومات» نیز به سوره ی «یاسین» عنایتی ویژه داشته اند و برای قرائت این سوره، چندین طریق یاد داده اند و ختم های متعدد و متنوّعی برای آن بر شمرده اند.

مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی (م: 1346ش)، متعقّل سترگ و متألّهِ قرآنی بزرگ که از بزرگان علمای جامع معقول و منقول و معارف ناب قرآنی بودند و در انواع علوم غریبه و علوم اشارات از سر آمدان روزگار به شمار می رفتند و به ویژه، از اسرار قرآنی و «ختومات آیات» و «اسماء» اطّلاعاتی وسیع و مهم داشتند، و به مراحل عملی و تأثیری شگرف دست یافته بودند، فرمودند:

«هر وقت، سوره ی «یاسین» یا ختمی از «ختومات» آن را می خوانید و به این سوره ی مبارکه متوسّل و متوجّه می شوید، حاجت شما آن باشد که به حقیقت خود سوره برسید؛ زیرا حیف است که این سوره را برای مقصد دیگری بخوانید، چون هیچ یک از امور دنیایی قابلیت و ارزش آن را ندارد که انسان، «یاسین» را برای رسیدن به آن بخواند».

یاران و دوستان خاصّ حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی ـ که روحش در جاودانان شاد باد ـ مشاهدات و حالات و تصرفات مهم و خاصی از آن انسان قرآنی بزرگ دیده و شنیده اند، در این باره، خود ایشان می فرمودند: «من هر کاری که کرده ام، از تصرّفات و کرامات، به برکت سوره­ «یاسین» بوده است».

به مناسبت اشاره ای که به اهمّیت خاص این سوره ی مبارکه شد و ذکری از «قلب قرآن» به میان آمد و در پایان این سخن کوتاه، یادآور می شویم: از جمله اوقاتی که خواندن سوره ی «یاسین» و مداومت بر آن بسیار مفید و در احادیث نیز رسیده، خواندن این سوره به هنگام خواب است. شایسته است چهارده صلوات با توجّه به ارواح و باطن معصومین(ع)، قبل از خواندن سوره و چهارده صلوات، بعد از خواندن، به قصد قربت بفرستید و ثواب این ذکر عظیم را به خود چهارده معصوم (ع) هدیه کنید. در بعضی از احادیث، آمده است که یک بار، صبح و یک بار، شب این سوره را بخوانید، لیکن برای خواندن سوره ی «یاسین»، به هنگام خواب فواید فراوانی نقل شده است و برای «سیر در رؤیا» نیز، در صورت طهارت و توجّه حتماً آثاری دارد. به طور خلاصه، باید گفت: مداومت بر خواندن این سوره، به خصوص برای رسیدن به حقایق «معرفتی» و «قربی» و «حبّی» این سوره که قلب «قرآن کریم» است ـ موجب برکات بسیاری خواهد بود.

 

یاد آوری:

1. اگر انسان، به هنگام خواب، این سوره را بخواند، بعد کاری پیش آید، مثلاً از جای خواب خود برخیزد و به آن کار بپردازد و سپس بیاید و بخوابد و اگر دوباره سوره را نخواند، همان خواندن اول، خواندن پیش از خواب محسوب می شود، خوب است در وقت مسافرت یا شبهایی که نمی خواهد یا نمی تواند بخوابد، سوره را، در همان وقت معهودِ هر شب بخواند و ترک نکند تا مداومت که شرط است، حاصل شود.

2. ممکن است این عمل؛ یعنی خواندن سوره در هر شب و مداومت بر آن، در آغاز شروع، به نظر کاری سخت بیاید، اما چنین نیست و نباید تسلیم چنین وسوسه ای شد؛ زیرا پس از خواندن چندین شب، سوره را از بر می کند، (که خودِ حفظ سوره نیز اهمیتی بسیار دارد) و سپس می تواند، در هر حال و در هر جا، حتی در رختخواب، آن را بخواند. (اگر چه خواندن قرآن کریم، از روی قرآن و با نگاه کردن به خط های قرآن ثواب بیشتری دارد، چنانکه در احادیث به آن تصریح شده است.) و به بیش از چند دقیقه وقت، احتیاجی نیست. پس خواندن آن غنیمت است و نباید کوتاهی و تنبلی کرد؛ البتّه هرچه با توجّه بیشتر، و تأمّل ژرفتر و ادای بهتر کلمات، و حواس جمع بخواند و سعی کند، تا کلمات کتاب الهی به گوش دلش برسد، بسیار بهتر و مؤثّرتر خواهد بود، لکن اصل خواندن نیز آثار خود را دارد که باید از آن غافل نماند.

«اللهم وفّقنا لما تحبّ و ترضی بحرمة ولیک المهدی(عج)».



اهدای ثواب به حضرت زهرا (س)

شنیده بودم که حضرت آیت اللّه العظمی وحید خراسانی (دام ظلّه) درباره سوره «یاسین» مراقبتی دارند؛ خودشان، هر روز صبح می خوانند و به شاگردان هم فرموده بودند که هر روز صبح، سوره ی یاسین را بخوانید! در محفلی خدمت ایشان رسیدم و سوال کردم آیا شما به سوره ی «یاسین» توصیه ای ویژه داشته اید؟ فرمودند: «بلی؛ سوره ی «یاسین» را هر روز صبح بخوانید و ثواب آن را هم به «حضرت زهرا (س)» هدیه کنید» این مطلب را، دوبار، تکرار کردند و تأکید بر این بود که ثواب قرائت این سوره به حضرت زهرا(س) هدیه گردد. من این مطلب را شنیده و از خدمتشان خارج شدم. دو یا سه ماه بعد، خداوند زیارت «مدینه منوّره و مکه مکرمه» را نصیب اینجانب فرمود. در آن سفر، طبق معمول، همراه زائران به زیارت و دیدن اماکن و آثار تاریخی مکّه از جمله به خانه ی پیامبر رفتیم و در آن جا خطاب به مردم گفتم: این جا، محل زندگی و عبادت پیامبر(ص) بوده و پیامبر(ص)، از این­جا به معراج رفته­اند. این خانه، فضایل بسیار دارد و از برترین آن ها، این است که اینجا محل نزول سوره ی «یاسین» است؛ زیرا یک روز، پیامبر در همین خانه تشریف داشتند که شنیدند از پشت در سر و صدایی می آید و همهمه ای بلند است. از درز در نگاه کردند و دیدند که کفار قریش و دشمنان و همه ی آن افراد لجوج و عنود، جمع شده اند و در حال غضب و با خشونت، به پیامبر(ص) ناسزا می گویند و قصدشان کشتن و از بین بردن ایشان است. پیامبر(ص) با دیدن قیافه های غضبناک آنان، از قصدشان مطلع گردیدند. در خانه قدم می زدند و فکر می کردند که چه کنم؟ در خانه بمانم، تا کی؟ بیرون بروم چطور؟ در همین زمان، جبرئیل بر رسول خدا(ص) نازل شد و سوره ی «یاسین» را آورد و به ایشان عرض کرد، در حالی که سوره ی یاسین را می خوانید، از در خانه بیرون بروید. حضرت، شروع به خواندن این سوره کردند:

یس  والْقُرآنِ الْحَکیم  إِنَّک لَمِنَ المُرسَلین  عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ… وَ جَعَلْنا مِنْ بَینِ اَیدیهِم سدّاً وَ مِن خَلْفِهِم سَداً فأغْشَیناهُمْ فَهُمْ لایبْصِرونَ.

«یس»، سوگند به قرآن حکمت آموز، که تو قطعاً از جملهٌ پیامبرانی، بر راهی راست…[وما] فراروی آنان سدّی و پشت سرشان سدّی نهاده و پرده ای بر چشمان آنان فرو گسترده­ایم، در نتیجه نمی توانند ببینند.

پیامبر(ص) در منزل را باز نمودند و بیرون رفتند و مشاهده فرمودند که آنان نشسته اند و گویا ایشان را نمی بینند. پیامبر(ص)، آهسته قدم برداشتند و در کنار آنها ایستادند و به آنان نگاه کردند. ایشان همچنان، مشغول ناسزاگویی بودند. سپس مقداری خاک برداشتند و بر سر آنان پاشیدند که در واقع، خاک مرگ بود که بر سر آنها می نشست.

آنان دیدند که گرد و غباری بر سر و صورتشان می ریزد!  آن را پاک می­کردند ، ولی پیامبر(ص) را نمی دیدند. (در تاریخ آمده است که این اشخاص، همگی در جنگ بدر کشته شدند) پیامبر(ص) به مسجدالحرام تشریف بردند. فردی که از جلوی آن جمعیت می گذشت، وقتی اجتماع آنان را دید، پرسید: چرا این جا نشسته اید؟ گفتند: آمده ایم امروز کار را با «محمد» یکسره کنیم. گفت: «محمد» در مسجدالحرام بود. شما برای چه اینجا نشسته اید؟! آنان به یکدیگر نگاه کردند و با ناراحتی و شکست خورده محل را ترک کردند.

این ماجرا؛ بلافاصله بعد از نزول سوره ی «یاسین» بوده و نشان می دهد که این سوره از همان ابتدا با اعجاز و فوق­العاده ای همراه بوده و در همان بار اول که بر زبان پیامبر(ص) جاری شده است، اعجاز آفریده و حلّ مشکل کرده است. این شأن و مرتبت، منحصر به آن زمان نیست بل همواره به همراه این سوره بوده است.

بعد از بیان این ماجرا برای حُجّاج، گفتار مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی را نیز، که به خواندن چهارده صلوات، در قبل و بعد از این سوره سفارش کرده بودند و همچنین، توصیه ی حضرت آیت اللّه وحید خراسانی را درباره اهدای ثواب قرائت این سوره، به حضرت زهرا(س) یادآور شدم. بعد از گفتن این مطلب، فردی در میان جمعیت از شنیدن آن ابراز خوشحالی کرد. با خود گفتم: چون ایشان مقلّد آیة الله وحید خراسانی است، از بیان این مطلب خوشحال شده است. فرد مذکور، فردای آن روز نزد من آمد و گفت: من، در مشهد که هستم، به فضل خدا، هر روز به زیارت آقا علی بن موسی الرضا(ع) مشرف می شوم و سوره «یاسین» را در آن جا می خوانم.

یک روز، در موقع بیرون آمدن از حرم، دیدم آقایی به من نگاه می کند و در حالی که چهره ای خندان دارد، به طرف من می آید، همین که به من نزدیک شد، گفت: «شما که سوره «یاسین» را می خوانید، ثواب آن را به «حضرت زهرا (س)» هدیه کنید! » بعد از این گفتار یادم نمی آید، آن فرد چه شد و کجا رفت.

در این موقع فهمیدم که خوشحالی وی، در بین جمعیت به این لحاظ بوده است، لذا به او گفتم: آن آقا به احتمال زیاد، یکی از اصحاب و یاران حضرت ولی عصر(عج) بوده که این پیام را به شما رسانده است.



قلب یاسین

یکی از بزرگان اهل معرفت که در مدرسه اهل بیت خود را پرورده و توانسته بود، بر اثر سلوک شرعی و آشنایی با معارف الهی خود را از دنیای ظلمانی جدا و به درگاه قرب الهی برساند، زاهد وارسته و عالم سالک مرحوم معلم دامغانی بود. ایشان با ریاضت های شرعی، اشتغال های ذکری و خلوت های معنوی، بهره هایی از حقیقت قرآن را نصیب خویش ساخت، از جمله درباره ی سوره ی شریفه ی «یاسین» دستورالعمل های بسیاری از خود به یادگار گذاشت. این عالم والا مقام توانسته بود که در پرتو سوره یاسین مقام های معنوی و روحانی را به سلامت بپیماید و بدون لغزش تا پایان عمر در این مسیر قرار گیرد. این مرد وارسته و بزرگوار همان کسی است که استادان ما از ایشان به«اهل حقیقت» یاد می کنند و حالات و کراماتی ویژه از ایشان نقل می کنند. معلم دامغانی، همان فرد برجسته ای است که با امام خمینی(ره) مکاتبه و مراوده هایی ویژه داشتند و هر دو، سال ها در درس آقای حاج شیخ عبدالکریم حائری شرکت می کردند و رابطه ی عمیق و دوستانه با یکدیگر داشتند. امام، حدود سی و چهار ساله بودند و مرحوم معلم دامغانی هم در همین سن بودند. از جمله آنکه در روزهای آخر عمر شریف حضرت امام خمینی(ره) میان این دو بزرگوار، ملاقاتی برقرار بوده است.خانم دکتر فاطمه طباطبایی(عروس امام) درباره ی این ملاقات می فرمایند: «یک روز، آقای معلم که ظاهراً با امام، هم دوره بوده اند، به ملاقات ایشان آمدند. من آقای معلم دامغانی را نمی شناختم ولی می دانستم که انگشتری در دست امام هدیه ی ایشان است».

خود حضرت امام هم در پاریس به من فرمودند: «این انگشتر را آقای معلم به من هدیه کرده است» در این دوران هم گاهی صحبتی از آقای معلم می شد و من هم می شنیدم، آقای معلم آمد در اتاق، پایین تخت امام ایستاد. نه ایشان حرفی زد و نه امام، بعد از سلام، فقط به یکدیگر نگاه می کردند. فقط و فقط نگاه، آقای معلم نگاه می کرد و دعا می خواند، امام هم فقط نگاه می کردند. حرف این دو منحصراً با چشم بود، به جای اینکه با زبان باشد یعنی با خیره شدن، بسیاری مطالب را به هم می گفتند. بعد آقای معلم خداحافظی کرد و رفت و من بسیار منقلب شدم».

خانم زهرا اشراقی نوه ی حضرت امام(ره) نیز در این باره می فرمایند: «پس از رفتن آقای معلم از امام پرسیدم: معلوم است شما به آقای معلم علاقه ای ویژه دارید؟ ایشان گفتند: بلی، نمی دانم که چرا اینقدر ما یکدیگر را دوست داریم. با آنکه در سنین جوانی هر یک در وادی خاصی بودیم، ولی بسیار یکدیگر را دوست داشتیم. این گونه به نظر می رسید که بین ایشان و آقای معلم رابطه ی مراد و مریدی حکمفرما بود.»

اکنون بسیار خرسندیم که دستورالعملی از ایشان را در این جا برای شما درج کنیم که مربوط به تکرار آیه ی: «سلامٌ قَولاً مِن رّبّ رّحیم» است.

این آیه ی شریفه، در نزد اهل معنا و معرفت، قلب «یاسین» به شمار می رود، از این رو، آن بزرگوار فرموده اند:

 به منظور برآورده شدن حوائج مهم خود، سوره ی «یاسین» بخوانید، به این صورت که سه آیه ی اول آن را، سه مرتبه تکرار نمایید و وقتی به آیه ی شریفه«سلامٌ قَولاً مِن رّبّ رّحیم» رسیدید، آن را هفتاد مرتبه بخوانید و سپس، بقیه این سوره را تا پایان ادامه دهید.



خواندن در شب و روز جمعه

پیامبر اکرم فرمود: «کسی که سوره ی «یاسین» را، در شب جمعه بخواند، خداوند او را می آمرزد».   بحارالانوار، ج92/291

هم چنین بنا به فرموده ی پیامبر اکرم: «من قرأ یس و الصافات یوم الجمعه ثم سأل الله تعالی اعطاه سؤله»، (هر کس، در روز جمعه، سوره ی «یاسین» و «صافات» را بخواند و سپس حاجتی از خدا بخواهد، حاجت او برآورده خواهد شد).   بحارالانوار، ج92/296

 

یاسین همراه با صد آیه از قرآن

حضرت امیرالمؤمنین فرمودند: «کسی که صد آیه از قرآن بخواند ـ از هر جای قرآن ـ و بعد از آن، هفت مرتبه، بگوید: «یا الله»، پس اگر بر سنگی نفرین کند هر آینه، آن سنگ را از جای خود حرکت می دهد. در روایتی دیگر آمده است که به منظور دفع بلا، بعد از هفت مرتبه «یا الله» گفتن، بگوید: «اللهم ادفع عنّی البلاء»؛یکی از بزرگان، می فرماید: به تجربه، ثابت شده است که اگر همراه صد آیه ی یاد شده، یک مرتبه سوره ی «یاسین» را بخواند، حتماً حوائج مهم او برآورده خواهد شد.



خواندن سوره یاسین در نیمه شب

از جمله مواضعی که مظانّ بودن اسم اعظم خداوند است، آیه ی «سلام قولاً من ربّ رحیم» است که خواندن آن، در نیمه ی شب، به لحاظ خلاص از غموم و تحقق مطالب نافع است.



خواندن در شب نیمه شعبان

سزاوار است که در شب نیمه ی شعبان، سه مرتبه، سوره ی مبارکه ی «یاسین» را بخوانند، یکی به قصد طول عمر، یکی به قصد وسعت رزق و یکی به قصد سلامت تن و رفع بلیات، سپس، این دعا را بخوانند: «اللهم إنّک علیم ذو أناة و لا طاقة لنا فاغفرلنا بحملک یا أرحم الرّاحمین».

 

خواندن بر خوابیده

اگر سه مرتبه آیه ی «و جعلنا من بین ایدیهم سداً و من خلفهم سداً…» را در گوش خوابیده بخوانند، از خواب بیدار می شود.



دستورالعمل سلمان فارسی

از جناب سلمان فارسی (رضی الله تعالی عنه) روایت است که هر کس به مدت ده روز بعد از نماز صبح و قبل از سخن گفتن با کسی، سوره ی «یاسین» را بخواند و این دعا را ده مرتبه قبل از تلاوت آن بخواند، به قصد هر حاجتی که بخواند، روا شود و اگر روا نشود، بر من لعنت کند؛ چرا که اسم اعظم خداوندی در این دعاست و دعا این است: «بسم الله الرحمن الرحیم یا قدیم یا دائم یا حی یا قیوم یا فرد یا وتر یا واحد یا أحد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً أحد و صلی الله علی محمد و اله اجمعین برحمتک یا ارحم الراحمین».



خواندن بیست و یک مرتبه

برای تحقق هر حاجت و رفع هر مشکل، ختم سوره ی مبارکه ی «یاسین» به این صورت است که از روز جمعه شروع کند تا روز پنج شنبه، هر روز، سه مرتبه بخواند تا در طول هفته، بیست و یک مرتبه خوانده شود، هر روز بعد از سه مرتبه خواندن، دعای «یا من تُحَلِّ بِهِ عُقَدُ المَکاره» از صحیفه سجادیه را که در ذیل آمده بخواند.

 

وَ کَاَنَ مِن دُعَائِه -علیه السلام - إِذَا عَرَضَت لَهُ مُهِمَّةٌّ أَو نَزَلَت بِهِ، مُلِمَّةٌّ وَ عِندَ الکَربِ.

«یا مَن تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ المَکَارِهِ، وَ یا مَن یفثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَن یلتَمَسُ مِنهُ المخرَجُ إِلَی رَوحِ الفَرَجِ(1) ذَلَّت لِقُدرَتِکَ الصَّعَابُ، وَ تَسَبَّبَت بِلُطفِکَ الأَسبَابُ، وَ جَرَی بِقدرَتِکَ القَضَاءُ، وَ مَضَت عَلَی إِرَادَتِکَ الأشیاءُ (2)فَهِی بِمَشِیتِکَ دُونَ قَولِکَ مُؤتَمِرةٌّ، وَ بِارَادَتِکَ دُونَ نَهیکَ مُنزَجِرَةٌّ.(3)

أَنتَ المَدعُوُّ لِلمُهِمَّاتِ، وَ أَنتَ المَفزَعُ فِی المُلِمَّاتِ لاَ یندَفِعُ مِنهَا إِلاَّ مَا دَفَعتَ، وَ لاَ ینکَشِفُ مِنهَا إلاّ مَا کَشَفتَ(4)وَ قَد نَزَلَ بِی یا رَبِّ مَا قَد تَکأَّدَنِی ثِقلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَد بَهَظَنِی حَملُهُ.(5) وَ بِقُدَرتِکَ أَورَدتَهُ عَلَی وَ بِسُلطَانِکَ وَجَّهتَهُ إِلَی.(6) فَلاَ مُصدِرَ لِمَا أَورَدتَ، وَ لاَ صَارِفَ لِمَا وَجَّهتَ، وَ لاَ فَاتِحَ لِمَا أَغلَقتَ، وَ لاَ مُغلِقَ لِمَا فَتَحتَ، وَ لاَ مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرتَ، وَ لاَ نَاصِرَ لِمَن خَذَلتَ.(7)

فَصَلِّ عَلَی مُِحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افتَح لِی یا رَبِّ بَابَ الفَرَجِ بِطَولِکَ، وَ اکسِر عَنِّی سُلطَانَ الهَمِّ بِحَولِکَ، وَ أَنِلنِی حُسنَ النَّظَر فِیما شَکَوتُ، وَ أَذِقِنی حَلاَوَةَ الصُّنعِ فِیما سَأَلتُ، وَهَب لِی مِن لَدُنک رَحمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجعَل لِی مِن عِندِکَ مَخرَجاً وَحِیاً وَ لاَ تَشغَلنِی بِالاِهتَمامِ عَن تَعاهُدٍ فُرُوضِکَ، وَ استِعمَالِ سُنَّتِک.(8) فَقَد ضِقتُ لِما نَزَلَ بِی یا رَبِّ ذَرعاً، وَ امتَلأتُ بِحَملِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنتَ القَادِرُ عَلَی کَشفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفعِ مَا وَقَعتُ فِیهِ، فَافعَل بِی ذِلِکَ وَ إِن لَم أَستَوجِبهُ مِنکَ، یا ذَا العَرشِ العَظِیمِ.(9)»

«ای کسی که گره هر مشکلی به دست تو باز می شود، و ای آن که شدّت رنج و سختی به لطف تو برطرف می شود و ای کسی که راه خروج از سختی ها و رسیدن به آسایش، از تو درخواست می شود.(1) دشواری ها به قدرت تو آسان می گردد و اسباب کارها به لطف تو فراهم می شود و به قدرت تو قضا و قدر جریان می یابد و همه چیز به اراده و خواست تو صورت می گیرد.(2) پس، فقط به خواست تو، بی آن که فرمان دهی، همه چیز فرمان می برد و فقط به اراده تو، بی آن که نهی کنی، همه چیز از حرکت باز می ایستد.(3) در کارهای دشوار، تو را می خوانند و در سختی ها و گرفتاری ها، به تو پناه می آورند؛ گرفتاری ها برطرف نمی شود، مگر تو آن ها را برطرف سازی و هیچ گره گشوده نمی شود، مگر تو آن را بگشایی (4)پروردگارا، به مصیبت و بلایی دچار شده ام که سنگینی آن، مرا از پای در آورده است و گرفتاری هایی برای من پیش آمده که تحملش برایم دشوار است.(5) و تو با قدرت خود، این گرفتاری و مصیبت را بر من وارد ساختی و با اقتدار خویش، به سوی من فرستادی.(6) هیچ کس نمیتواند چیزی را که تو آورده ای، بازگرداند و کسی نمی تواند آنچه تو فرستاده ای، مانع شود.آنچه تو بسته ای، کسی نمی تواند بگشاید و آنچه تو گشوده ای، هیچ کس نمی تواند ببندد. چیزی که تو سخت و دشوار کرده باشی، هیچ کس نمی تواند آن را آسان سازد و کسی را که تو خوار و ذلیل کرده ای، هیچ کس نمی تواند یاری رساند.(7)

پروردگارا، پس، بر محمد و خاندانش درود فرست و با قدرت و توانایی خویش درِ گشایش را به روی من باز کن و با نیرو و توانایی ات سلطه ی غم و اندوه را در هم شکن و حُسن نظر خویش را درباره ی چیزی که از آن گله دارم، شامل حالم گردان و شیرینی اجابت آنچه را درخواسته ام، به من بچشان و از سوی خودت، رحمت و گشایشی جانفزا به من ببخش و برایم راهِ رهایی و نجات از گرفتاری ها را قرار ده و مرا به دستاویز دغدغه ها و مشکلات زندگی، از ادای واجبات و مستحبات بازمدار.(8) پروردگارا به سبب آنچه گرفتار گشته ام، درمانده و ناتوان شده ام و قلبم لبریز غم و اندوه شده است و فقط تو میتوانی آن اندوه و گرفتاری را برطرف کنی، پس این کار را در حق من انجام ده، اگر چه شایسته ی آن نیستم، ای صاحب عرشِ پر شکوه(9)«.

 


خواندن سوره یاسین در زمان رویت هلال ماه

بعضی از دانشمندان از بسیاری از اهل معنا ـ که آنان خود تجربه های فراوانی در خصوص این دستورالعمل داشته اند ـ شنیده بودند که اگر کسی به هنگام دیدن ماه نو سوره ی «نصر» و سوره ی «یاسین»را تا آیه ی «و کل شئ احصیناه فی امام مبین» بخواند، خداوند، در سراسر ماه، کارهای او را آسان و حوائج او را برآورده و بلیات را از او برطرف می سازد و همواره، با خوشی همراه خواهد بود.



ختمی دیگر از عالمی بزرگ

آیة الله مرحوم سید محمد باقر فقیهی (قدس سره) از عالمان بزرگ و زاهد وارسته شهر اصفهان، که در سال 1349شمسی دارفانی را وداع گفتند و به دیار باقی شتافتند، مرجع امور دینی عموم مردم شهر اصفهان به شمار می رفتند و در آنجا از مقام و موقع برتر معنوی و دینی برخوردار بودند.

آن شخصیت علمی و ملکوتی آن چنان مقبول همگان بود که مردم در تشییع جنازه ایشان به صورتی کم نظیر حضور به هم رساندند و به آن عالم پارسا ادای احترام کردند.

 از آن عالم بزرگوار و عالی مقام دستورالعملی در باب سوره «یاسین» به غنیمت، به ما رسیده است که آن را عیناً یادآور می شویم. امید است که ان شاء الله همگان از آن بهره مند گردند:

 

طریقه ختم

وضوی کامل بگیرید و رو به قبله صد مرتبه بگویید: «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» سپس به خواندن این سورهیاسین بپردازید و در سه قسمت از آن، حاجت خود را از نظر بگذارنید.

اول، در عبارت «امام مبین»، دوم، در عبارت «فی فلک یسبحون» و سوّم، در عبارت «سلام قولاً من رب رحیم» و این آیه را سی و چهار مرتبه یا چهارده مرتبه یا هفت مرتبه تکرار نمایید و بقیه سوره را تمام کنید، سپس این دعا را بخوانید:

«سُبحانَ المُفَرِّجِ عَن کُلِّ مَحزونٍ، سُبحانَ المُخَلِّصِ عَن کُلِّ مَسجُون، سُبحانَ المُنَفِّسِ عَن کُلِّ مَدیون، سُبحانَ العالِمِ عَن کُلِّ مَکنُونٍ سُبحانَ مَن جَعَلَ خَزائِـنُهُ بَینَ الکافِ و النُّونِ، سُبحانَ مَن إذا اَرادَ شَیئاً أن یقُولَ لَهُ کُن فَیکُون سُبحانَ الَّذی بِیدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَئ وَ الیه تُرجَعُونَ» پس بگویید:

«اللّهمّ افتَح لی ابوابَ رَحمَتِکَ و اَبوابَ خَزائِـنِکَ، بِحَقِّ سُورَةِ یس وَ بِفَضلِکَ وَ کَرَمِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ» پس، صد مرتبه این دعا را تکرار نمایید: «یا مُفَرِّجَ الهَمِّ فَرّج» بعد از آن، حاجت خود را، از خداوند عالم طلب نمایید.



تدبّر در سوره یاسین

جناب آقای انتظام کاشمری (واعظ) نقل می کرد که خدمت حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) عرض کردم: دستوری مرحمت فرمایید که توفیق تهجد (شب زندهداری) یابم و گشایشی در کارم حاصل شود، ایشان فرمودند: هر صبح از تلاوت قرآن مجید، مخصوصاً «یاسین» غفلت منما ان شاء اللّه توفیق رفیق خواهد گشت. به کاشمر بازگشتم و هر بامداد، در حین راه رفتن، به قرائت سوره ی یاسین مداومت کردم، اما نتیجه ای به دست نیامد. سال دیگر، در ایام عید به مشهد مشرف شدم و در یک شب بارانی برای اصلاح کاری، به خانه ی یکی از علمای شهر رفتم؛ چون در آن شب، آقا به بیرونی نیامده بود، دست خالی بیرون آمدم و اندیشیدم، خوب است به خدمت حاج شیخ حسنعلی شرفیاب شوم و از فقدان حصول نتیجه او را آگاه سازم. با این فکر به منزل ایشان آمدم، دیدم که جماعتی در اتاق اند و در بسته است و ایشان مشغول گفتار و موعظه هستند، با خود گفتم: اگر در این حال به اتاق روم ممکن است که جایی برای نشستن من نباشد و دیگر آنکه شاید سخن حضرت شیخ به سبب ورود من به اتاق قطع شود. از این رو بهتر دیدم که پشت در بنشینم و به سخنان ایشان گوش دهم تا مجلس تمام شود و بعد از آن به حضورش شرفیاب شوم. در همین زمان، ناگاه شنیدم که مرحوم حاج شیخ حسنعلی، موضوع سخنان خود را تغییر دادند و فرمودند: برخی از من دعای توفیق سحری و گشایش امور می خواهند، دستور می دهم که قرآن تلاوت کنند. لکن به جای آن که رو به قبله و در حال توجه به قرائت قرآن بپردازند، در حال راه رفتن، سوره یاسین می خوانند و بعد، به قصد گله می آیند که از دستور من حاصلی نگرفته اند. تازه در شب بارانی، ابتدا به منظور تحقق کار دنیای خود به در خانه دیگران میروند و چون به مقصود نمیرسند، به فکر آخرت افتاده، سری هم به منزل من می زنند. این که شرط انصاف نیست، خوب است بروند و هر بامداد رو به قبله، با توجه و تدبر و نه با لقلقه ی لسان، به تلاوت کلام اللّه بپردازند! آن گاه، اگر مقصودشان حاصل نشد، گله مند گردند».

پس از این سخنان، باز، به موضوع اصلی سخن خود پرداختند. پس از پایان گفتار، در باز شد و من داخل شدم، حضرت شیخ محبت فرمودند و پرسیدند: حاجتی داری؟ عرضه داشتم: جواب خود را شنیدم، فرمودند: پس معطل چه هستی؟



ذکر نجات

یکی از علما و دانشمندان مشهد مقدس می گفت: قبل از انقلاب یک بار، دستگیر و گرفتار بازجویی های ساواک شدم، این باز جوییها، به مرحله ای رسیده بود که ممکن بود، هر آن عده ای از علما و فضلا، به سهولت دستگیر و زندانی شوند. شبی برای نجات از این وضع، سوره ی «یاسین» را خواندم و ثواب آن را به روح «حاج شیخ مجتبی قزوینی» هدیه کردم. در خواب دیدم، در حالی که بر روی زمین افتاده ام، ایشان، با انگشت، به من اشاره می کنند و می گویند: «یالا اله الاانت سبحانک انی کنت من الظالمین». بعد از اینکه از خواب برخاستم، متوجه شدم که ایشان ذکر نجات را به من یاد داده اند و این ذکر حضرت یونس، در دل ماهی بود که با تکرار آن، از شکم ماهی رهایی یافت و در میان علما نیز به ذکر نجات و ذکر یونسی مشهور است؛ چرا که قرآن کریم بعد از بیان آن از زبان حضرت یونس می فرماید: «و کذلک ننجی المؤمنین» یعنی راه نجات مومنان در این ذکر است.



گریه و پشیمانی

روزی با یکی از علما و سادات درباره ی سوره ی«یاسین» صحبت کردم و گفتم: چه خوب است که علما و روحانیون، زمانی که به مکه مشرف می شوند، زائران را به محل نزول آن؛ یعنی خانه ی پیامبر(ص) ببرند و مردم را، با خواص اعجاب انگیز این سوره آشنا کنند. ایشان بلافاصله به من گفتند: من خودم، یک حاجت مهمی دارم که از شما خواهش می کنم، برای برآورده شدن آن، یک مرتبه، این سوره را بخوانید!  بنده عرض کردم: من این کار را می کنم، اما بهتر است شما که سادات هستید و روح و جوهرتان با دیگران فرق می کند، خودتان آن را بخوانید. سپس از هم جدا شدیم.

فردای آن روز، ایشان با چهره ای بسیار خندان، به سمت من آمد و گفت: مشکل من حل شد. وقتی از او درباره ی مشکلش سؤال کردم، جواب داد: در سازمانی که مسئولیت آن را به عهده دارم، فردی بود که بسیار مرا آزار میداد و شدت آزارهای او به حدی رسیده بود که می خواستم از سمتم استعفا دهم، ولی دیشب که سوره ی «یاسین» را به قصد حل مشکل خواندم، آن شخص در حالی که گریه می کرد به نزد من آمد و با حالت ندامت بسیار، متضرعانه از من خواست که او را، به سبب اشتباهاتش ببخشم؛ تاخدا هم توبه اش را بپذیرد.

این جا بود که من به اعجاز این سوره در رفع مشکلی که قادر به حل آن نبودم، پی بردم.



زیارت خانه ی خدا

جناب آقای دکتر میر باقری (قائم مقام فعلی سیمای جمهوری اسلامی ایران) قبلاً، به مدت دوازده سال، رئیس شورای عالی جوانان (سازمان ملی جوانان فعلی) بودند. در یکی از سفرهایی که به «قم» داشتند، قرار ملاقاتی هم در نشریه ی بشارت گذاشتند.

تصور ما بر این بود که علت آن ، چیزی نیست جز اینکه ایشان، در سمت مسئول امور جوانان، از نشریه ی ما ـ که نشریه ای قرآنی، ویژه ی جوانان، است ـ دیدار می کنند، اما بعد از تشریف فرمایی و صحبت با ایشان، متوجه شدیم که این ملاقات، علاوه بر این موضوع، علت بسیار جالب دیگری هم داشته است. آقای دکتر میرباقری، بعد از ملاقات و پاره ای مذاکرات درباره ی ضرورت نشر ارزش های قرآنی در بین جوانان، وقت رفتن، از ما به سبب چاپ مطلبی، درباره ی سوره ی «یاسین» تشکر نمودند و فرمودند: ما بعد از مطالعه ی آنچه شما درباره ی این سوره در بشارت نوشته بودید، آن سوره را خواندیم و آثار آن را هم با چشم خود دیدیم. در واقع، امروز هم، فقط برای تشکر و قدردانی از چاپ آن مطلب به این جا آمده ایم.

پرسیدیم جریان از چه قرار بوده است؟ ایشان فرمودند: شما در آن نشریه آورده بودید: «این سوره را برای مقاصد عالی بخوانید! » من هم که مدت مدیدی بود به خانه ی خدا مشرف نشده بودم، برای اینکه هر چه زودتر این زیارت نصیبم شود، این سوره را تلاوت کردم. چیزی از این عمل نگذشت که جناب آقای خاتمی، رئیس جمهور وقت آن زمان، تصمیم گرفتند که به کشور «سوریه» مسافرت کنند. از بنده هم خواسته شد که ایشان را در این سفر همراهی کنم. هر چه به دلیل مشغله ی زیاد از آنان عذر خواستم، قبول نکردند و به اصرار ایشان، راهی این سفر شدم. در آنجا هم، از طرف سفارت و بدون مشورت، برای ما ویزای سفر عربستان گرفته شد و گفتند: حال که تا اینجا آمده اید، به مکه هم بروید. به این ترتیب، ما به زیارت خانه ی خدا مشرف شدیم، اما این سفر با همه ی سفرهای دیگر فرق داشت و در مراحل گوناگون آن، امور ویژه ای پیش آمد، از جمله اینکه: در مدینه ی منوره، شبی، بعد از زیارت و به قصد استراحت به هتل بازگشتم. شخصی جلو آمد و از من سؤال کرد: فردا صبح چه ساعتی به حرم مشرف می شوید؟ گفتم: برای چه می پرسی؟ گفت: می خواهم همراهتان باشم. جواب دادم: می خواهم در زیارت تنها باشم و مزاحم دیگران نشوم. سپس از او جدا شدم. فردای آن شب، ساعت چهار صبح، از خواب برخاستم؛ تا راهی حرم حضرت رسول(ص) شوم. از هتل که بیرون آمدم، آن مرد را دیدم، که جلوی در هتل، منتظر من ایستاده است. انگار مصمم شده بود که آن روز، حتماً مرا همراهی کند. کسانی که به زیارت حرم نبوی(ص) مشرف شده اند، می دانند که در آنجا به قدری زائران به منظور نماز خواندن در محراب پیامبر(ص)، صف بسته اند که گاهی یک شخص، چندین سال متمادی به زیارت این حرم شریف مشرف می شود، اما حتی توفیق خواندن دو رکعت نماز را هم، در محراب پیامبر(ص) پیدا نمی کند، آن روز این شخص مرا در بین جمعیت جلو برد و مثل اینکه کسی در محراب برایم جا گرفته باشد، به آسانی، مرا در محراب پیامبر جای داد و از آن لحظه به بعد دیگر آن مرد را ندیدم! این مطلبی عجیب بود که من آن را از برکات «یاسین» می دانم.



پیدا شدن گمشده

در یکی از سفرهایی که بنده به زیارت خانه ی خدا مشرف شده بودم، برای زائران مطالبی راجع به فضایل، آثار و برکات سوره ی «یاسین» مطرح کردم. در میان ایشان خانمی بود که بر اثر بیماری قادر به راه رفتن نبود و برای به جای آوردن اعمال عمره از صندلی چرخدار استفاده می کرد.

البته در کشور عربستان، استفاده از صندلی چرخدار قوانینی ویژه دارد که از جمله، زائران باید این وسیله را در ازای یک وثیقه از صاحب هتل بگیرند و در صورت مفقود شدن، هزینه ی چشم گیری برای باز پس گیری  وثیقه ی خود بپردازند.

از قضا، این خانم هم صندلی چرخدار خود را گم کرده و چند روزی از این بابت تأسف زیادی می خورد. یک روز، با خوشحالی به نزد من آمد و گفت: «حاج آقا مستجاب الدعوه شدم» از او پرسیدم: مگر چه اتفاقی افتاده است؟ جواب داد: چند وقت پیش ویلچرم را گم کردم و این مسئله مرا بسیار نگران و پریشان کرد، اما یک باره به یاد صحبت های شما راجع به آثار سوره ی «یاسین» در مرتفع کردن مشکلات افتادم. این بود که شروع به خواندن این سوره نمودم و در حین خواندن، دستم را در کنارم، روی زمین گذاشتم و در دل از خدا خواستم تا گمشده ام در همان محل برخورد دستم بر زمین قرار بگیرد. بلافاصله بعد از اتمام تلاوت سوره ی «یاسین»، جوان عربی را دیدم که ویلچری در دستش گرفته بود و با سرعت به سمت من می دوید، به محض اینکه کنار من رسید، ایستاد، وقتی به آن ویلچر نگاه کردم و مشخصات خود را بر روی آن دیدم، از شدت اشتیاق در پوست خود نمی گنجیدم، در همان حالی که با شادی و تعجب به آن نگاه می کردم، یک باره، همان جوان عرب، ویلچر را هل داد و دوباره با خود برد و از آنجا که قادر به راه رفتن نبودم، هر چه تلاش کردم که مانع او شوم و ویلچر را با دستانم بگیرم، نتوانستم.

در بهت عجیبی فرو رفته بودم، دلم می خواست گریه کنم، ولی شدت تعجب اجازه نمی داد، هنوز باورم نمی شد! اصلاً نمی فهمیدم که چرا اینقدر سریع در کنارم قرار گرفت و سریع هم از من دور شد. یک باره، یاد این افتادم که وقتی آیات شریف سورهی «یاسین»را می خواندم، به جای اینکه بخواهم ویلچرم پیدا شود و در اختیارم قرار بگیرد، از خدا خواسته ام که بیاید و در کنارم قرار بگیرد.



تاثیر آیه ای از یاسین

آیت اللّه شیخ مجتبی قزوینی (قدس سره) که از اصحاب خاص ائمه طاهرین(ع) ـ اعلی الله درجاته فی أعلی علّیین ـ در معارف و احوال و اعمال بودند، میگفتند: روزی در زمان رضا شاه و شیوع خودباختگی تام و تجدّد مآبی خام و بی دینی جاهلانه و تقلیدی و پیروی از فرهنگ نحیف استعماری، از صحن مطهر حضرت امام رضا(ع) (صحن عتیق ـ انقلاب فعلی) عبور می کردم که در آن روزگار، حرم و صحن های مطهر به اندازه ی این زمان ها شلوغ و پر ازدحام نبود. در مقابل ایوان طلا که رسیدم، پیرمردی نشسته بود و قرآنی در دست داشت و مشغول تلاوت قرآن است. در همین اثنا که من به آن محل رسیدم، مردی از متجدّدین بی معنا و بی محتوای آن روز، رسید و با کفش خود به دست وی زد، به طوری که قرآن کریم به روی زمین افتاد، و خطاب به پیرمرد گفت: «این کتاب به چه درد تو می خورد که نشسته ای و آن را می خوانی، از این کتاب چه کاری بر می آید؟! » ایشان، در ادامه فرمودند: من از دیدن این منظره و این توهین بزرگ به قرآن کریم، چنان از جا در رفتم و عصبانی شدم که وصف ندارد. فوراً جلو رفتم و به آن مرد گفتم. چرا این کار را کردی؟ گفت: خوب، مگر غیر از این است که گفتم؟! گفتم: آری غیر از این است، می خواهی حال به تو بفهمانم که این کتاب چیست و از آن چقدر کار ساخته است؟ سپس افزودند، این را گفتم و آیه ای از سوره ی یاسین را در دلم خطور دادم و هنوز نخوانده بودم که مردک دست را به دلش گرفت و خم شد و فریاد زد: آی دلم، الآن از درد دل می میرم، دستم به دامنت، بد کردم، مرا نجات بده، درد را از من دور کن…و من اشاره کردم که پاشو و گم شو! درد او رفع شد و فوری رفت….

سپس فرمودند: پس از چند سال ، یک روز، شخصی با ظاهری خداپسند نزد من آمد و گفت: آیا مرا می شناسی؟ گفتم: خیر. گفت: من همان فردی هستم که آن حادثه برایم پیش آمد و از آن روز به بعد، به برکت نفس قدسی و قرآنی شما در طریق هدایت قرار گرفتم و زندگی ام کاملاً دگرگون شده است.

«و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمة للمؤمنین، و لایزید الظالمین إلاّ خساراً»   سوره ی اسراء، آیه 82

 


رفع مشکل بزرگ

مرحوم حاج میرزا اسد الله اسکندری (از دوستان مرحوم حاج شیخ مجتبی قزوینی) به همراه همسر خویش عازم سفر حج شده بودند. ایشان به منظور خداحافظی نزد حاج شیخ می آید و درخواست می کند که دستوری بفرمایید تا در سفر اگر مشکلی پیش آمد، استفاده کنم. ایشان دستوری به مرحوم اسکندری در باب خواندن سوره ی یاسین می فرمایند. حاج اسکندری به سفر می رود و در اواخر ایام اقامت در مکه مکرمه، گذرنامه ی ایشان و همسرشان گم می شود، حاج اسکندری بسیار ناراحت و مضطرب، تصادفاً به یاد دستور حاج شیخ می افتد و آن را انجام می دهد و به سفارت مراجعه می کند. دهها هزار گذرنامه، در قفسه ها چیده شده بود، با التماس بسیار از مسئولان درخواست می کند که اجازه بدهند که گذرنامه ها را بررسی کند، شاید گذرنامه ی گم شده اش را پیدا کند. اعضای سفارت نیز، با استهزاء و بی اعتنایی، به او می گویند که: نگاه کن!

مرحوم اسکندری هم از بین آن همه گذرنامه، یکی را بیرون می آورد و به محض اینکه به آن نگاه میکند، می بیند گذرنامه ی خود و همسرش است. تمام افراد تعجب می کنند و با دقت، گذرنامه و عکس آن را بررسی می کند. بلی، عکس خود آقای اسکندری بوده و ایشان با خوشحالی و بدون مشکل به ایران باز می گردد.



راحت ساختن محتضر

روزی یکی از متدینین بازار مشهد که صمیمیت و ارتباط نزدیکی با بنده دارد، جهت رفع مشکلی با من تماس گرفت و گفت: یکی از اقوام نزدیک من، از مدت ها پیش، به بیماری سختی دچار شده است به طوری که پزشکان از علاج او قطع امید کرده اند و یک هفته است که به حالت احتضار (جان کندن) به سر می برد.

این موضوع، مرا بسیار ناراحت و پریشان کرده است و دلم می خواهد، کاری انجام دهم تا این بنده ی خدا را از حال و روز بدش نجات دهم. سپس از من خواست که به او دعایی بیاموزم که این مشکل را برطرف نماید.

در جواب گفتم: «دعای «یستشیر» و سوره ی «یاسین» را بخوانید. به اذن و فضل خداوند مشکل حل خواهد شد».

ایشان هم تشکر و قدردانی کرد و از من خداحافظی نمود.

چند ماهی، از او خبر نداشتم تا اینکه یک روز، دوباره ایشان را دیدم و حال و روز آن شخص را از او جویا شدم. جواب داد: بلافاصله بعد از اینکه به توصیه ی شما، دعای«یستشیر» و سوره ی «یاسین» را خواندم، آن بنده ی خدا از سختی جان کندن نجات پیدا کرد و به جوار رحمت حق شتافت.



تاثیر سریع یاسین

یکی از کسبه ی بازار که متمکن و متدین بود می گفت: از فردی، مبلغ چشم گیری طلب داشتم و او هم مدتی در پرداخت آن تأخیر می نمود. یکی از روزها که به سفر «مکه» رفته و در «مدینه» به سر میبردم، با من تماس گرفته و یک هفته مهلت خواست. با تندی و تحقیر، با او برخورد کردم و بدون اینکه به درخواست او توجه کنم، تلفن را قطع کردم.

اما بعد از چند لحظه، پشیمان شدم و شروع به ملامت کردن خود کردم و با خود گفتم: «مگر تو، برای عبادت خدا و زیارت رسول خدا(ص) به اینجا نیامده ای، پس چرا یک بنده خدا را با تحقیر، از خود راندی و به او مهلت ندادی؟»

دلم می خواست با او تماس بگیرم و از وی معذرت خواهی کنم، اما خجالت می کشیدم. در کمال ندامت بر سر جایم نشستم و شروع به خواندن سوره «یاسین» نمودم، به امید آنکه او خود، دوباره با من ارتباط برقرار کند. بلافاصله بعد از خواندن این سوره شریفه، آن مرد به من تلفن کرد. با دیدن تأثیر سریع «یاسین» خدا را شکر کردم و با کمال خوشحالی به او مهلت دادم.



سنّت حسنه

همه ساله در موزه ملی قرآن کریم به مناسبت های دهه ی محرم و عاشورای حسینی و شهادت حضرت زهرا(س) چند مراسمعزاداری برگزار می شود. در این چند مراسم، یک سنت نیکو و عمل ابتکاری صورت می گیرد؛ به این معنا که از قاریان و حافظان قرآن کریم دعوت می شود تا پیش از شروع مراسم، مدتی به تلاوت آیات قرآن کریم، به ویژه خواندن و ختم سوره ی یاسین بپردازند. این قبیل مراسم را جناب آقای مسجد جامعی، وزیر محترم وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پایه گذاری و پشتیبانی می کردند.

خود ایشان در این باره می فرمایند: ما با قرائت قرآن، پیوند قرآن و عترت را در مراسم خود نشان می دهیم و با تلاوت و ختم سوره ی یاسین و اهدای ثواب آن به حضرت زهرا(س) روحیه ی معنوی و قرآنی را در شرکت کنندگان ارتقاء می بخشیم و آمادگی ویژه ایدر طلیعه ی شروع مراسم عزاداری پدید می آوریم.

همانگونه که در تاریخ آمده است، امام حسین(ع) در شب عاشورا از سپاه یزید مهلت خواست تا آن شب را به خواندن قرآن و عبادت بپردازند، چه نیکو و شایسته است که ما نیز مراسمعزاداری آن بزرگواران را با آوای تلاوت قرآن، به ویژه سوره ی یاسین هم نوا سازیم و این شب ها را در انس با قرآن سپری سازیم.



تسخیر قلب ها

تعامل با روایاتی که از «یاسین» به عنوان قلب قرآن تعبیر می کنند، این احساس را در انسان پدید می آورد که میان این سوره ی شریفه و قلب انسان نیز ارتباطی ویژه برقرار است؛ زیرا بسیار دیده شده که به آسانی، در قلب ها می نشیند و مردم به آن گرایش قلبی ویژه ای پیدا می کنند. چنان که ما در سفرهایی که به مناسبت های ادای عمره و حج تمتع به مکه مشرف می شدیم و گاهی به مدت دو هفته و گاهی نیز به مدت یک ماه، مردم را در این سفرها همراهی می کردیم، مشاهده می شد که مردم به هنگام شنیدن شأن نزول و آثار و ویژگی های سوره ی شریفه ی «یاسین» ـ در مقایسه با زمانی که برای ایشان از مطالب مهم و جالب، درباره ی آداب و شرایط زیارت اماکن مقدسه ی مکه و مدینه و نیز داستان ها و حوادث صدر اسلام و دیگر مسائل، می گفتیم ـ از اشتیاق و کشش بیشتری برخوردار می شدند و در حالت ها و رفتارهای آنان، نشان اعجاب و ثأثیر افزون تری نمود می یافت، به طوری که در پایان سفر، بیشتر آنها اظهار می کردند که همه آنچه در این سفر دیده و شنیده اند، شایسته و ارزنده بوده، اما بزرگترین و گران بهاترین غنیمت این سفر، آشنایی آنها با فضیلت ها و آثار سوره ی شریفه یاسین بوده است.

دیدن این آثار و تاثیر پذیری ها انسان را به این مطلب می رساند که «یاسین»، این قلب قرآن با قلب انسان ارتباطی معنوی و استوار دارد که به سرعت در آن نفوذ می کند و همه ی قلمرو وجود انسان را تسخیر می نماید، به گونه ای که وقتی قلب ها در معرض اثرها و پرتوافشانی های این سوره قرار می گیرند، همچون تشنه ای که به سرچشمه ی آب حیات رسیده است، گمشده ی خود را پیدا می کنند و غرق در شادی و شعف وصف ناپذیری می گردند؛ زیرا در می یابند، که این «یاسین» است که آنان را به سعادت دنیا و آخرت و همه آرزوهای مطلوب دو جهان می رساند.

مدتی هم نوایی و مداومت در قرائت سوره ی «یاسین» چنان اثری بر قلب آدمی می گذارد که گویی آیات آن بر دل وی چنگ می اندازد و برای یک عمر، او را اسیر مهر و محبت خود می کند. از همین روست که در برخی دستورالعمل ها برای بعضی از اذکار و ختومات گفته می شود که مدت چهل روز بخوانید یا فلان ذکر را در مدت هفت روز تکرار کنید. اما هنگامی که به ختومات سوره «یاسین» می پردازیم، متوجه میشویم که دستورالعمل ها از حالتی موقت به صورتی دائمی تغییر می یابد و لذا امامان معصوم(ع) و بزرگان سیر و سلوکی دستور داده اند که سوره ی «یاسین» را همیشه و به طور مداوم، در صبح یا وقت خواب بخوانید.

این مداومت و استمرار نشان می دهد که انسان، هر چه بیشتر با یاسین همنشین گردد، طراوت، خرمی، عشق و علاقه اش افزون تر می گردد و در نتیجه، حرکتش به سوی کمال، آسان تر و سریع تر می شود؛ زیرا یاسین نردبان ترقی است که آدمی را تا خدا بالا می برد و از آنجا که تکامل نامحدود است و هر چه کمال می یابی، باز مرتبه ی برتر و بالاتری از آن را پیش رو می یابی و هیچ حد و مرزی برای آن نمی شناسی، گفته اند که یاسین را نیز همیشه بخوانید.

با این تفاصیل نتیجه می گیریم که «یاسین» همه ی دل ها را زنده و با جذبه ی خود تسخیر می کند، به گونه ای که افراد به سهولت و مشتاقانه با «یاسین» ارتباط برقرار می کنند و از مداومت بر آن خسته نمی شوند.



توفیق بزرگ

از جمله افراد نیک نهاد و اهل علم «رحمت الله فرهنگی» است که خداوند به ایشان روحیه ی آرام و قلبی سلیم عطا فرموده و او در زمینه ی بهره گیری از سوره ی «یاسین» از توفیقی بزرگ برخوردار شده است.

ایشان در سال 1382 شمسی و پس از سفارش برخی بزرگان در خصوص فضایل سوره ی «یاسین» مصمم می شود که به یاری خداوند مدتی را به طرزی ویژه با این سوره ی شریف همنشین گردد و به خواندن آن بپردازد.

ابتدا از تاریخی معین، خواندن یاسین را از یک بار خواندن آغاز می کند و آن را تا چهل روز به نحوی که هر روز یک مرتبه بر تلاوت آن بیفزاید ادامه میدهد، به طوری که مثلاً در روز دهم، ده مرتبه، در روز بیستم، بیست مرتبه و در روز چهلم چهل مرتبه می خواند. پس از چهل روز مجدداً آن را تا هشتاد روز ادامه می دهد، به این ترتیب که این بار، هر روز یکی از آن کم میکند و در سراسر این هشتاد روز هر یک از ختم های خود را به یکی از معصومان(ع) یا اجداد و مادران آنان و نیز علما و امامزاده ها و استادان بزرگ اهدا می نماید.

مجموع ختم های این سوره در چهل روز اول هشتصد و هفده بار و در چهل روز دوم نیز برابر با همین رقم بوده است.

ایشان در محفلی بنابر اظهار لطف و رحمت خداوند به اینجانب فرمودند: پس از این توفیق خداوندی روز به روز در زندگی من گشایش بسیاری فراهم آمد و موفقیت های بیشتری نصیبم گردید.

این بزرگوار توفیق شب زنده داری و عبادت در سحرگاهان را نیز از نتایج و آثار خواندن سوره ی یاسین می دانستند، حتی یک بار در صحبتی که چندان هم مایل به آشکار ساختن آن نبودند فرمودند: نمی دانم در روزهایی که من به خواندن سوره ی یاسین سرگرم بودم، چه اتفاقی روی داده بود که انگار حرکت من سرعت یافته، به طوری که با چند قدم راه رفتن به سرعت به مقصدی دور می رسیدم. مثلاً وقتی می خواستم به حرم بروم، چند قدم که می پیمودم یکباره خود را در حرم می دیدم.

انصافاً که این عالم صالح به توفیقی بزرگ دست یافته بود. البته تحقق امور معنوی و ساعاتی به عبادت و ذکر گویی پرداختن، در آغاز کار، دشوار و سنگین به نظر می رسد، ولی همین که انسان قدم بردارد و از دنیای ظلمت خارج شود و در عالم نور و روشنایی معنویت قدم گذارد، دشواری، برطرف و آسانی آشکار می گردد. بر همین اساس است که همیشه بزرگان سیر و سلوک می فرمایند: پرداختن به امور معنوی برای اهل معنا و انسان صالح هیچ سنگینی و دشواری ندارد.

چنان که قرآن درباره ی نماز می فرماید: «انها لکبیرة الا علی الخاشعین» (به راستی که آن نماز بزرگ و ادای آن دشوار است، مگر برای انسان خاشع و فروتن) بنابر آنچه پیش از این گفته شد، میتوان چنین نتیجه گرفت که دست یابی به توفیق های بزرگ در تحقق امور معنوی و سیر و سلوک، کار دشواری نیست.

در حالات حاج شیخ حسن علی نخودکی(ره) است که گاهی در مدت شبانه روز شانزده ساعت به ذکر و یاد خدا اشتغال داشته اند و هیچ گونه خستگی هم در خود احساس نمی کردند. (برخی به آن طی الذکر می گویند)


بنابراین، اساس تحقق این امور، ابتدا همت خود آدمی است، تا گام نخست را بردارد و پس از آن هم، توفیق الهی است که او را در ادامه ی راهش یاری رساند


راز درهای باز

گاه به انسان نعمتی روی می آورد و یا توفیق و حالت خوشی دست می دهد و نمی داند که از کجا و بر اثر چیست؟ به عنوان نمونه، بسیاری وقت ها، انسانموهبت هایی هم چون انس با قرآن، روی آوری به مجالس و محافل و کتاب های معنوی، کمک به دیگران، پرداختن به عبادت های خاص با حالات معنوی و روحانی و اعمالی از این قبیل پیدا می کند، بدون اینکه به منشأ آن بیندیشد، یا اینکه به اشتباه، شایستگی و لیاقت خود را سر منشأ چنین توفیق هایی می داند.

و گاهی نیز، پیش آمد روزگار، آنان را متوجه اشتباه خود می سازد و سر منشأ حقیقی را به ایشان می نمایاند.

حضرت علامه حسن زاده آملی(حفظه الله) در یکی از جلسات درس از قول فرزند بزرگوارِ مرحوم آیة الله قاضی طباطبایی ـ که استاد معنوی و سیر و سلوکی علامه طباطبایی در نجف اشرف بوده است ـفرمودند:

در زمان حیات پدرم، توفیق های ویژهای نصیب ما شده بود که وقتی سایه ی ایشان از سر ما دور شد، آن توفیق ها هم از ما دریغ شد، در این جا بود که ما دریافتیم که آن حالات و شرایط ویژه، همگی به برکت نفس و دعا و وجود پر برکت پدر بزرگوارمان بوده و به خود ما مربوط نمی شده است.

نظیر همین مطلب، خاطره ی دیگری نیز هست که یکی از علما و دانشمندان درباره ی سوره ی یاسین یاد کرده اند. ایشان فرمودند: پس از آنکه ما به برکت بزرگان و استادهای گران قدرمان با فضایل و مناقب سوره ی یاسین آشنا شدیم؛ مدتی با مراقبت و مداومت، شب ها آن را به هنگام خواب قرائت می کردیم؛ در همین هنگام بود که گشایش های بسیاری در زندگی مادی و معنوی ما فراهم و سختی ها و دشواری ها از ما دور شد، گویی همه ی درهای بسته به روی ما باز گردید و به هر طرف که می رفتیم، جز خوشی و خرمی چیزی نمی دیدیم؛ در روحیه ی معنوی خود نیز، ارتقا و شرح صدری ویژه احساس می کردیم.

تا مدت ها در این برکت ها و گشایش ها غرق بودیم، بی آنکه به سر منشأ آن بیندیشیم.

سرانجام وقتی رسید که به سبب سهل انگاری، از خواندن سوره ی یاسین بازماندیم، در همان زمان بود که مضیقه ها و غصه های فراوانی به ما روی آورد و در تنگنای سختی گرفتار شدیم.

گویی اینکه دنیا عوض شده بود و ما در جهانی قرار گرفته بودیم که اعضای آن همگی با ما دشمنی می کردند و هیچ کس هم جلودارشان نبود.

در همین شرایط بسیار سخت و جانکاه بود که دریافتیم که آن آسایش ها و گشایش ها، همگی به برکت قرائت سوره ی شریفه ی یاسین بوده است.



اعجاز «یاسین» در سیر و سلوک

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. چاپنامه الکترونیک

بی شک قرآن کریم در میان مردمان مهجور است و بهره گیری از آن اندک. از جمله باید به سوره شریفه «یاسین» اشاره کرد که واجد عظمتی بی مثال و فضیلتی بی کران است، لکن متاسفانه از فضیلت آن بی اطلاع و کم  بهره ایم.

برای پی بردن به مقصود «سیر و سلوک» باید دانست که دیندارانی که خود را ملزم به اطاعت از اوامر الهی ساخته اند، دو دسته اند:

دسته اول که اکثر دینداران را تشکیل می دهند، مؤمنانی هستند که رستن از جهنم و عذاب و دستیابی به بهشت و سعادت را هدف و غایت اعمال و عبادات خود قرار دادهاند.

دسته دوم که همان نخبگان و برگزیدگان از مؤمنان اند، افرادی هستند که در راه رسیدن به «مقام قرب الهی» حرکت می کنند و در این مسیر سه هدف را پیش رو و سر لوحه ی اعمال خود قرار داده اند که آن سه عبارت اند از:

1. قرب الی اللّه          2. رضوان اللّه            3. لقاء اللّه.

در حقیقت، اینان در پی آن هستند که نخست خود را از خصلت های منفی پاک و از تاریکیهای جهان مادی رها سازند و به صفات و خصلت های الهی بیارایند؛ تا با رستن و آراستنی شایسته به مقام قرب الهی برسند و مستوجب رضوان الهی و خشنودی خدا گردند.

در عین حال، آنان برترین مقصود و والاترین آرزوی خویش را، رسیدن به «لقاء الله» میدانند و از همه رفتارها، سکنات وگفتارها و حرکات خود، آن مقصد والا را می جویند.

منظور از «سیر و سلوک»، قرار گرفتن در همین مسیر است و مقصود از «سالک الی الله»، روندگانی هستند که در مسیر قرب، رضوان و لقای الهی، گام میزنند.

از این نظر، دست یابی به بهشت هم از این لحاظ برای «سالک الی الله» مطلوب است که مکان قرب خداست و ساکنان آن مشمول خشنودی و رضوان پروردگار و شاهد جمال و جلال الهی می باشند و جهنم نیز به آن لحاظ منفور و تلخ و دردناک است که مکان دوری از خدا و جایگاه دورماندگان از لطف و رحمت خداوند می باشد.

به عنوان نمونه، هدف یک فرد مقدس و متدین از نماز خواندن، رسیدن به ثواب و رهیدن از عذاب است، اما عارف و سالک به آن سبب به نماز عشق و اشتیاق می ورزد که در حال نماز، هدف لطف خدا قرار می گیرد و آن را پلکانی می داند که انسان را به «لقاء الله» می رساند.

پس هر دو یک عمل انجام می دهند، اما هر یک از ایشان در ادای آن، هدفی متفاوت با دیگری را دنبال می کنند.

حال که معنای «سیر و سلوک» روشن شد، باید دانست که در این مسیر و حرکت به سوی نور و معنویت و روحانیت، «سوره یاسین» از نقشی اساسی برخوردار است و «رکنی بی بدیل» به شمار میرود.

البته معنای این سخن آن نیست که شخص سالک، منحصراً با خواندن «یاسین» می تواند به اعلی علیین دست یابد؛ بل بدین معناست که در عین ادای سایر اعمال و عبادات، سورهیاسین در سرلوحه آنها قرار گیرد تا کاخ رفیع سیر و سلوک کامل گردد؛ این ضرورت تا به آن حد است که می توان گفت: اگر «یاسین» نباشد، دست یابی به آن هدف آرمانی، بسیار دور می نماید و با وسوسه های شیطان که هر لحظه همنشین آدمی است، شاید دست یابی به آن غیر ممکن باشد.

گفتنی است که رکنیت «یاسین»، در مکتب سیر و سلوکی اهل بیت – علیهم السلام - است؛ زیرا این مکتب سیر و سلوکی، بر پایه ی قرآن بنا شده و معارف والای آن با مکتب های دیگر ـ که جز گمراهی نمی افزایند ـ درخور سنجش نیست.



مراتب یاسین

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. چاپنامه الکترونیک

سوره ی مبارکه ی «یاسین» بسیار پر اثر و پر نتیجه است؛ آنچه تاکنون از فضایل، آداب، دستور العملها، خاطرات، شگفتیها و عجائب بیان شد فقط مربوط به قرائت آن است؛ حال آنکه «یاسین»، مراتب دیگری نیز دارد که عبارت اند از: 1ـ دعوت یاسین و 2ـ حقیقت یاسین.

این مراتب، مثل این است که شما، یک بار، نام فردی را با خود زمزمه و تکرار کنید، یک بار نیز او را با نامه ای به خانه ی خود دعوت کنید و یک بار نیز، او به منزل شما بیاید و در آنجا استقرار یابد، که مرحله ی اول، قرائت، مرحله ی دوم، دعوت و مرحله ی سوم، استقرار حقیقت نامیده میشود.

دعوت هم، مثل قرائت، ضوابط و آدابی دارد و نیاز به آمادگی های خاصی است. بدیهی است که هر یک از ما شخصی را به خانه ی خود دعوت می کنیم که اولاً با او آشنا باشیم، ثانیاً محبت آن شخص را در دل داشته باشیم؛ چرا که اساس دعوت بر محبت است و سوم آنکه مقام و منزلت او با جایگاه و شرایط خانه ما، متناسب باشد. مثلاً شخصی که منزلی محقّر و تنگ و تاریک دارد، هیچ گاه، شخص بسیار ثروتمند و بلند مقامی را، به خانه اش دعوت نمی کند. پس برای دعوت از یاسین نیز، چنین آمادگی هایی لازم است؛ یعنی باید با آثار و نتایج آن آشنا شد و ارتباط طولانی با آن برقرار نمود؛ تا در نتیجه ی این مؤانست محبتش در نهانخانه ی دل آدمی جای بگیرد. از همه مهم تر، باید دل را مهیای حضور «یاسین» کرد و آن را از نظر صلاحیت و جایگاه، با شأن و مرتبت این سوره ی شریفه که قلب قرآن است و آن همه فرشته به ملازم دارد، متناسب ساخت.

علاوه بر اینها، دعوت، دستور العمل ها و مراحلی دارد که اگر آدمی، در دعوت از «یاسین»، بر اساس این دستور العمل ها و مراحل عمل نماید، بعد از ریاضت ها و اشتغال های طولانی، می تواند به حقیقت یاسین دست یابد و به کمالاتی برسد، که در ظرف عقل نمی گنجد و به زبان و بیان نمی آید.

ادای حق این دو مرحله «دعوت» و «استقرار حقیقت یاسین» از مجال این گفتار خارج است، لکن یادآوری یک نکته ی اجمالی لازم است و آن اینکه که خواندن «یاسین»، به قصد اهدای ثواب به حضرت زهرا(س)، گامی بلند و استوار در تحقق آماده سازی شرایط و آداب دعوت از «یاسین» و نیز، نزدیک شدن به حقیقت این سوره ی مبارکه خواهد بود.



شئونات یاسین

توجه: باز شدن در یک پنجره جدید. چاپنامه الکترونیک

یاسین در بردارنده ی آثار اعجاب انگیز فراوانی است که می توان در ثنا و ستایش آن گفت:

1. «یاسین»، مرتفع ساختن بن بست های زندگی؛

2. «یاسین»، کلید گشودن درهای بسته؛

3. «یاسین»، آسان کردن امور دشوار و صعب؛

4. «یاسین»، نجات از رنج، آلام، تنگنا، فقر و فلاکت؛

5. «یاسین»، زدودن نگرانی و اضطراب از روح و روان؛

6. «یاسین»، یار و یاور همیشگی و در همه حال؛

7. «یاسین»، فریاد رس سریع، در لحظه نیاز؛

8. «یاسین»، نور دل و آرامش روح و چراغ راه؛

9. «یاسین»، چاره بیچارگان و پناه بی پناهان؛

10. «یاسین»، حلال مشکلات و برطرف کننده گرفتاری ها؛

11. «یاسین»، نردبان رسیدن به مراحل رشد و کمال؛

12. «یاسین»، یعنی گذشتن از دنیای تاریک مادی و پشت سر نهادن آن؛

13. «یاسین»، روی آوردن به عالم نور و زیبایی و محبت و جمال و جلال؛

14. «یاسین»، داشتن وسیله ی تقرب و رسیدن به هدف؛

15. «یاسین»، مظهر توکل و توحید و بندگی؛

16. «یاسین»، صیقل دهنده ی روح و زداینده ی زنگارهای دل؛

17. «یاسین»، آشکار دیدن قدرت و دست غیب پروردگار؛

18. «یاسین»، خورشید شب و یاور روز؛

19. «یاسین»، آب حیات و چشمه ی جوشان حقیقت؛

20. «یاسین»، کوری چشم دشمنان کینه توز و بستن زبان و دهان بدخواهان؛

21. «یاسین»، برکت علم و مال و عمر.

22. «یاسین»؛یعنی تابیدن نور خدا بر صفحه ی دل و بر صحنه ی زندگی.

23. «یاسین»، آسودگی روان انسان، از بخل و حسد و صفات آزار دهنده.

24. «یاسین»، همدم سالکان و مقصد عارفان.

25. «یاسین»، دلگشا، دل ربا و انیس و مونس تنهایی.

26. «یاسین»، رسوا کننده ی دشمنان و خنثی کننده ی نقشه های شوم آنان.

27. «یاسین»، بودن در میان مردم و نبودن با آنان.

28. «یاسین»، همراه بودن با خیل فرشتگان در زندگی.

29. «یاسین»، بیدار شدن از خواب غفلت و سوختن در آتش فراق.

30. «یاسین»، امید و نشاط و سرور و شیدایی، در همه حال.

31. «یاسین»، غصه ی مردم گرفتار خوردن، که چرا با «یاسین» آشنایی ندارند.

32. «یاسین»، همنشینی با مهربان ترین و غمخوارترین و باوفاترین فرشتگان خدا.

33. «یاسین»، موجب سرافکندگی و شرمساری دشمنان.

34. «یاسین»، سرمایه ی جاودانه، دریغا که بی بهره ایم.

35. «یاسین»، دریای زیبایی، دریغا که نابیناییم.

36. «یاسین»، صدای رسای مهر و عطوفت، دریغا که ناشنواییم.

 

آداب تلاوت سوره ی مبارکه ی یاسین

با نگاهی گذرا به روایات امامان معصوم(ع)و دستورالعمل ها و خاطرات بزرگانِ اهل معنا،انسان به آسانی درمی یابد که تلاوت«یاسین» همراه با رعایت آداب و مطالبی چند می باشد و نمی توان این سوره ی مبارکه را بدون توجه و رعایت آنها خواند و توقع آثار دنیوی و ثواب های اخروی خاص را داشت.

«یاسین»قلب قرآن و دارای موقعیت و منزلتی عظیم نزد خدا است.اگر انسان به پیشگاه بزرگی شرفیاب می شود،هرگز نمی تواند بدون رعایت آداب و شؤون خاص آن بزرگ وارد شود.مثلاً رفتن به زیارت خانه خدا و طواف کعبه،«احرام بستن»،«طهارت»و «جدا شدن از تعلّقات دنیوی» را می طلبد.یا مشرف شدن به بارگاه پیامبر(ص) و امامان معصوم (ع) غسل زیارت و آمادگی های مخصوص به خود را می خواهد. همین طور کسی که می خواهد به دیدار مقام و شخصیت بزرگی برود،خود را از قبل آماده کرده و با فکری متمرکز و آمادگی های ظاهری به دیدار آن مقام می رود.

در باب قرائت«سوره ی مبارکه ی یاسین»،با آن همه عظمت و فضیلتی که دارد،بدون رعایت آداب نمی توان به تلاوت آن پرداخت و لذا برای بهره مندی از آثار و خواص  این سوره ی شریفه و نزدیک شدن به حقایق آن،رعایت آداب زیر ضروری است:

 

1.وضو داشتن و روبه قبله بودن

قرآن کریم سراسر نور می باشد و«یاسین»،نوری بیشتر و برتر است. بنابراین باید تلاوت کننده قرآن کریم،لااقل ظاهر خود را به تناسبِ قرآن و«یاسین»نورانی کند.مقصود،این است که با طهارت و وضو باشد و «یاسین»را در حالی که رو به قبله دارد،تلاوت کند؛زیرا وضو نور است و آن گاه که انسان وضو می گیرد،در واقع سر و صورت و دستانِ خود را نورانی می کند و در حقیقت با روبه قبله داشتن توجه خود را از غیر خدا برمی گرداند و به او روی می آورد؛بدین سبب تناسب بین او و قرآن برقرار می شود.

 

2.توجّه و تدبّر در معانی و مفاهیم

از بزرگترین دام های شیطان،این است که چون نتواند انسان را از عبادتی باز دارد،کوشش می کند فرد را از حقیقت آن عمل دور کند،تا عمل او به صورت،ظاهری بدون باطن و قالبی بدون محتوا و جسمی بدون روح باشد.مثلاً،نماز بخواند در حالتی که دل او مشغول به دنیا است و دیگر بهره ای از معنا و روح عبادت ندارد.

در باب سوره ی«یاسین»نیز در مرحله ی نخست،شیطان با وسوسه های  گوناگون و درست کردن بهانه های بی خود و بی جهت،سعی می کند انسان را از اصلِ قرائت آن باز دارد و یا نگذارد او با فضائل و عظمت«یاسین»آشنا شود.اما پس از آن که توفیق،رفیق انسان شد و با فضایل و عظمت این سوره ی مبارکه  آشنا شد و تصمیم گرفت که این سوره را قرائت کند و از آثار و برکات دنیوی و اُخروی آن بهره مند گردد،شیطان باز پا به میدان می گذارد و دام دیگری را جلوی انسان می گستراند و تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا فردی که«یاسین»را می خواند در معنا و محتوای آن تدبر نداشته باشد.در نتیجه،از حقیقت«یاسین»دور بماند.در این جا،انسانی که«یاسین»می خواند،و یا خود را عضوی از خانواده ی«یاسین»می داند و با آن حشر و نشر دارد،باید توجّه داشته باشد و خود را هوشیار و بیدار نگه دارد و از درگاه الهی درخواست کند که در هنگام قرائت«یاسین»کلمات نورانی آن را با توجّه ادا کند و آیات آن را با تدبّر در معنا و محتوا بخواند.

 

3.استقامت و مداومت

استقامت،پشت کار و ایستادگی رمز موفقیت در تمام امور است.امور معنوی و دست یافتن به اهداف آن،به همان اندازه که ارزش آن بالا می رود، استقامت بیشتری می طلبد.کسی که در امور معنوی،صبر و حوصله به خرج دهد و در میدان عمل استقامت کند،قطعاً به کمالات معنوی و مدارج روحانی،ارتقا خواهد یافت و فرشتگان خدا به پیشواز او می آیند و در ادامه،او را یار و یاور خواهند بود.از این رو،در قرائت سوره ی یاسین،توصیه و دستور اکید به مداومت است؛مثلاً،اگر شخصی صبح«یاسین»را می خواند،آن را ادامه دهد و یا اگر؛شب می خواند، مداومت کند و به خود هیچ گونه دلسردی،سستی و بهانه ای راه ندهد؛زیرا ممکن است انسان مدتی کاری را انجام دهد و به حسب ظاهر،آثار آن را نبیند.بدین سبب که ممکن است در وجود او موانعی باشد؛از قبیل اخلاقِ بد، شقاوت و یا گناه که با مداومت بر قرائت،به تدریج برطرف می شود، در حالی که خود او متوجه نیست و گمان می کند کار او بی اثر است،لذا با «مداومت»و«استقامت»است که ناگهان در می یابد قلب او روشن شده و معرفت و ایمان پیدا کرده و به جهانی پر از نور و سرور رسیده است.از این رو،آنانی که کاری را با شوق و علاقه شروع می کنند؛ولکن بعد از مدتی دلسرد شده از آن کناره می گیرند،باید بدانند که فیض بزرگی را از دست داده اند.در مقابل،به آنانی که نشاط و عشق آغازین را در ادامه ی راه حفظ می کنند،باید نوید داد که به یقین،رسیدن به هدف در انتظار آنان بوده و سرانجام،خوشبختی و سعادت را از آنِ خود خواهند ساخت.

 

4.فرستادن صلوات

جهت ورود به هر خانه ای کلیدی وجود دارد.اساتید و بزرگان اهل معنا و معرفت فرموده اند:برای رسیدن به آثار تمامی اذکار،اوراد و ختومات لازم است قبل و بعد از آن،چهارده صلوات فرستاده شود.این،از اسرار معنوی و سلوک حقّانی است.در واقع،آدمی با فرستادن صلوات بر پیامبر و خاندان او،به خود این لیاقت را می بخشد که بتواند،پذیرای آثار خاصّ اذکار الاهی باشد.رعایت این مطلب،در باب انجام ختوم«یاسین» ضروری تر به نظر می رسد.بنابراین در ختومات و خواندنِ«یاسین»،انسان باید دقت و توجه کند که ابتدا چهارده صلوات فرستاده و بعد مشغول خواندن و انجام ختم شود و بعد از تلاوت سوره و در پایان ختم،چهارده صلوات دیگر نیز بفرستد.خدای را سپاس گزارَد و از او بخواهد تا به برکت آبروی پیامبر و خاندان او،حوائجش را برآورده سازد.

 

5. اهدای ثواب تلاوت یاسین

در بین بزرگانِ اهل معنا و معرفت،این مطلب رواج دارد که بسیاری از اوقات،ثوابِ اعمالِ مستحبی خود را مثل:خواندنِ قرآن،بجای آوردنِ عمره و یا خواندن یک سوره یا نماز خاصی را به پیامبراکرم (ص)  و حضرت زهرا (س)و یا امامان معصوم(ع) و یا یکی از بندگان خاص الهی اهداء کرده و یا به نیابت از آنان انجام می دهند.و نیز، دیگران را سفارش می کنند،که مثلاً،ثوابِ خواندن قرآن و یا نمازشان را به حضرت مهدی (ع) و یا دیگر اشخاص مقرب درگاه الهی هدیه کنند و یا به نیابت از آنان انجام دهند.این عمل شایسته،بدین جهت است که انسان با هدیه کردنِ ثوابِ عمل،به یکی از معصومان(ع) و یا بزرگان، بدون این که از پاداش او چیزی کاسته شود،آنان را نیز از ثواب اعمال خود برخوردار می سازند.در مقابل،باعث می شود که انسان،با آن امامان معصوم(ع)  ارتباط برقرار کند.بی گمان،این ارتباط روحانی میان هدیه دهنده و هدیه گیرنده ثمرات بسیار و هم چنین، انس و الفت دائمی را در پی خواهد داشت.

بی تردید،این حرکت معنوی سبب می شود تا آن امامان معصوم(ع)  به این فرد توجه داشته برای او دعا کنند و او را در تنگناهای زندگی تنها نگذارند.چه بسا همین اهدای ثواب،زمینه ای را فراهم سازد تا فرد در قیامت،مشمولِ شفاعت آن امامان قرار گرفته به بهشت برین برسد.

در این باب،برخی افراد می پرسند که چرا مقدار ثوابی ـ که ما در اختیار داریم ـ به دیگران اهدا کنیم،با این که خود به آن نیازمند بوده و چه بسا،آنان به کار ما چندان نیازی نداشته باشند.در مقابل این گفتار باید به این حقیقت توجه کرد که اهدای ثواب به بزرگان،چیزی از ثواب عمل ما کم نمی کند، بلکه باعث می شود تا نتایج و ثواب های افزون تری نصیب ما گردد.در حقیقت،اهدای ثواب،به امامان معصوم (ع) یک نوع توسل به حساب می آید و اظهارِ دوستی با دوستان خدا است.یعنی،اهدا کردن،موجب می شود که انسان به آن امام نزدیک شده و عمل او،از روح و معنویتِ بیشتر برخوردار گردد.اگر این اهدای ثواب،دوام داشته باشد موجب انس و الفت و ترقی انسان می گردد.عملِ اهدا می تواند،فرد را به درجات عالیه ی امامان معصوم  (ع) در آخرت برساند.از این رو،یکی از توصیه های بسیار ارزشمند،در بابِ سوره یاسین،آن است که هر گاه،انسان این سوره مبارکه را می خواند،ثواب آن را به حضرت زهرا(س)ـ  و یا یکی دیگر از معصومان و بزرگان معنوی اهدا کند،تا بدین وسیله،زمینه ی رشد معنوی و کمالات الهی خود را فراهم سازد.

در این زمینه،روایتی بسیار جالب وجود دارد که توجه داشتن به آن، انسان را با حقیقتِ آن چه که در باب اهدای ثواب است،آشنا  می سازد. تنی از شیعیان خاص،خدمتِ حضرت امام موسی بن جعفر (ع)  آمده چنین می گوید:روش پدرم چنین بود که در ماه مبارک رمضان چهل بار قرآن را ختم می کرد.من نیز،پس از پدرم،به همین شیوه قرآن کریم را ختم می کنم.گاهی بیشتر و گاهی کمتر،به اندازه ای که فراغت، کار،نشاط و یا بی رغبتی دارم و چون روز عید فطر فرا می رسد،یک ختم قرآن،هدیه ی رسول خدا می کنم و ختم دیگر را هدیه علی(ع)  و ختمِ سومی را هدیه حضرت فاطمه(س) و هم چنین برای ائمّه (ع)  تا برسد به شما و یکی هم برای شما قرار دادم و تا به حال این کار انجام داده ام.آیا برای من،در برابر این عمل چه پاداشی هست؟حضرت فرمودند:«لَکَ بِذَلِکَ أَنْ تَکُونَ مَعَهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ؛پاداش شما،این است که روز قیامت با آنان خواهی بود».من تعجب کردم و گفتم:الله اکبر!واقعاً،پاداش من این است؟حضرت تا سه بار فرمودند: آری.


پایگاه اطلاع رسانی سوره مبارکه یاسین


اعمال شب های قدر

اعمال شب های قدر


ساعت شبهای قدر

شروع از اذان مغرب و عشاء تا طلوع آفتاب



آخرین شب ماه مبارک رمضان

آخرین شب ماه مبارک رمضان نیز همانند شب قدر بزرگ است و اعمالی همچون شب قدر را دارد.


موسی (ع) گفت:

خداوندا! می‏خواهم به تو نزدیک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بیدار شود،

گفت: خداوندا! رهایى از جهنم را می‏خواهم،

فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند.


امام صادق(ع):

در شب قدر حاجیان مشخص شده و پیشامدها و مرگ ها 

  و روزیها و آنچه مربوط به آن سال است تا سال آینده

 (شب قدر دیگر) رقم مى خورد.



ابطحی

در روایات آمده که از ائمه سوال کردند که چرا سه شب به عنوان شب قدر و شب نزول قرآن، قرار داده شده که ایشان پاسخ دادند به نظر می‌رسد به این دلیل سه شب به این عنوان نامگذاری شده که اگر فرصت بهره‌گیری از این شب برای کسی فراهم نشد، بتواند در شب‌های بعد از برکات این شب برخوردار شود.


به گفته ابطحی از ائمه (ع) سوال شد در این شب از خداوند چه بخواهم که در زندگی هر فردی تاثیر خیلی مهمی دارد که ایشان فرمودند عافیت را بخواهید که سلامتی دنیوی، اخروی، جسمی و روحی انسان در آن خلاصه می‌شود.


شب های قدر



زلال وحی

اِنَّا اَنزَلنَاهُ فِی لَیلَةِ القَدرِ، وَ مَا اَدرَاکَ مَا لَیلَةُ القَدرِ، لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن اَلفِ شَهر، تَنَزَّلُ المَلَائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیهَا بِإِذنِ رَبِّهِم مِن کُلِّ اَمرٍ، سَلَامٌ هِی حَتَّی مَطلَعِ الفَجرِ.[1]

ما آن(قرآن) را در شب قدر نازل کردیم، و تو چه می دانی شب قدر چیست؟ شب قدر، بهتر از هزار ماه است. فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان بر هر کار نازل می شوند. شبی است مملو از سلامت تا طلوع صبح.


از آیه 158 سوره بقره: «شَهرُ رَمَضانُ الَّذِی اُنزِلَ فِیهِ القُرآنِ» استفاده می شود که قرآن کریم در ماه مبارک رمضان نازل شده است. در نخستین آیه سوره قدر نیز می فرماید: «ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم»، از این دو آیه نتیجه گیری می شود که «شب قدر»، در ماه مبارک رمضان است، گرچه بنا بر حکمت های الهی، زمان دقیق آن مشخص نشده است.


خداوند برای بیان عظمت شب قدر، خطاب به پیامبر می فرماید: «تو چه می دانی شب قدر چیست؟» و نیز آن را برتر از هزار ماه می داند. این بیان نشان می دهد که شکوه و بزرگی این شب به قدری است که حتی پیامبر اکرم(ص) با آن علم وسیع و گسترده اش، قبل از نزول این آیات، به آن آگاه نبوده است.


می دانیم که هزار ماه بیش از هشتاد سال است. به راستی شب قدر چه شب باشکوهی است که به اندازه یک عمر طولانی و پربرکت ارزش دارد.[2]

یک جرعه آفتاب

رسول خدا(ص)

«هرکس شب قدر را احیا بدارد، تا سال آینده عذاب از او برداشته می شود».[3]

«هرکه از روی ایمان و برای رسیدن به ثواب الهی، شب قدر را به عبادت بگذراند، گناهان گذشته اش آمرزیده می شود».[4]


حضرت علی(ع)

«چون مقدرات فرود آیند، تدابیر باطل و بی اثر شوند».[5]


امام محمدباقر(ع)

امام محمدباقر(ع) در پاسخ به پرسش حمران از معنای آیه: «اِنَّا اَنزَلنَاهُ فِی لَیلَةِ القَدرِ» فرمود: «آری، منظور شب است. آن شب، همه ساله در دهه آخر ماه رمضان قرار دارد و قرآن جز در شب قدر نازل نشده است». خدای عزوجل می فرماید: «در آن شب، هرکاری ]به نحوی[ استوار، فیصله می یابد.» در شب قدر، هرچیزی از خیر و شر یا طاعت و معصیت یا ولادت مولودی یا مرگ کسی یا روزی ای که در آن سال تا شب قدر سال آینده تحقق می یابد، مقدر می شود. آنچه در آن شب مقدر و حکم شود، حتمی است و البته مشیت و خواست خدا در آن دخالت می کند.

حمران می گوید: عرض کردم: «شب قدر بهتر از هزار ماه است»، مقصود چه چیز شب قدر است؟ فرمود: «کار شایسته در این شب، مانند نماز و زکات و انواع کارهای نیک، از کاری که در هزار ماه بدون شب قدر صورت گیرد، برتر و بهتر است. و اگر نبود که خداوند حسنات مؤمنان را مضاعف می کند، ایشان ]به کمال فضیلت و ثواب[ نمی رسیدند، ولی خداوند حسنات آنان را مضاعف می گرداند».[6]


امام صادق(ع)

«قلب ماه رمضان، شب قدر است».[7]

«هرکه فاطمه را آن گونه که سزاوار است، بشناسد، بی تردید شب قدر را درک کرده است».[8]

«مقدرات در شب نوزدهم، تعیین، در شب بیست و یکم، تأیید و در شب بیست و سوم، امضا می شود».[9]

«چون دهه آخر ماه رمضان فرامی رسید، رسول خدا(ص) دامن همت به کمر می زد و از زنان دوری می گزید و شب ها را احیا می داشت و خود را وقف عبادت می کرد».[10]


اهمیت شب قدر

سهیلا بهشتی

شب قدر به سبب نزول قرآن، شبی شکوهمند است، شبی که والاترین و پربرکت ترین شب های سال به شمار می رود، شبی که پیامبر خدا(ص) آن را ستوده و درباره آن فرموده است: «ماه رمضان، سرور ماه ها و شب قدر، سرور شب هاست».[11]

جایگاه والای این شب و نقش مهم آن در میهمان سرای الهی و بهره وری از برکات و دستاوردهای این ضیافت الهی تا آنجاست که امام صادق(ع) فرموده است: «قلب ماه رمضان، شب قدر است».[12]

کسی که بخواهد ماه رمضان، برای او ماهی زنده، بانشاط، حیات آفرین و سرشار و پربار باشد، باید از این قلب، مواظبت کند. مراقبت از این قلب ممکن است سرنوشت ساز و بیمه کننده همه عمر انسان باشد.

رقم خوردن سرنوشت انسان در شب قدر، در چهارچوب مقدرات او، در علم ازلی خداوند است. به گفته روایات اهل بیت(ع) آنچه در علم حضرت حق، در طول سال برای مردم مقدر است، به صورت برنامه ای نوشته شده آشکار می شود که فرشتگان، آن را می نویسند و به امام عصر(عج) تحویل می دهند و این، به تناسب کاری است که انسان در شب قدر انجام می دهد، به گونه ای که کار شایسته در آن، با کار شایسته در عمری طولانی(بیش از هشتاد سال) برابر است.

محدث بزرگوار، ابن بابویه، در مجلس 93 از کتاب الامالی، پس از بیان نوافل شب های ماه رمضان و صد رکعت نماز هریک از شب های بیست و یکم و بیست و سوم، می گوید: «هرکس این دو شب را با گفت وگوی احیا بدارد، بهتر است».


عبادات، نقش بنیادی در پیدایش و تداوم فروغ علم دارند. از این رو، هدف احادیثی که علم را برتر از عبادت می دانند، تضعیف یا انکار نقش سازنده عبادت در کنار علم نیست، بلکه تأکید بر همراه ساختن عبادت با علم و برحذر داشتن از عبادت ناآگاهانه است که نه تنها بی ارزش، بلکه خطرآفرین است.


بنا بر آیه: «وَ ما أَدْراکَ ما لَیْلَةُ الْقَدْرِ؛ و تو چه دانی که شب قدر چیست؟»، دست یافتن به معنای حقیقی شب قدر، بسیار دشوار و فراتر از سطح ادراک مردم است و این آیه نشان دهنده عظمت و ارج شب قدر است. پس دست یافتن به دستاوردهای اصلی و حقیقی این شب عظیم و پرثمر، بدون بهره گیری از علم و شناخت صحیح و بدون استفاده از تعالیم اهل بیت(ع) و رهنمودهای روشنگر و زندگی ساز آنان، هرگز امکان پذیر نمی باشد.[13]


آداب شب های قدر

1. غسل

امام صادق(ع) می فرماید: «شب نوزدهم ماه رمضان و بیست ویکم و بیست وسوم، غسل کن و بکوش که این شب ها را زنده بداری».

2. شب زنده داری

رسول خدا(ص) می فرماید: «هرکس شب قدر را زنده بدارد، تا سال آینده، عذاب از او برگردانده می شود».

امام محمدباقر(ع) نیز به نقل از پدرانش می فرماید: «پیامبر خدا نهی کرد که از شب بیست ویکم و شب بیست وسوم غفلت شود و نهی کرد که کسی در آن شب بخوابد».

از امام محمدکاظم(ع) هم نقل است: «هرکس در شب قدر غسل کند و آن شب را تا سپیده دم زنده بدارد، از گناهانش بیرون می آید».

3. دعا

دعای امام حسن مجتبی(ع) در شب قدر:

«ای آن که در آشکاری اش پنهان است! ای آن که در نهان بودنش آشکار است! ای پنهانی که نهان نیست! ای آشکاری که دیده نمی شود! ای آن که هیچ توصیفگری به حقیقت هستی اش نمی رسد و به حدی محدود نیست! ای غایبی که گم شده نیست! ای حاضری که دیده نمی شود، طلبش می کنند و به او نمی رسند، آسمان ها و زمین و آنچه میان آنهاست، حتی چشم برهم زدنی، تهی از او نیست، نه به «چگونگی» درک می شود و نه به «کجایی» جایی برای او بیان می گردد، تو فروغ فروغ ها و پروردگار پروردگارانی. تو بر همه چیز، احاطه داری. منزه است آن که چیزی همچون او نیست و او شنوای بیناست. منزه است آن که این گونه است و جز او چنین نیست».

4. واسطه قرار دادن قرآن

امام محمدباقر(ع) فرموده است: «در سه شب از ماه رمضان، قرآن را ]به دست[ می گیری، باز می کنی و جلوی روی خود قرار می دهی و می گویی: خداوندا! تو را به کتاب نازل شده ات می خوانم و به آنچه در آن است و نام بزرگ تر و نام های نیکوتر تو و آنچه مایه بیم و امید است، در آن است، که مرا از آزادشدگان خودت از آتش قرار دهی و برای هر نیازی که به نظرت می رسد، دعا می کنی».

5. نماز خواندن در شب قدر

پیامبر خدا(ص) می فرماید: «هرکه در شب قدر، از روی ایمان و برای پاداش الهی نماز بخواند، خداوند گناه گذشته او را می آمرزد».

امام صادق(ع) نیز فرموده است:

مستحب است در هریک از شب های قدر، صد رکعت نماز خوانده شود، در هر رکعت، یک بار «حمد» و صد بار سوره «قل هوالله احد». پس اگر چنین کند، خداوند او را از آتش می رهاند و بهشت را برای او حتمی می سازد و شفاعت او را درباره جماعتی به شمار قبیله ربیعه و مضر می پذیرد.

6. زیارت امام حسین(ع)

حضرت امام جواد(ع) فرمود:

هرکس در شب بیست وسوم ماه رمضان، امام حسین(ع) را زیارت کند همان شبی که امید است شب قدر باشد و در آن شب، هر کار حکمت آمیزی فیصله می یابد روح های بیست وچهار هزار فرشته و پیامبر با او مصافحه می کنند که همگی از خداوند اذن می گیرند که آن شب، حسین(ع) را زیارت کنند.

7. خواندن سوره قدر

امام صادق(ع) می فرماید:

اگر کسی در شب بیست وسوم ماه رمضان، هزار بار سوره «انا انزلناه» بخواند، صبح خواهد کرد، در حالی که یقین او، با اعتراف به آنچه مخصوص ماست، استوار خواهد بود و این نیست، مگر به سبب آنچه در خواب خود می بیند.[14]

گفتار مجری

شب دراز است و عمر ما کوتاه شب قدر است، قدر شب دریاب

از برکت ها و نعمت های بزرگ خداوند بر امت اسلام، شب قدره، فارغ از اینکه این شب، در کدام یک از شب های ماه مبارک رمضانه، مؤمنین و خدا جویان عاشق می تونن در اون شب ها، به دعوت حق لبیک بگن و سر سفره معبود بنشینن و از مائده های نوارانی قرآن بنوشن و تناول کنن تا شفای همه دردهای ظاهر و پنهان اونا باشه بله، شب قدر واقعاً نعمتی است که حتی یادآوری اون، دل و جان آدم رو غرق نور و سرور می کنه.

111

در طول سال، روزا و شبایی وجود دارن که با شب و روزای دیگه متفاوتن. یکی از این شبا، شب قدره که بین مسلمونا جایگاهی ویژه داره.

ماه رمضان با همه شکوه و شگفتی های خودش، بر ما جاری شده و هرکس به قدر ظرفیت و پیمانه خودش می تونه از این اقیانوس عظیم نعمت، رحمت و برکت بهره بگیره.

در بزرگی و ارزش این شب یگانه، اشاره به این کلام خداوند بی همتا کافیه که فرموده: «و تو چه می دانی که شب قدر چیست؟»

سخن بزرگان

امام خمینی(ره)

در ماه مبارک رمضان، قضیه ای اتفاق افتاد که ابعاد آن قضیه و ماهیت آن، تا ابد برای امثال ماها در ابهام مانده است و آن، نزول قرآن است. نزول قرآن بر قلب رسول الله در لیلةالقدر، کیفیت نزول قرآن چه بوده است و قضیه چه بوده است و روح الامین در قلب آن حضرت قرآن را نازل کرده است...، لیلةالقدر چیست؟ این ها مسائلی است که به نظر سطحی، یک مطالب آسانی است و گاهی هم حرف هایی گفته شده است، لکن به شما عرض کنم کیفیت نزول قرآن در ابهام باقی مانده است برای امثال ما و کیفیت نزول ملائکه الله در لیله القدر و ماهیت لیلةالقدر.[15]

شهید چمران

چه فرخنده شبی بود شب قدر من؛ شب معراج من به آسمان ها...، شب قدر من، شبی که سلول های وجودم در آتش عشق تغییر ماهیت داده بود و من گویا چیزی جز عشق نبودم... . من به خاطر شب های قدر زنده ام و شب قدر، عبادت من و کمال من و هدف حیات من است.[16]

متن ادبی

باران نور

برخیز! بیدار شو! گوش کن! صدای بال فرشتگان را می شنوی؟ نگاه کن! باران نور را می بینی؟ عطر حضور را احساس می کنی؟ دلت را به او بسپار و وجودت را غرق تمنا کن! امشب آسمان به زمین نزدیک می شود و کریمانه، دل های کویری را ستاره باران می کند.

امشب، شب قدر است؛ شبی که برتر از هزار ماه است، شبی که برتر از تمام عمر توست، شب تولدی دوباره، شبی که درهای آسمان باز می شود. شب قدر است.

قدرش را بدان؛ شاید فردایی نباشد.

پرواز را به خاطر بسپار. دستانت را به فرشتگان بسپار! سلام بر لیله مبارکه قدر! سلام! سلامی تا صبح.

شعر

ای که ندانی تو همی قدر شب

قدر شب اندر شب قدر است و بس

شب قدر است و طی شد نامه هجر

ملک و روح با تو و تو به خواب

چنین شب گر مجال افتد که با دلدار بنشینی

امشب شب قدر توست، بشتاب

آن که گویند به عمری شب قدری باشد

سوره واللیل بخوان از کتاب

برخوان آن سوره و معنی بیاب

ناصر خسرو

سلامٌ فیه حتی مطلعِ الفجر

حافظ

شب قدری تو، خویش را دریاب

اوحدی

شب قدر است و شب های چنین، بیدار خوش باشد

اوحدی

قدر شب قدر خویش دریاب

نظامی

مگر آن است که با دوست به پایان آرند

سعدی

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

بی خود از شعشعه پرتو ذاتم کردند

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند

باده از جام تجلی صفاتم دادند

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

حافظ

امشب عجب است ای جان، گر خواب رهی یابد

ای عاشق خوش مذهب، زنهار مخسب امشب

امشب شب قدر آمد، خامُش شو و خدمت کن

اندر پی خورشیدش شب رو پی امیدش

وان چشم کجا خسبد کو چون تو شهی یابد

کان یار بهانه جو بر تو گنهی یابد

تا هر دل اللهی ز الله ولی یابد

تا ماه بلند تو با مه شبهی یابد

مولوی

شام عشق است و چشم دل به سما

کس ندارد امید جز به ولی

ای خدا! بنده ای مسلمانم

لیک از کرده ها پشیمانم

عمر اندر گنه فنا کردم

از خطاهای بی کران، توبه

از گناهان دیدگان، توبه

به حق مرتضی مرا تو ببخش

من از این درد گر به در نروم

از درت ای خدا دگر نروم

یا خدایا، خدا، تو را به علی

شب قدر است و روی جان به خدا

نرسد کس به دوست جز به ولا

پیرو اهل بیت و قرآنم

شرمم آید به توبه روز جزا

خود برآرم ز سر، دو دست دعا

از فریب دل و زبان، توبه

تو ببخشا که رفته ام به خطا

من ز درگاه تو، روم به کجا؟

نکند یار اگر نظر، نروم

من به امر تو ام رضا، به رضا

یا علی! یا علی! تو را به خدا

متکلم

زیرنویس

شب قدر، شب نور، شب نزول قرآن و سرآغاز نیکی ها و سعادت ها و هنگام نزول برکات است.

شب قدر، شب دمیدن روح در کالبد زمان است.

شب قدر، شب زیباترین جلوه های معنوی خداوند است.

شب قدر، شب باریدن باران رحمت حق بر جان زمان است.

شب قدر، شب راز بندگی است.

شب قدر، شب تعیین سرنوشت است. خداوندا! سرنوشت ما را به بهترین حال و بهترین وجه رقم بزن.

شب قدر، نزدیک ترین جاده ملک به ملکوت و خاک به افلاک است.

شب قدر، شب زمزمه آوای ایمان در گوش جان انسان است.

قدرِ قدر بدانیم تا از راه نمانیم.

شب قدر، شب شست وشوی جان با نور ایمان است.

پرسش و پاسخ

1. چرا این شب، شب قدر نامیده شده است؟

در پاسخ به این پرسش، نظرهای مختلفی ابراز شده است. از جمله اینکه:

الف) همه مقدرات بندگان در تمام سال، در این شب تعیین می شود. آیه سوم و چهارم سوره دخان و نیز روایات متعددی، بیانگر این نظر است.

ب) دارای قدر و شرافت بزرگی است.

ج) قرآن با تمام قدر و منزلتش، بر رسول والاقدر و به وسیله فرشته صاحب قدر نازل گردید.

د) شبی است که مقدر شده ]است[ قرآن در آن نازل شود.

ه) کسی که در آن شب، احیا بدارد، صاحب قدر و مقام و منزلت می شود.

و) در این شب، آن قدر فرشتگان نازل می شوند که عرصه زمین بر آنها تنگ می شود؛ چون تقدیر به معنای تنگ گرفتن نیز آمده است.

جمع میان این تفسیرها، در مفهوم گسترده شب قدر، کاملاً ممکن است، هرچند تفسیر اول، از همه مناسب تر و معروف تر است.[17]

2. شب قدر کدام شب است؟

در اینکه شب قدر در ماه رمضان است، تردیدی وجود ندارد، ولی در اینکه کدام شب از شب های ماه رمضان است، تفسیرهای زیادی شده است، از جمله، شب اول، شب هفدهم، شب نوزدهم، شب بیست ویکم، شب بیست وسوم، شب بیست و هفتم و شب بیست و نهم، ولی مشهور و معروف در روایات این است ]که[ در دهه آخر ماه رمضان و شب بیست و یکم یا بیست و سوم است.[18]

3. چرا شب قدر مخفی است؟

بسیاری معتقدند مخفی بودن شب قدر در میان شب های سال یا در میان شب های ماه مبارک رمضان، برای این است که مردم به همه این شب ها اهمیت دهند، همان گونه که خداوند رضای خود را در میان انواع طاعات پنهان کرده تا مردم به همه طاعات روی آورند و غضبش را در میان معاصی پنهان کرده تا از همه بپرهیزند، دوستانش را در میان مردم مخفی کرده تا همه را احترام کنند، اجابت را در میان دعاها پنهان کرده تا به همه دعاها رو آورند، اسم اعظم را در میان اسمایش مخفی ساخته تا همه را بزرگ دارند و وقت مرگ را مخفی ساخته تا در همه حال آماده باشند.[19]

4. آیا شب قدر در امت های پیشین نیز بوده است؟ روایت های متعددی این است که این از مواهب الهی بر این امت است، چنان که در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است که فرمود: «خداوند به امت من، شب قدر را بخشیده و احدی از امت های پیشین، از این موهبت برخوردار نبودند.» به علاوه، روایات بسیاری نشان می دهد که شب قدر، مخصوص زمان نزول قرآن و عصر پیامبر اسلام نبوده، بلکه همه سال تا پایان جهان تکرار می شود.[20]

5. چگونه شب قدر برتر از هزار ماه است؟

نزول قرآن در این شب و نزول برکات و رحمت الهی در آن، سبب می شود که از هزار ماه، برتر و بالاتر باشد. بهتر بودن این شب از هزار ماه، به سبب ارزش عبادت و احیای آن شب است.[21]

6. چرا قرآن در شب قدر نازل شد؟

قرآن چون یک کتاب سرنوشت ساز است و خط سعادت و خوشبختی و هدایت انسان ها در آن مشخص شده است، باید در شب قدر، شب تعیین سرنوشت ها، نازل گردد. در این شب، سرنوشت انسان برای یک سال، بر طبق لیاقت ها و شایستگی ها تعیین می گردد.[22]

7. آیا شب قدر در مناطق مختلف، یکی است؟

آغاز ماه های قمری، در همه بلاد یکسان نیست و ممکن است در منطقه ای، امروز، اول ماه باشد و در منطقه دیگری دوم ماه. بنابراین، شب قدر نمی تواند یک شب معین در سال بوده باشد؛ چرا که فی المثل شب بیست وسوم، در مکه ممکن است شب بیست ودوم در ایران و عراق باشد و به این ترتیب قاعدتاً هرکدام باید برای خود، شب قدری داشته باشند. آیا این با آنچه از آیات و روایات استفاده می شود که شب قدر، یک شب معین است، سازگار است؟ پاسخ این سؤال با توجه به یک نکته روشن می شود و آن اینکه:

شب، همان سایه نیمکره زمین است که بر نیمکره دیگر می افتد و می دانیم این سایه، همراه گردش زمین، در حرکت است و یک دوره کامل آن، در بیست وچهار ساعت انجام می شود. بنابراین، ممکن است شب قدر، یک دوره کامل شب به دور زمین باشد؛ یعنی مدت بیست وچهار ساعت تاریکی که تمام نقاط زمین را زیر پوشش خود قرار داده، شب قدر است که آغاز آن، از یک نقطه شروع ]می شود[ و در نقطه دیگر، پایان می گیرد.[23]

8. هم از نظر تاریخی و هم از نظر ارتباط محتوای قرآن با حوادث زندگی پیامبر، مسلم است که این کتاب آسمانی به طور تدریجی و در طی بیست وسه سال نازل شده است. این مسئله چگونه با آیاتی از قرآن که می گویند قرآن در ماه رمضان و شب قدر نازل شده است، سازگاری دارد؟

با توجه به آیات قرآن و روایاتی که در این مورد وجود دارد، مفسران قائلند که قرآن کریم دارای دو گونه نزول بوده است: نزول دفعی که از آن تعبیر به «انزال» می کنند. نزول دفعی و یک باره قرآن، در یک شب بوده که تمام آن، بر قلب پاک پیامبر نازل شده است.

نزول تدریجی که از آن به «تنزیل» تعبیر شده است. این نوع نزول در طی بیست وسه سال دوران نبوت پیامبر انجام گرفته است.[24]

کتابستان

1. ابن طاووس، علی بن موسی، الاقبال لصالح الاعمال (اعمال روزه داران در شب و روز قدر رمضان) ،گردآورنده: اصغر محمدی همدانی، تهران، گلزار کتاب، 1385، 261 صفحه.

2. احمدی، محمدصادق، لیلة القدر (شب رحمت)، قم، نصر، 96 صفحه.

3. باقری بیدهندی، ناصر، شب قدر، ترجمه: مختار حسین جعفری، قم، انصاریان، 1370، 87 صفحه.

4. برناس صومعه سرایی، مهدی، شب قدر چیست، قم، کوثر غدیر، 1381، 128 صفحه.

5. بهشتی، محمد، شب قدر، تهران، بقعه، 1383، 71 صفحه.

6. ترقی، سمیه، شب های هزار ماه، (آداب و ادعیه شب های قدر)، مشهد، خانه پژوهش، 1384، 88 صفحه.

7. جلون، طاهر، شب قدر، سوئد، باران، 1378، 150 صفحه.

8. حسینی، مرتضی، پژوهشی درباره شب قدر، قم، فرهنگ قرآن، 1387، 172 صفحه.

9. خمینی، روح الله، ضیافت الله و شب قدر، برگرفته از: آثار امام خمینی(ره)، گردآورنده: مجید زمانپور، تهران، زیبا، 1386، 101 صفحه.

10. رضوانی، علی اکبر، تحقیقی درباره لیله القدر و رابطه آن با امام عصر (ارواحنا فداه)، تهران، فرهنگ ماهرخ، 1383، 206 صفحه.

11. شریفی خوانساری، محمدرضا، تفسیر سوره قدر، قم، مرتضی، 96 صفحه.

12. ضرابی، احمد، در تمنای قدر عارفان (گام های معرفت به رموزی نهفته و اسراری ناگفته از شب های قدر)، مشهد، مؤسسه فرهنگی پیوند با امام، 1383، 57 صفحه.

13. طالقانی، هدایت الله، بر کرانه قدر، قم، راسخون، 1377، 224 صفحه.

14. عسکرزاده، علیرضا، همراه با شب های قدر، کرمان، مشتاق، 1381، 94 صفحه.

15. کاظمیان، حمیدرضا، قدر شب های قدر (مختصری درباره ماهیت، خصوصیات و اعمال شب های قدر)، تهران، مؤسسه نشر شهر، 1387، 32 صفحه.

16. کریمی جهرمی، علی، اسرار لیالی قدر، قم، طرح فرهنگی قدر، بی تا، 45 صفحه.

17. محمدی همدانی، اصغر، وظایف مؤمنین در شب و روز قدر، تهران، گلزار کتاب، 1384، 429 صفحه.

18. نجفی، گودرز، شب پر حادثه و سرنوشت ساز (پیرامون شب قدر)، تهران، عابد، 1379، 32 صفحه.

19. ویس کرمی، مهرداد، شبی با آفتاب، اصفهان، انتظار سبز، 1382، 112 صفحه.

پی نوشت ها:

[1]. قدر: 1 5.

[2]. تفسیر نمونه، ج 27، ص 181 و 182.

[3]. ابن طاووس، الاقبال بالاعمال الحسنة، ج 1، ص 345.

[4]. شیخ صدوق، فضائل الاشهر الثلاثه، ص 136.

[5]. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه: حمیدرضا شیخی، ج 10، ص 4783.

[6]. همان، ص 4789.

[7]. بحارالانوار، ج 58، ص 376.

[8]. همان، ج 43، ص 65.

[9]. کلینی، الکافی، ج 4، ص 159.

[10]. میزان الحکمه، ج 10، ص 4789.

[11]. بحارالانوار، ج 40، ص 54، ح 89.

[12]. الکافی، ج 4، ص 66، ح 1.

[13]. محمد محمدی ری شهری، مراقبات ماه رمضان، ترجمه: جواد محدثی، صص380 – 383.

[14]. همان، صص 396 421.

[15]. صحیفه امام، ج 17، صص 490 و 491.

[16]. مصطفی چمران، خدا بود و دیگر هیچ، صص 105 – 107.

[17]. تفسیر نمونه، ج 27، صص 187 و 188.

[18]. همان، صص 188 و 189.

[19]. همان، صص 189 و 190.

[20]. همان، ص 190.

[21]. همان.

[22]. همان، صص 191 و 192.

[23]. همان، ص 192.

[24] . همان، ص 184.

پایگاه حوزه و ...


ذکرهاى مستحبى

نام کتاب : ذکرهاى مستحبى



نام مؤ لف : عباس عزیزى
پیشگفتار
واذکر ربک اذا نسیت
(به یاد آر پروردگار خویش را، آن گاه که او را فراموش مى کنى .)
به گفته قرآن کریم ، هنگامى که انسان یاد خدا را فراموش کرد، بعد از آن که متوجه شد، باید پروردگار خویش را به خاطر بیاورد.
آن گاه که غیر او را فراموش مى کنى ، و خودت را در ذکرت (یادت ) فراموش ‍ مى کنى و آن گاه یادت را در یاد خود فراموش مى کنى ، و سپس در یاد کردن حق تو را، هر یادى را فراموش مى کنى (در این هنگام پروردگارت را به یاد آر) ذکر یعنى رهایى از غفلت و نسیان .
ذکر به عمر انسان ارزش و برکت مى دهد. رسول خدا (ص ) فرمود: اگر ساعتى از عمر آدمى بدون ذکر خدا بگذرد، در قیامت برایش حسرت است .
ذکر خداست که دلها را آرام ، قلبها را شفا، سینه ها را صیقل ، جانها را جان ، دردها را درمان ، روانها را سلامت ، عقلها را نورانیت مى بخشد.
ذکر به معنى یاد کردن به زبان است .
ذکر به معنى یاد کردن به دل است .
ذکر به معنى نگاه داشتن است .
ذکر به معنى اندیشه کردن است .
ذکر به معنى پیدا کردن است .
ذکر به معنى توحید است .
ذکر سیره عملى انبیا و ائمه اطهار (علیهم السلام ) و اولیاى خداست ، و انسان به وسیله ذکر، خود را در سه عالم (دنیا و برزخ و قیامت ) بیمه مى کند.
حدیث قدسى است که هر گاه بنده اى ملاقات با من را دوست بدارد، من نیز ملاقات با او را دوست مى دارم و هر گاه پیش خود مرا یاد کند، او را پیش ‍ خود یاد کنم و هر گاه در میان گروهى یادم کند، او را در میان جمع بهتر از آن گروه یادش کنم و هر گاه بنده ام به اندازه یک وجب به من نزدیک شود، به اندازه یک ذراع به او نزدیک شوم و هر گاه به قدر ذراعى به من تقرب جوید، به اندازه باعى (باع واحد طول است از سر انگشت دست راست تا سر انگشت دست چپ ، آن گاه که دستها را افقى به طرفین باز کنند) به او نزدیک مى شوم .
براى ذکر گفتن ، رعایت چند شرط لازم است :
1- با وضو باشد.
2- دائم الذکر باشد، پیوسته ذکر خدا را بگوید.
3- حضور قلب داشته باشد، مثلا زبان با قلب هماهنگ باشد.
4- زمان و مکان و تعداد آن میسر است .
5- در محیط گناه نباشد.
6- در همه حال یاد او باشیم ، هم در حال راحتى و هم در حال سختى ها و مشکلات . امام حسین (ع ) در بحبوحه جنگ ، و مقارن شهادت اصحاب و فرزندانش ، همواره یاد خدا بود و در هر صحنه اى ذکر خدا مى گفت و نیرو مى گرفت .
7- نیت باید خالص باشد.
8- دهان خود را طاهر کند؛ ذکرى که از دهان آلوده بیرون آید، اثر ندارد.
9- اعتقاد و ایمان در این ذکرها لازم است و اگر حاجت برطرف نشد، شاید علت و حکمتى داشته باشد.
10- نفس ذکر گفتن ارزش دارد، اگر چه حاجت شما برطرف نشود.

امیدوارم این مجموعه بتواند گره گشاى مشکلات همه عاشقان و بندگان و مظلومان و حاجتمندان و بیماران باشد و بنده حقیر را نیز از دعاى خیرتان فراموش نکنید.


  • فهرست مطالب
  • پیشگفتار
  • 1.اهمیت ذکر گفتن
  • 2.آثار ذکر گفتن
  • 3.ذکر بسم الله الرحمن الرحیم
  • 4.ذکر لا اله الا الله
  • 5.ذکر سبحان الله
  • 6.ذکر الحمد لله
  • 7.ذکر الله اکبر
  • 8.ذکر تسبیحات اربعه : سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر
  • 9.ذکر تسبیحات فاطمه زهرا (س )
  • 10.ذکر ((یاالله )) و ((یارب ))
  • 11.ذکر لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظیم
  • 12.ذکر استغفر الله ربى و اتوب الیه
  • 13.ذکر آیة الکرسى
  • 14.ذکر صلوات ((اللهم صل على محمد و آلمحمد))
  • 15.ذکر یونسیه : لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین
  • 16.سایر اذکار
  • 17.ذکر روزهاى هفته
  • عباس عزیزى
    فروردین 1378
    1.اهمیت ذکر گفتن
    1.زیاد به یاد خدا بودن
    ذکر خدا آن قدر داراى اهمیت است که خداوند سبحان هم به مردان و هم زنان توصیه فرموده که زیاد ذکر بگویید و غافل نشوید.
    والذاکرین الله کثیرا و الذاکرات مردانى که بسیار به یاد خداوند و زنانى که بسیار یاد خدا مى کنند.(1)
    در جاى دیگر به مؤ منین توصیه مى فرماید: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا اى کسانى که ایمان آورده اید خدا را بسیار یاد کنید.(2 )
    2.محبوب خداوند
    رسول خدا (ص ) مى فرماید: هر کس ذکر خدا بسیار کند، خداوند او را دوست دارد.(3)
    3.نحوه به یاد خدا بودن
    خداوند سبحان به رسول خدا (ص ) چنین مى فرماید:
    1- پروردگار را در دل خود از روى تضرع و خوف یاد کن : واذکر ربک فى نفسک تضرعا و خیفة
    2- آهسته و آرام نام او را بر زبان بیاور: و دون الجهر من القول
    3- ذکر را همواره صبحگاهان و شامگاهان تکرار کن : بالغدو و الآصال .
    4- هرگز از غافلان و بى خبران یاد خدا مباش : و لا تکن من الغافلین .(4)
    4.یاد خدا در همه حال
    خداوند سبحان مى فرماید:
    پس از اتمام نماز یاد خدا را فراموش نکنید و در حال ایستادن و نشستن و زمانیکه بر پهلو خوابیده اید به یاد خدا باشید و از او کمک بجویید. فاذکروا الله قیاما و قعودا و على جنوبکم .(5)
    5.به یاد خدا باشید
    خداوند سبحان مى فرماید:
    فاذکرونى اذکرکم پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم .(6)
    6.برترین ذکر
    قرآن مجید برترین اعمال را معرفى مى کند: لذکر الله اکبر.(7)
    7.اسرار یاد خدا
    در حدیثى از امام صادق (ع ) آمده است در تفسیر جمله و لذکر الله اکبر فرمود: ذکر الله عند ما احلّ و حرّم یاد خدا کردن به هنگام انجام حلال و حرام (یعنى به یاد خدا بیفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد).(8)
    8.داروى بیماریهاى روحى
    على (ع ) فرمود: ذکر الله دواء اعلال النفوس یاد خدا داروى بیماریهاى روح است .(9)
    9.یاد خدا هنگام غذا خوردن
    امام صادق (ع ) درباره پدرش امام باقر (ع ) مى فرماید: او کثیر الذکر بود، هر وقت با او راه مى رفتم ، ذکر خدا مى گفت و به هنگام غذا خوردن نیز به ذکر خدا مشغول بود. حتى وقتى که با مردم سخن مى گفت ، از ذکر خدا غافل نمى شد.(10)
    10.پشتوانه ایمان
    على (ع ) فرمود: ذکر الله دعامة الایمان ذکر خدا پشتوانه ایمان است .(11)
    11.شیوه مؤ من
    على (ع ) فرمود: ذکر الله شیمة کل مؤ من یاد خدا شیوه هر مؤ من است .(12)
    12.ذاکر خدا
    على (ع ) فرمود: سامع ذکر الله ذاکر شنونده ذکر خدا، ذاکر خداست .(13)
    13.زبان مشغول ذکر خدا
    على (ع ) فرمود: خوشا به حال کسى که مشغول ذکر خدا باشد، و از گفتار بیهوده خاموش بماند.(14)
    14.سرگرم شدن به ذکر الهى
    از امام صادق (ع ) است که به راستى خداوند عز و جل مى فرماید: هر که به ذکر من سرگرم شود و از درخواست از من بازماند، به او عطایى بدهم بهتر از آنچه که به کسى دهم که از من درخواستى کند.(15)
    15.کلید انس با خدا
    على (ع ) فرمود: الذکر مفتاح الانس یاد خدا کلید انس با خداست .(16)
    16.لذت با یاد خدا
    على (ع ) فرمود: الذکر لذة المحبین یاد خدا لذت دوستداران است .
    17.صلاح قلب
    على (ع ) فرمود: اساس و صلاح قلب اشتغال آن به ذکر خداست .(17)
    18.یاد خدا
    على (ع ) فرمود: من ذکر الله ذکره هر که در یاد خدا باشد، خداوند او را یاد کند.(18)
    19.ماءنوس با ذکر خدا
    على (ع ) فرمود: هر گاه دیدى که خداوند سبحان تو را به ذکر خود ماءنوس ‍ نموده (بدان که ) تو را دوست مى دارد.(19)
    20.نور ایمان
    على (ع ) فرمود: ذکر الله نور الایمان یاد خدا نور ایمان است .(20)
    21.شیوه پارسایان
    على (ع ) فرمود: ذکر الله شیمة المتقین ، به یاد خدا بودن شیوه پرهیزکاران است .(21)
    22.غذاى جانها
    على (ع ) فرمود: ذکر الله قوت النفوس و مجالسة المحبوب ، یاد خداوند غذاى جانها و همنشینى با محبوب است .(22)
    23.بهترین اهل مسجد
    رسول خدا (ص ) فرمود: آیا به شما خبر ندهم از بهترین کارهاى شما که درجه بلندترى است براى شما و در نزد خداوند شما بهتر شما را پاکدامن مى کند و از پول طلا و نقره براى شما بهتر است و خوب تر از آن است که با دشمن خود برخورد کنید و با آنها نبرد نمایید و از آنها بکشید و کشته شوید؟ عرض کردند: یا رسول الله ! چرا. فرمود: آن بسیار ذکر کردن است .
    سپس فرمود: مردى نزد پیغمبر (ص ) آمد و عرض کرد: بهترین اهل مسجد کیست ؟ فرمود: آن که بسیار ذکر خدا کرده خیر دنیا و آخرت به او داده شده است .
    و در تفسیر قول خداى تعالى ((منت مگذار که کار بیشترى کردى .))(23)
    فرمود: آنچه کار خوب براى خدا کردى ، آن را بیش مشمار.(24)
    24.ذکر خدا حدى ندارد
    امام صادق (ع ) فرمود: هر چیزى حدى دارد که وقتى به آن رسد پایان مى پذیرد، جز ذکر خدا که حدى که با آن پایان گیرد ندارد.(25)
    25.حدى براى ذکر گفتن نیست
    امام صادق (ع ) فرمود: خداوند نمازهاى فریضه را واجب کرده است ، هر کس آنها را اداء کند، حد آن تاءمین شده ، ماه مبارک رمضان را هر کس روزه بگیرد حدش انجام گردیده و حج را هر کس (یک بار) به جا آورد همان حد آن است ، جز ذکر الله که خداوند به مقدار قلیل آن راضى نشده و براى کثیر آن نیز حدى قایل نگردیده است . سپس به عنوان شاهد سخن ، آیه یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا را تلاوت فرمود.(26)
    26.نشانه شیعیان
    امام صادق (ع ) فرمود: شیعیان ما کسانى اند که هر گاه تنها باشند، بسیار ذکر خدا کنند.(27)
    27.ذکر در نهان
    ابن فضال حدیثى را به معصوم رسانیده است که مى فرماید: خداوند عزوجل به عیسى (ع ) فرمود: اى عیسى ! مرا در خاطر دار تا تو را در خاطر دارم و مرا در برابر همگنان بشرى (خودت ) یاد کن تا تو را در جمعى بهتر از جمع آدمیان یاد کنم . اى عیسى ! دلت را براى من نرم و با پذیرش دار و در تنهایى بسیار یادم کن و بدان که شادى من در این است که براى من تواضع کنى و در آن زنده و برازنده باشى و فسرده و مرده نباشى .(28)
    28.یاد خدا با حالات زارى
    امام صادق (ع ) فرمود: فرشته ننویسد جز آنچه را بشنود و خداى عزوجل فرموده است : یاد کن در پیش خود پروردگارت را به زارى و از روى ترس (29) و ثواب این گونه ذکر را که در پیش خود شخص باشد و نهانى باشد، جز خداى عز و جل نداند، براى آن که بسیار بزرگ است .(30)
    29.همنشین با خدا
    ابوحمزه ثمالى از امام باقر (ع ) نقل کرده که فرمود: در توراتى که تحریف نشده است نوشته است که : موسى (ع ) از پروردگارش درخواستى کرد، عرض کرد: پروردگارا! تو نزدیکى به من ، تا با تو راز گویم ؟ یا دورى تا به تو فریاد کنم ؟ خداى عز و جل به او وحى کرد: اى موسى ! من همنشین آن کسى هستم که مرا یاد کند. پس موسى عرض کرد: کیست در پناه تو روزى که جز پناهت پناهى نیست . فرمود: آن کسانى که مرا یاد مى کنند و من هم آنها را یاد مى کنم و در راه من با هم دوستى مى کنند و من هم آنها را دوست مى دارم ، آنانند که چون خواهم به مردم روى زمین بلا و بدى برسانم ، براى خاطر آنها از همه آنان دفاع مى کنم .(31)
    30.یاد خدا
    امام صادق (ع ) فرمود: خداوند مى فرماید: هر که مرا در نهانى یاد کند، او را آشکار یاد کنم .(32)
    31.زمره عاقلان
    امام صادق (ع ) فرمود: آن که در زمره عاقلان در یاد خداى عز و جل است چون کسى است که در زمره جنگجویان در راه خدا نبرد کند.(33)
    32.همنشین خدا
    در روایت است که على (ع ) مى فرماید:ذاکر الله سبحانه مجالسه آن که یاد خدا مى کند، همنشین خداست .(34)
    33.یاد خدا در شبانه روز
    از امام جعفر صادق (ع ) نقل است که خداى عز و جل به موسى (ع ) فرمود: مرا در شبانه روز بسیار یاد کن و هنگام یاد من ، خاشع باش و هنگام بلایى که به تو دهم ، صابر باش ، درگاه ذکرم آسوده زى و مرا بپرست و چیزى را با من شریک مساز، سرانجام تو به سوى من است . اى موسى ! مرا ذخیره خویش ‍ ساز، و گنج کردارهاى پاینده و شایسته خود را به من سپار.(35)
    34.یاد خدا در پنهانى
    امیرالمومنین (ع ) فرموده است : هر که خداى عز و جل را در نهان یاد کند، هر آینه خدا را بسیار یاد کرده است ، زیرا منافقان در عیان و پیش مسلمان خدا را یاد کنند و او را در نهان یاد نکنند، و براى همین است که خداى عز و جل در سوره نساء آیه 142 فرموده است : خودنمایى کنند در برابر مردم ، و یاد نکنند خدا را جز اندکى .(36)
    35.خدا را فراموش کردن
    از رسول خدا (ص ) روایت شده است که فرمودند: هر کس که خداوند را فرمان برد، در یاد خدا است و هر کس از او نافرمانى کند، خدا را فراموش ‍ نموده است .(37)
    36.انواع ذکر
    الف ) ذکر زبانى : نام خداوند را بر زبان جارى سازد و مکرر تسبیح و تحمید و تکبیر و تهلیل لا اله الا الله بگوید.
    ب ) ذکر قلبى : با تمام قلب متوجه او باشیم .
    در حدیث آمده است که پیامبر اکرم (ص ) روى به على (ع ) نمود و فرمود: سه کار است که این امت طاقت آن را ندارد:
    1- مواسات با برادران دینى در مال ،
    2- و حق مردم را از خویشتن دادن ،
    3- و یاد خدا در هر حال .
    ولى یاد خدا(تنها) ذکر سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر نیست ، بلکه یاد خدا آن است که هنگامى که انسان در برابر حرامى قرار مى گیرد، از خدا بترسد و آن را ترک گوید.(38)
    2.آثار ذکر گفتن
    37.ذکر الهى سبب آرامش دل
    قرآن با یک جمله کوتاه و پرمغز مطمئن ترین و نزدیک ترین راه را نشان داده : الا بذکر الله تطمئن القوب ، آگاه باش ، با یاد خدا دلها آرامش ‍ مى یابد.(39)
    38.زیاد یاد خدا بودن
    یاد خدا به انسان نیرو و آرامش و قوت و قدرت و پایمردى مى بخشد و انسان باید زیاد به یاد خداوند باشد: واذکروا الله کثیرا لعلکم تفلحون .(40)
    39.ذکر خدا عامل رستگارى و نجات
    قرآن کریم عامل فلاح و رستگارى و پیروزى و نجات را در سه چیز مى داند: (1) تزکیه ، (2) ذکر نام خداوند، (3) نماز خواندن .
    قد افلح من تزکّى ، و ذکر اسم ربه فصلّى .(41)
    40.یاد خدا مایه بیدارى دلها
    یاد خدا در همه حال و در هر روز و در صبحگاهان و شامگاهان مایه بیدارى دلها و کنار رفتن ابرهاى تاریک غفلت از دل آدمى است ، یاد خدا همچون باران بهارى است که چون بر دل ببارد، گل هاى بیدارى ، توجه ، احساس ‍ مسؤ ولیت ، روشن بینى و هر گونه عمل مثبت و سازنده اى را مى رویاند.(42)
    41.هنگام مردن یاد خداوند
    معاذ بن جبل از کلام پیامبر اکرم (ص ) استفاده کرده و نقل مى کند که از پیامبر خدا (ص ) پرسیدم : کدام عمل از همه اعمال برتر است ؟
    حضرت فرمود: ان تموت و لسانک رطب من ذکر الله عز و جل ؛ این که به هنگام مردن زبان تو به ذکر خداوند عز و جل مشغول باشد.(43)
    42.تاءثیر ذکر گفتن در بازار
    رسول خدا (ص ) فرمود: کسى که در بازار و هنگام غفلت مردم و اشتغال آنها به آنچه در بازار است ، از روى اخلاص خدا را یاد کند، خداوند براى او هزار حسنه مى نویسد و به گونه اى او را در روز قیامت مورد رحمت قرار دهد که به قلب هیچ بشرى خطور نکرده باشد.(44)
    43.روشنى سینه ها
    در حدیثى على (ع ) مى فرماید: ذکر الله جلاء الصدور و طماءنینة القلوب یاد خداوند موجب روشنى سینه ها و آرامش دلها است .(45)
    44.روشنى عقل و زنده شدن دل
    على (ع ) در حدیثى مى فرماید: هر کس خداى سبحان را یاد کند، خداوند دل او را زنده کرده و عقل و خردش را روشن گرداند.(46)
    45.موجب شرح صدر
    حضرت على (ع ) فرمود: الذکر یشرح الصدر یاد خداوند موجب شرح صدر است .(47)
    46.ماءوا در بهشت
    امام صادق (ع ) فرمود: هر کس بسیار ذکر خداى عزوجل بگوید، خدا در بهشت خود او را کاخ نشین سازد و زیر درختان و گنبدهاى بهشتى به او ماءوا دهد یا در بهشتش او را در سایه رحمت خود گیرد و مشمول مهر مخصوص ‍ سازد.(48)
    47.روشنى سینه ها و عقل
    على (ع ) فرمود: یاد خدا نور عقول و زندگى بخش جانها و موجب روشنى سینه ها است .(49)
    48.کار گشایى
    على (ع ) فرمود: بهترین چیزى که کارها به وسیله آن به سامان رسد، ذکر خداوند است .(50)
    49.راندن شیطان
    امام على (ع ) فرمود: ذکر الله مطردة شیطان یاد خدا بودن موجب راندن شیطان است .(51)
    50.دورى از دوزخ
    رسول خدا (ص ) فرموده است : هر کس فراوان ذکر خداوند عزوجل کند، خدایش دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسیار گوید، براى او دو برائت نوشته مى شود: برائتى از دوزخ و برائتى از نفاق .(52)
    51.نورانى شدن دل
    على (ع ) فرمود: ثمره و نتیجه ذکر خدا، نورانى شدن دلها است .(53)
    52.شفاى دل
    رسول خدا (ص ) فرمود: ذکر خدا شفاى دلها است .(54)
    53.نجات از ترس
    ابو بصیر گوید: از امام صادق (ع ) پرسیدم از مردن مؤ من ؟ فرمود: مؤ من به هر گونه مرگى بمیرد: به وسیله غرق شدن بمیرد، زیر آوار بماند، و دچار درنده هم مى شود، و به صاعقه هم بمیرد، ولى این صاعقه به کسى که در حال ذکر خداى عزوجل است نمى رسد.(55)
    54.خیر دنیا و آخرت
    رسول خدا (ص ) فرمودند: من اعطى لسانا ذاکرا فقد اعطى خیر الدنیا و الاخرة آن کس که خدا زبانى به او داده که به ذکر پروردگار مشغول است ، خیر دنیا و آخرت به او داده شده است .(56)
    55.آثار ذکر در خانه
    امام صادق (ع ) مى فرماید: در هر خانه قرآن خوانده شود و ذکر خداى عزوجل در آن گفته شود، برکتش فزون شود و فرشته ها در آن درآیند و شیاطین از آن دورى گزینند و براى اهل آسمان بدرخشد، چنان که ستاره هاى فروزان براى اهل زمین مى درخشند.
    و هر خانه اى که در آن قرآن نخوانند و ذکر خدا نگویند، برکتش کم مى شود و فرشته ها از آن دورى گزینند و شیطان در آن حاضر شوند.(57)
    56.نجات از عذاب الهى
    در حدیثى که معاذ بن جبل نقل کرده ، چنین آمده است : هیچ یک از اعمال آدمى براى نجات او از عذاب الهى برتر از ذکر الله نیست . از او پرسیدند: حتى جهاد در راه خدا. گفت : آرى ، زیرا خداوند مى فرماید: لذکر الله اکبر.(58)
    57.در بهشت برین
    امام صادق (ع ) فرمود: من اکثر ذکر الله عزوجل اظله الله فى جنته هر کس بسیار یاد خدا کند، خداوند او را در سایه لطف خود در بهشت برین جاى خواهد داد.(59)
    58.نامه عمل نورانى
    امام صادق (ع ) فرمود: هرگاه بنده بسیار آمرزش جوید، نامه عملش بالا رود، در حالى که مى درخشد.(60)
    59.آثار یاد خدا در همه حال
    1- هنگامى که نام خدا برده مى شود، یک دنیا عظمت ، قدرت ، علم و حکمت در قلب انسان متجلى مى گردد.
    2- روح انسان را به نیکى ها و پاکى ها سوق مى دهد.
    3- از بدى ها و زشتى ها پیراسته مى دارد.
    4- توجه به چنین معبود بزرگى موجب احساس حضور دائم در پیشگاه او است و با این احساس فاصله انسان از گناه و آلودگى بسیار زیاد مى شود.
    5- یاد او یادآورى مراقبت اوست ، یاد حساب و جزاى اوست ، یاد دادگاه عدل او و بهشت و دوزخ اوست و چنین یادى است که جان را صفا و دل را نور و حیات مى بخشد.(61)
    60.محافظت از شر شیطان
    على (ع ) فرمود: ذکر الله عصمة من الشیطان ذکر خدا نگهدارنده از شر شیطان است .(62)
    61.زنده بودن دلها
    على (ع ) فرمود: فى الذکر حیاة القلوب یاد خدا سبب زندگى دلهاست .(63)
    62.آثار ترک ذکر الهى
    قرآن مجید سزاى کسانى که از یاد خدا روى مى گردانند، چنین ذکر مى کند:
    1- تنگى معیشت در این جهان فان له معیشة ضنکا
    2- روز قیامت نابینا محشور مى شود: و نحشره یوم القیامة اعمى (64)
    3- شیطان بر انسان مسلط مى گردد: نقیض له شیطانا فهو له قرین .(65)
    امام صادق (ع ) فرمود: خانه اى که در آن تلاوت قرآن و یاد خدا نباشد:
    1- برکتش کم خواهد بود،
    2- فرشتگان از آن هجرت مى کنند،
    3- و شیاطین در آن حضور دائم دارند.(66)
    63.بصیرت در کارها
    على (ع ) فرمود: من ذکر الله استبصر هر کس که یاد خدا کند (در کارها) بصیرت پیدا مى کند.(67)
    64.محبوب پیش مردم
    على (ع ) فرمود: هر کس به ذکر خدا مشغول باشد، خداوند یاد و نام او را (در نزد مردم ) نیکو و پاکیزه دارد.(68)
    65.دائما یاد خدا بودن
    على (ع ) فرمود: مداومة الذکر خلصان الاولیاء دائما به یاد خداى بودن بهترین دوست اولیاء خداست .(69)
    66.زیانکاران
    قرآن مجید مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید، اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکنند و کسانى که چنین کنند، زیان کارانند.(70)
    67.حسرت در قیامت
    امام صادق (ع ) فرمود: هرگاه عده اى ، چه نیک و چه بد، در مجلس جمع شوند و به غیر یاد خدا بپردازند، در روز قیامت افسوس و حسرت مى خورند.
    3.ذکر بسم الله الرحمن الرحیم
    68.عوامل فلاح و رستگارى
    خداى سبحان عامل فلاح و رستگارى و پیروزى و نجات انسان را سه چیز مى شمرد: قد افلح من تزکى ، و ذکر اسم ربه فصلى مسلما رستگار مى شود کسى که خود را تزکیه کند و نام پروردگارش را به یاد آورد و نماز بخواند.(71)
    69.نجات از شعله هاى نوزده گانه آتش
    عبدالله بن مسعود گوید: هر که خواهد از شعله هاى نوزده گانه آتش دوزخ نجات یابد، بسم الله الرحمن الرحیم گوید، زیرا بسم الله الرحمن الرحیم نوزده حرف است و خداوند تعالى هر حرفى را سپرى در برابر یکى از آن شعله ها قرار مى دهد.(72)
    70.آغاز هر کار با نام خدا
    رسول اکرم (ص ) فرمود: هر امر خطیرى اگر با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز نشود، آن امر ناقص و ناتمام خواهد ماند.(73)
    71.جواز بهشت
    رسول اکرم (ص ) فرمود: هیچ کس به بهشت در نیاید مگر با پروانه و جواز بسم الله الرحمن الرحیم به این گونه بسم الله الرحمن الرحیم این نوشته اى است از سوى خداوند ویژه فلان پسر فلان ، او را در بهشت به جایگاه بلندى وارد سازید که شاخه هاى میوه آن آویخته و نزدیک و در دسترس ‍ باشد.(74)
    72.اسم اعظم خداوند
    امام رضا (ع ) فرمودند: بسم الله الرحمن الرحیم به اسم اعظم (خداوند) از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیکتر است .(75)
    73.معنى بسم
    على بن حسن بن فضال به نقل از پدرش مى گوید: از حضرت امام رضا (ع ) تفسیر بسم الله الرحمن الرحیم را پرسیدم .
    حضرت فرمود: گوینده که مى گوید: بسم معنایش این است که : سمه اى از سمه هاى خداى را که همان عبادت است بر خود مى گذارم . گفت : عرض ‍ کردم : سمه چیست ؟ فرمود: یعنى علامت و نشانه .(76)
    74.تفسیر بسم الله
    حضرت امام حسن عسکرى (ع ) در تفسیر این سخن خداى عزوجل بسم الله الرحمن الرحیم فرموده است : اوست خدایى که تمام آفریدگان در مواقع نیازمندى ها و گرفتارى ها و شداید به هنگام قطع امید و گسستن اسباب از همه آنان که پایین از او، و غیر اویند، او را معبود خویش گرفته و به نیایش وى آهنگ مى کنند و مى گویند: بسم الله الرحمن الرحیم یعنى در تمام امور و کارهایم از خدایى که عبادت و پرستش تنها شایسته و سزاوار اوست ، کمک و یارى مى طلبم خدایى که چون دست فریادرس خواهى به سویش گشوده گردد، به فریاد رسد. ذات مقدسى که چون (از سر صدق ) خوانده شود اجابت فرماید.(77)
    75.ترک نام خدا
    از ابن عباس (ره ) منقول است که گفت : هر کس بسم الله الرحمن الرحیم را ترک کند، محققا آیه اى از کتاب خداى تعالى را ترک گفته است .(78)
    76.نشانه هاى مؤ من
    امام حسن عسکرى (ع ) فرمودند: علامات مؤ من پنج چیز است :
    1- نماز پنجاه و یک رکعت در شبانه روزى از فریضه و نافله گزاردن ،
    2- انگشتر بر دست راست کردن ،
    3- بعد از نماز جبین را به خاک در سجده گذاشتن ،
    4- بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن ،

    5- زیارت اربعین را خواندن .(79)



    77.گریز شیطان
    پیغمبر گرامى خدا (ص ) فرمود: هرگاه بنده بسم الله الرحمن الرحیم را قرائت کند، شیطان از وى بگریزد.(80)
    78.بزرگترین آیه کتاب خدا
    امام صادق (ع ) فرمود: آنان (مخالفان ) را چه مى شود؟ خدایشان بکشد که (در نماز) عمدا، به آشکار و ظاهر، خواندن بزرگترین آیه در کتاب خدا را بدعت پنداشته اند (و در این کار هیچ دلیلى ندارند) و آن آیه بسم الله الرحمن الرحیم مى باشد.(81)
    79.بسم الله هنگام نامه نوشتن
    امام صادق (ع ) مى فرماید: در نامه ها نوشتن بسم الله الرحمن الرحیم را ترک مکن ، اگر چه پس از آن شعر باشد.(82)
    80.طرز نگارش بسم الله
    امام صادق (ع ) فرمود:بسم الله الرحمن الرحیم را به بهترین خط بنویس و باء آن را کشیده قرار مده ، تا (بتوانى ) سین را بلند و کشیده بنویسى .(83)
    81.گفتن بسم الله در همه امور
    از امام صادق (ع ) روایت شده است که چنین فرمودند: هر گاه یکى از شما وضو گیرد و یا بخورد و یا بیاشامد و یا لباسى بپوشد، سزاوار است که بسم الله الرحمن الرحیم بگوید، پس اگر چنین نکند شیطان در آن شرکت خواهد کرد.(84)
    82.شروع هر سوره با بسم الله
    بیهقى در کتاب شعب از احمد بن حنبل نقل کرده که گفت : هر که با هر سوره از قرآن کریم بسم الله الرحمن الرحیم نگوید، محققا یکصد و ده آیه از کتاب خدا را ترک گفته است .(85)
    83.برخاستن از خواب ، سر موقع
    پیغمبر اکرم (ص ) فرمود: هر که بخواهد شب را به عبادت برخیزد، چون در بستر خود خوابید باید بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم بار خدایا، مرا از مکر خود آسوده مدار و یاد خودت را فراموشم مکن و مرا در گروه غافلان مقرر منما، من برخیزم در ساعت کذاوکذا. و محققا خداى عزوجل بدو فرشته اى گمارد که او را همان ساعت بیدار کند.(86)
    84.هنگام ورود به مستراح
    امام صادق (ع ) از پدرانش ، از امیر مؤ منان (ع ) روایت مى نماید که فرمود: هنگامى که براى ادرار کردن یا غیر آن برهنه شدید، بسم الله الرحمن الرحیم بگویید زیرا در این صورت ، شیطان به شما نگاه نمى کند تا کارتان تمام شود.(87)
    85.هم غذا شدن شیطان
    از پیغمبر اسلام (ص ) پرسیده شد: آیا شیطان با انسان چیزى مى خورد؟
    در پاسخ فرمودند: آرى ، بر سر هر سفره اى که بسم الله الرحمن الرحیم گفته نشود، شیطان با آنان غذا مى خورد، و به این جهت ، خداوند برکت را از آن سفره بر مى دارد.(88)
    86.نام خدا هنگام وضو
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که هنگام وضو نام خدا را ببرد، تمام بدنش ‍ پاک مى شود و این کار کفاره گناهان بین دو وضو خواهد بود. و کسى که نام خدا را نبرد، فقط آن مقدار از بدنش که آب به آن مى رسد پاک مى شود.
    امام صادق (ع ) فرمودند: هر کسى که هنگام وضو نام خدا را بر زبان جارى کند، گویا غسل کرده است .(89)
    87.هنگام خواب
    از رسول گرامى خدا (ص ) روایت شده است که فرمودند: هر گاه بنده در هنگام خواب بسم الله الرحمن الرحیم بگوید، خداوند مى فرماید: فرشتگانم ! نفس کشیدنهایش را تا صبح حسنات به حساب آورید و برایش ‍ بنویسید.(90)
    88.هنگام سوار شدن
    امام کاظم (ع ) نقل مى نمایند که رسول خدا (ص ) فرمودند: اگر مردى سوار چهارپا شود و نام خدا را ببرد، فرشته اى پشت سر او سوار شده و او را تا هنگام پیاده شدن محافظت مى نماید. و اگر هنگام سوار شدن ، نام خدا را نبرد شیطانى پشت سر او سوار شده و به او مى گوید آواز بخوان . اگر بگوید بلد نیستم ، مى گوید آرزو کن . و او پیوسته آرزو مى کند تا پیاده شود.
    89.قبل و بعد از غذا
    از رسول اکرم (ص ) روایت شده است که فرمودند: هیچ مردى نیست که خانواده خویش را گرد آورد و آن گاه سفره را پهن نماید و آنان در آغاز خوردن بسم الله الرحمن الرحیم و در پایان آن الحمد لله رب العالمین بگویند و سفره را بردارند، مگر آن که همگى مورد آمرزش قرار خواهند گرفت .(91 )
    على (ع ) فرمود: هنگامى که غذا مى خورید، در آغاز آن بسم الله الرحمن الرحیم گفته شود و در انتهاى آن حمد خدا شود.(92)
    90.محافظت فرشتگان
    رسول خدا (ص ) فرمود: چنانچه آدمى در هنگام سوار شدن بر وسیله نقلیه نام خدا را ببرد بسم الله بگوید، فرشته اى براى محافظتش همراه گردد و او را تا زمانى که پیاده شود، از هر حادثه اى نگاه مى دارد و اگر سوار شود و بسم الله نگوید، شیطان همراهى اش مى کند.(93)
    91.آفت ترک بسم الله هنگام سوارى
    رسول اکرم (ص ) فرمود: بنده هنگامى که سوار وسیله اى شود و بسم الله نگوید در ردیف شیطان قرار مى گیرد.(94)
    92.ذکر فاطمه زهرا (س )
    بانوى دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س ) فرمود:
    این رطبها از نخلى است که خداوند در بهشت براى من نشانده ، آن هم بر اثر دعایى که پدرم به من آموخت و هر صبح و شام بر آن مواظبت دارم .
    از او درخواست کردم که این دعا را به من بیاموزد، فرمود: اگر مى خواهى خدا را ملاقات کنى ، در حالى که از تو راضى باشد و اگر مى خواهى تا زنده هستى درد تب تو را فرا نگیرد، بر این دعا مداومت کن :
    بسم الله الرحمن الرحیم ، بسم الله النور، بسم الله نور النور، بسم الله نور على نور، بسم الله الذى هو مدبر الامور، بسم الله الذى خلق النور من النور، الحمد لله الذى خلق النور من النور، و انزل النور على الطور فى کتاب مسطور، فى رق منشور، بقدر مقدور، على نبى محبور، الحمد لله الذى هو بالعز مذکور، و بالفخر مشهور، و على السراء و الضراء مشکور، و صلى الله على سیدنا محمد و آله الطاهرین .
    بنام خداوند بخشنده مهربان ، به نام مبارک خدا که نور عالم است ، به نام مبارک خدا که نور نور عالم است ، به نام مبارک خدا که نور بالاى نور عالم است . به نام مبارک خدا آن نام که مدبر امور عالم است ، به نام مبارک خدا آن نام که نور را از نور آفرید (یعنى عالم و آدم را از نور خود آفرید)، ستایش ‍ خداوند را که نور (وجود عالم و نور جان آدم ) را از نور (جمال خود) آفرید و نور (تجلى خود) را بر طور سینا در کتاب مسطور تورات نازل کرد در صحیفه گشوده به قدرى که مقدر نمود بر پیغمبر عالم و صالح خود، ستایش خدا را که نزد تمام موجودات به عزت مذکور و فخر و جلالت معروف است و در حال آسایش و سختى ، باید شکرگزار او بود. و درود خداوند بر سید ما، حضرت محمد (ص )، و اهل بیت طاهرینش باد.
    سلمان مى گوید: از روزى که این دعا را تعلیم گرفتم ، بیش از هزار کس از اهل مدینه و مکه را تعلیم دادم و هر کس که تب او را فرا مى گرفت ، چون این دعا را مى خواند، به امر خداى سبحان تب از او دور مى گشت .(95)
    93.ذکرى براى بهبودى تب
    در روایتى که از امام على بن موسى الرضا (ع ) نقل شده ، آمده است که براى بهبودى تب ، بر سه قطعه کاغذ بنویسد:
    1- بسم الله الرحمن الرحیم لاتخف انک انت الاعلى .
    2- بسم الله الرحمن الرحیم لا تخف نجوت من القوم الظالمین .
    3- بسم الله الرحمن الرحیم الا له الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین .
    سپس بر هر قطعه سه بار سوره توحید را بخواند و در سه روز و هر روز یک قطعه از آنها را ببلعد که ان شاءالله شفا خواهد یافت .(96)
    4.ذکر لا اله الا الله
    94.ثواب لا اله الا الله
    ابى حمزه گوید: شنیدم که امام باقر (ع ) مى فرمود: هیچ چیز نیست که ثوابش بیشتر باشد از گواهى به اینکه بگوید: لا اله الا الله یعنى گواهى دهد به یگانگى خدا، به راستى که چیزى با خداوند عزّوجلّ برابر نیست و در هیچ امرى احدى با او شریک نیست .(97)
    95.فقط خداوند شایسته پرستش است
    امام صادق (ع ) مى فرماید: رسول خدا (ص ) فرموده است : استغفار و گفتن کلمه لا اله الا الله بهترین عبادت است . خداوند عزیز جبار فرموده است ( آیه 22 سوره محمد): ((بدان که راستش این است که نیست شایسته پرستشى جز خدا و آمرزش خواه از گناه خودت .(98)))
    96.تجلى لا اله الا الله در بهشت
    رسول خدا (ص ) فرمود: هر کس بگوید: لا اله الا الله براى او در بهشت درختى کاشته مى شود از یاقوت سرخ ، که بنش از مشک سفید برآمده ، و از عسل شیرین تر و از برف سپیدتر و از مشک خوشبوتر است و در آن نمونه هاى پستان دوشیزگان باشد که در زیر هفتاد پیراهن برآمده باشد (و بر آن درخت برآمده باشد هفتاد جامه بهشتى ).(99)
    97.شیوه امام باقر (ع )
    از امام صادق (ع ) فرمود: چیزى نیست مگر آنکه براى آن حدى است که بدان پایان پذیرد جز ذکر خدا که پایانى ندارد، خداى عزوجل فریضه هایى واجب کرده است و هر که آنها را انجام دهد، همان حد و پایان آنها است ، و ماه رمضان است و هر که آن را روزه دارد همان حد و پایان آن است ، و حج را واجب کرده است و هر که حج کرد به پایان آن رسیده جز همان ذکر خدا، به راستى که خداى عزوجل به اندک از آن راضى نشده و براى آن پایانى مقرر نکرده است ، سپس این آیه را خواند (42 سوره احزاب ): اى کسانى که گرویدید! یاد کنید خدا را بسیار و تسبیح گوییدش در بامداد و پسین .
    پس فرمود: خدا براى آن حدى مقرر نکرده که در آن به پایان رسد. فرمود: پدرم بسیار ذکر خدا مى کرد، من به همراه او مى رفتم و او ذکر خدا مى گفت ، با او غذا مى خوردم و او ذکر خدا مى گفت ، و هر آینه که با مردم در گفتگو بود زبانش را از ذکر خدا بازنمى داشت و من مى دیدم زبانش به کامش ‍ چسبیده بود و مى فرمود: لا اله الا الله . و شیوه اش بود که ماها را انجمن مى کرد و دستور مى داد به ذکر خدا تا آفتاب مى زد و هر کدام که ما قرائت (قرآن ) مى دانستیم ، دستور به قرائت مى داد و هر کدام که قرائت نمى دانستیم ، او را دستور به ذکر مى داد.
    در هر خانه اى قرآن خوانده شود و ذکر خداوند عزوجل گفته شود، برکتش ‍ افزون شود و فرشته ها در آن درآیند و شیاطین از آن دورى گزینند و براى اهل آسمان بدرخشد، چنان که ستاره هاى فروزان براى اهل زمین مى درخشند و هر خانه که در آن قرآن نخوانند و ذکر خدا نگویند، برکتش کم شود و فرشته ها از آن دورى گزینند و شیاطین در آن حاضر شوند.(100)
    98.لا اله الا الله از روى خلوص
    از ابان بن تغلب از امام صادق (ع ) فرمود: اى ابان ، چون به کوفه رفتى ، این حدیث را روایت کن : هر کس که از روى اخلاص گواهى دهد که نیست شایسته پرستشى جز خدا، بهشت براى او واجب باشد.
    ابان مى گوید: به او گفتم : راستش این است که از هر فرقه اى نزد من مى آیند، براى همه آنان این حدیث را روایت مى کنم ؟ حضرت فرمود: آرى ، اى ابان چون روز رستاخیز شود و خداوند همه اولین و آخرین را گرد آورد، خدا لا اله الا الله را از آنها بگیرد جز از کسى که بر این مذهب حق باشد.(101)
    99.بهترین عبادت
    رسول خدا (ص ) فرمود: بهترین عبادت ، گفتن لا اله الا الله است .(102)
    100.تلقین به مردگان
    رسول خدا (ص ) فرمودند: لا اله الا الله را به مردگان خود تلقین کنید، زیرا گناهان را از بین مى برد. گفتند: یا رسول خدا! کسى که آن را در حال سلامتى بگوید چه حکمى دارد؟ فرمودند: این (ذکر) گناهان را در هر حال از بین مى برد و از بین مى برد و از بین مى برد. به راستى که لا اله الا الله انسان مؤ من در زندگى ، مرگ و برانگیختن اوست .
    همچنین رسول خدا (ص ) فرمود که جبرئیل گفت : اى محمد! کاش آنها را به هنگامى که برانگیخته مى شوند، مى دیدى که یکى با روى سفید مى گوید: لا اله الا الله و دیگرى با روى سیاه مى گوید: واى بر ما که نابود شدیم .(103)
    101.سنگینى لا اله الا الله
    پیامبر اکرم (ص ) فرمودند: خداى عزوجل به موسى بن عمران فرمود: اى موسى ! به راستى که اگر آسمانها و ساکنان آن که نزد من هستند و زمین هاى هفتگانه را در یک کفه گذاشته و لا اله الا الله را در کفه دیگرى بگذارند، لا اله الا الله سنگین تر از آنها خواهد بود.(104)
    102.پاک کننده گناهان
    امیرالمؤ منین (ع ) فرمودند: هیچ بنده مسلمانى نیست که بگوید لا اله الا الله مگر این که بالا مى رود و هر سقفى را مى شکافد و به هیچ کدام از گناهان او برنمى خورد، مگر این که آن را پاک مى کند تا این که به خوبیهایى همانند خود برسد و بایستد.(105)
    103.لا اله الا الله هم وزنى ندارد
    امام محمد باقر (ع ) مى فرماید که رسول خدا (ص ) فرمودند: هر چیزى هم وزنى دارد مگر خداوند و لا اله الا الله که هم وزنى ندارد و قطره اشکى از ترس خدا که با هیچ وزنى قابل اندازه گیرى نیست و اگر این اشک بر صورت او جارى شود، هیچ گاه ندارى و خوارى را نخواهد دید.(106)
    104.ثواب زیاد لا اله الا الله
    امام باقر (ع ) فرمودند: ثواب هیچ چیز بیشتر از گواهى به لا اله الا الله نیست ، زیرا خدا همتایى نداشته و در امر خود هیچ کسى با او شریک نیست .(107)
    105.عظمت لا اله الا الله
    رسول خدا (ص ) فرمودند: نه من و نه گویندگان قبل از من ، همانند لا اله الا الله نگفته ایم .(108)
    106.پاک شدن گناهان
    رسول خدا (ص ) فرمودند: مؤ منى نیست که بگوید لا اله الا الله مگر این که گناهان کارنامه اش پاک شده و این عمل در کنار خوبى هاى همانند خود قرار مى گیرد.(109)
    107.محبوب بودن ذکر لا اله الا الله نزد خدا
    امام صادق (ع ) فرمودند: زیاد بگویید لا اله الا الله و الله اکبر، زیرا خدا هیچ چیزى را بیش از گفتن الله اکبر و لا اله الا الله دوست ندارد.(110)
    108.ثواب گفتن صد بار لا اله الا الله
    امام صادق (ع ) فرمود: عمل کسى که صد بار لا اله الا الله بگوید، برتر از اعمال سایر مردم در آن روز است ، مگر عمل کسى که بیش از این گفته باشد.(111)
    109.صد بار هنگام خواب
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که وقت رفتن به رختخواب صد بار لا اله الا الله بگوید، خداوند خانه اى در بهشت براى او مى سازد، و کسى که هنگام رفتن به رختخواب صد بار از خداوند آمرزش بخواهد، گناهان او مى ریزد همان گونه که برگ درخت مى ریزد.(112)
    110.ثواب گفتن لا اله الا الله با اخلاص
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که با اخلاص لا اله الا الله بگوید، وارد بهشت مى شود. و گفتن با اخلاص این است که لا اله الا الله او را از آن چه خداى عزوجل حرام کرده ، باز دارد.(113)
    111.لا اله الا الله کلید بهشت
    امام باقر (ع ) مى فرماید که رسول خدا (ص ) فرمودند: جبرئیل میان صفا و مروه نزد من آمده و گفت : هر کس از امت تو با اخلاص لا اله الا الله بگوید، وارد بهشت مى شود.(114)
    112.تاثیر ذکر لا اله الا الله همراه با خلوص
    پیامبر اکرم (ص ) فرمودند: کسى که با اخلاص لا اله الا الله بگوید، وارد بهشت مى شود. گفتن با اخلاص این است که لا اله الا الله او را از آنچه که خداوند حرام کرده باز دارد.(115)
    113.تاثیر ذکر لا اله الا الله با صداى بلند
    امام صادق (ع ) فرمودند رسول خدا (ص ) فرمودند: هیچ مسلمانى بلند نمى گوید لا اله الا الله مگر این که بى درنگ گناهانش زیر پاهایش مى ریزند، همان گونه که برگهاى درخت ، زیر آن مى ریزند.(116)
    114.دژ محکم الهى
    وقتى که امام رضا (ع ) به نیشابور رسید، به هنگام حرکت به طرف ماءمون محدثان اطراف او را گرفته و گفتند: اى فرزند رسول خدا! از پیش ما مى روى و حدیثى نمى فرمایى که از آن استفاده کنیم ! حضرت که در کجاوه نشسته بودند، سر را از کجاوه بیرون آورده و فرمودند: از پدرم موسى بن جعفر (ع ) شنیدم که فرمود از پدرم جعفر بن محمد (ع ) شنیدم که فرمودند از پدرم محمد بن على (ع ) شنیدم که فرمودند از پدرم على بن الحسین (ع ) شنیدم که فرمودند از پدرم حسین بن على (ع ) شنیدم که فرمودند از پدرم امیر المؤ منین على بن ابى طالب (ع ) شنیدم که فرمودند از رسول خدا (ص ) شنیدم که فرمودند شنیدم که جبرئیل مى گفت : از خداى عزوجل شنیدم که فرمودند: لا اله الا الله پناهگاه من است ، کسى که وارد پناهگاه من شود از عذاب من ایمن است .(117)
    115.تهلیل و استغفار، بهترین عبادت
    رسول خدا (ص ) فرمود: بهترین عبادت ، گفتن لا اله الا الله است .
    و نیز فرمود: بهترین عبادت استغفار است و این است قول خداى عزوجل در قرآن کریم : فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک .(118)
    (و بدان که راستش این است که نیست شایسته پرستشى جز خدا و آمرزش ‍ خواه از گناه خود).(119)
    116.بهترین ذکر نزد خداوند
    پیامبر اکرم (ص ) فرمودند: در میان سخنان هیچ سخنى نزد خداى عزوجل دوست داشتنى تر از گفتن لا اله الا الله نیست .(120)
    117.ثواب پذیرفته شدن گواهى با لا اله الا الله
    روزى رسول خدا (ص ) در حالى که در میان عده اى از یاران خود که على بن ابى طالب (ع ) نیز یکى از آنان بود، نشسته بودند، فرمودند: کسى که بگوید لا اله الا الله وارد بهشت مى شود. دو نفر از یاران او گفتند: ما نیز مى گوییم لا اله الا الله رسول خدا (ص ) فرمودند: گواهى به لا اله الا الله فقط از این - على بن ابى طالب (ع ) - و شیعیانش که پروردگار از آنان پیمان گرفته است پذیرفته مى شود. آن دو نفر دوباره گفتند: ما نیز مى گوییم لا اله الا الله در این هنگام رسول خدا (ص ) دست خویش را به سر على (ع ) گذاشته و فرمودند: نشانه آن - پیروى از على بن ابى طالب (ع ) - این است که پیمان او را نشکنید، در جایگاه او ننشینید و سخن او را تکذیب نکنید.(121)
    118.برترین ذکر
    جابر بن عبد الله انصارى گفت : شنیدم از رسول خدا (ص ) که مى فرمود: لا اله الا الله برترین ذکر است .(122)
    119.برترین مردم
    امام صادق (ع ) فرمود: هر که صد بار لا اله الا الله بگوید، همان روز برترین مردم از لحاظ عمل به شمار مى آید، مگر کسى که افزون تر بگوید.(123)
    120.تاءثیر آخرین کلام
    رسول خدا (ص ) فرمود: هر که آخرین گفتارش لا اله الا الله باشد وارد بهشت مى شود.(124)
    121.کلید آسمان
    رسول خدا (ص ) فرمود: هر چیزى کلیدى دارد و کلید آسمان ها گفتن لا اله الا الله است .(125)
    122.گفتن لا اله الا الله بدون تعجب
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که بدون تعجب لا اله الا الله بگوید، خداوند پرنده اى از آن مى آفریند که تا روز قیامت روى سر گوینده اش بال زده و برایش ذکر مى گوید.(126)
    123.تلقین لا اله الا الله بر میت
    امام صادق (ع ) از پدرانش (ع ) نقل مى نماید که پیامبر (ص ) فرمودند: به مردگان خود لا اله الا الله تلقین کنید، زیرا همانا کسى که آخرین سخنش لا اله الا الله باشد، وارد بهشت مى گردد.(127)
    124.آثار گفتن لا اله الا الله به هنگام مصیبت
    امام باقر (ع ) فرمودند: مؤ منى نیست که هنگام رویداد مصیبتى لا اله الا الله بگوید، مگر این که خداوند همه گناهانش را مى آمرزد، جز گناهان کبیره که انسان را جهنمى مى کند. و هرگاه در آینده به یاد آن مصیبت افتاده ، لا اله لا الله بگوید و خدا را حمد کند، خداوند تمام گناهانى را که در بین لا اله الا الله گفتن اول و دوم مرتکب شده است ، مى بخشد، جز گناهان کبیره را.(128)
    125.سى بار ذکر در هر روز
    امام باقر (ع ) از پدرش ، از پدرانش روایت کرده که فرمودند: کسى که هر روز سى بار بگوید: لا اله الا الله الملک الحق المبین (هیچ خدایى نیست جز خداى یکتاى فرمانروا که وجودش ثابت و روشن و آشکار است )، به بى نیازى رو آورده و به فقر پشت کرده و درِ بهشت را کوبیده است .(129 )
    126.برترین ذکر و بالاترین شکر
    رسول خدا (ص ) فرمودند: برترین ذکرها، ذکر لا اله الا الله و بالاترین شکرها گفتن الحمد لله مى باشد.(130)
    127.واجب شدن بهشت
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که به هنگام مصیبت ، گفتن لا اله الا الله به او الهام شود، بهشت براى او واجب مى شود.(131)
    128.بهاى بهشت
    امام جعفر صادق (ع ) فرمودند: بهاى بهشت گفتن لا اله الا الله و الله اکبر است .(132)
    129.کوبیدن در بهشت
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که صد بار لا اله الا الله الملک الحق المبین بگوید، خداى عزیز غالب او را از فقر پناه داده و وحشت قبرش را از بین مى برد، بى نیازى را به دست آورده و در بهشت را کوبیده است .(133)
    130.پاداش در دنیا و آخرت
    از امام رضا (ع ) روایت شده است که رسول گرامى خدا (ص ) فرمودند: هر کس در هر روز صد بار بگوید لا اله الا الله الملک الحق المبین توانگرى به او جلب مى شود و فقر و مستمندى از او دفع مى گردد و در دوزخ بر او بسته شده و در بهشت به رویش باز مى گردد.(134)
    131.توانگرى و نجات از وحشت قبر
    در کتاب کشف الغمه و امالى شیخ طوسى ، با سندهاى معتبر روایت شده که حضرت رسول (ص ) فرمود: هر کس هر روز صد مرتبه بگوید: لا اله الا الله الملک الحق المبین از فقر و وحشت قبر نجات مى یابد و توانگرى به او روى آورد.(135)
    5.ذکر سبحان الله
    132.نامى از نامهاى خدا
    زید شحّام مى گوید: از امام جعفر صادق (ع ) پرسیدم : تسبیح چیست ؟ آن حضرت فرمود: نامى از نامهاى خدا و دعاى اهل بهشت است .(136)
    133.ثواب تسبیح بدون تعجب
    امام باقر (ع ) فرمودند: کسى که بدون تعجب سبحان الله بگوید، خداوند از این ذکر پرنده اى با دو زبان و دو بال مى آفریند که در میان تسبیح کنندگان خدا تا روز قیامت از جانب او خداوند را تسبیح مى کند.
    الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر نیز همین طور است .(137)
    134.ریزش گناهان
    امام صادق (ع ) فرمود: هر کس که پس از نماز واجب خود، سى بار تسبیح سبحان الله بگوید، همه گناهان وجودش فرو ریزد.(138)
    135.پاداش گوینده سبحان الله
    امام صادق (ع ) از پدر و جد بزرگوارش حضرت امام (ع ) روایت مى کند: نبى اکرم (ص ) در پاسخ مسائلى که مردى یهودى از آن حضرت پرسیده بود، ضمن حدیث طویلى فرمود: آن گاه که بنده سبحان الله بگوید، آنچه پایین تر از عرش خداست با او سبحان الله مى گویند و به گوینده ده برابر پاداش آنها داده مى شود و چون الحمد لله گوید، خداوند نعمت دنیا را به او کرامت کند تا نعمتهاى آخرت را ببیند، و آن سخنى است که بهشتیان هنگام ورود به بهشت مى گویند و همه سخنها در دنیا قطع مى شود به جز الحمد لله که قطع نمى گردد و آیه کریمه (احزاب ، 44): درود بهشتیان در روزى که به دریافت و دیدار پاداش خدا نایل مى شوند، سلام است به همین حقیقت اشارت دارد.(139)
    136.پاداش در بهشت
    رسول خدا (ص ) فرمود: هر کس که سبحان الله العظیم و بحمده بگوید درخت خرمایى براى وى در بهشت کاشته مى شود.(140)
    137.ترازوى اعمال
    امیر المؤ منین على (ع ) مى فرماید: تسبیح و سبحان الله گفتن یک نیمه از ترازوى اعمال را پر کرده و الحمد لله گفتن ترازوى اعمال را سرشار مى سازد و الله اکبر گفتن فاصله میان آسمان و زمین را پر مى کند.(141)
    138.ذکر پیامبر (ص ) قبل از رحلت
    عایشه گفت : رسول خدا (ص ) پیش از رحلت این ذکر را بسیار مى فرمود: (خدایا) تو را تسبیح مى کنم و به ستایش و حمد تو مشغولم ، از تو آمرزش ‍ مى طلبم و توبه مى کنم .(142)

    139.شیوه امام على (ع )
    امام صادق (ع ) فرمود: على (ع ) را شیوه این بود که هر گاه صبح مى کرد مى فرمود (سه بار): سبحان الله الملک القدوس بار خدایا! راستى من به تو پناه مى برم از زوال نعمت و دگرگونى عافیت و به ناگاه رسیدن بلایت و از دچار شدن به بدبختى و شر هر آنچه که در شب پیش آمده است . بار خدایا! من از تو مى خواهم به حق عزت ملکت و شدت نیرویت و به وسیله تسلط و بزرگوارى ات و به توانایى ات بر خلقت سپس حاجت خود را بخواه .(143)
    140.هزار حسنه در روز
    رسول خدا (ص ) فرمود: آیا از شما، کسى عجز و ناتوانى دارد که هر روز هزار خوبى به دست آورد! کسى عرض کرد: چگونه کسى مى تواند هر روز هزار حسنه کسب کند؟ فرمود: صد بار سبحان الله بگوید براى او هزار حسنه نوشته مى شود یا هزار گناه از او فرو مى ریزد.(144)
    141.رفع هفتاد گرفتارى
    از امام صادق (ع ) روایت است که فرمود: هر کس در روز سى بار خدا را تسبیح کند خداى تبارک و تعالى هفتاد گونه گرفتارى را که پست ترین آن تهیدستى است از او رفع فرماید.(145)
    142.بى نیازى در دنیا
    از امام صادق (ع ) روایت است که فرمود: هر کس سى بار بگوید: سبحان الله و بحمده (منزه است خداوند یکتا و من به ستایش او مشغولم ) و سبحان الله العظیم و بحمده (منزه است خداوند بزرگ و من او را مى ستایم ) ثروت و بى نیازى به او روى آورد، و فقر و تهیدستى از او روى گرداند و دروازه بهشت را مى کوبد.(146)
    143.عوامل سنگینى ترازوى اعمال
    رسول خدا (ص ) فرمود: پنج چیز است که بسیار موجب سنگینى ترازوى اعمال مى گردد:
    1- سبحان الله
    2- الحمد لله
    3- لا اله الا الله
    4- الله اکبر
    5- فرزند شایسته اى از مسلمانى بمیرد و مسلمان در مصیبت او صبر کند.(147)
    144.هنگام پایین آمدن
    از امام صادق (ع ) نقل شده که مى فرمود: رسول خدا (ص ) در روز هر وقت رو به نشیب مى گذاشت ، سبحان الله مى گفت : و وقتى بدن رو به بالا مى نهاد، الله اکبر مى گفت .(148)
    145.ثواب گفتن صد بار سبحان الله
    یونس بن یعقوب مى گوید: از امام صادق (ع ) پرسیدم : آیا کسى که صد بار سبحان الله بگوید از کسانى است که خدا را بسیار یاد مى کند؟ فرمود: بله .(149)
    146.درختى در بهشت
    از امام صادق (ع ) روایت شده است که فرمود پیغمبر خدا (ص ) فرمودند: هر کس بگوید سبحان الله خدا برایش درختى در بهشت مى نشاند، و هر کس بگوید الحمد لله خدا برایش درختى در بهشت مى نشاند و هر کس ‍ بگوید لا اله الا الله خدا درختى برایش در بهشت مى نشاند و هر کس بگوید الله اکبر خدا در بهشت درختى برایش مى نشاند.
    مردى از قریش - که ابوبکر بود - عرض کرد: یا رسول الله ، درختان ما در بهشت فراوان است .
    حضرت فرمود: آرى ، ولیکن بپرهیزید از این که آتشى بر آن بفرستید و آن را بسوزانید، زیرا خدا فرموده است : اى کسانى که ایمان آورده اید، خدا و رسول را فرمان برید و اعمال خود را به سبب نافرمانى تباه نسازید.(150)
    147.کلام محبوب در پیشگاه حق تعالى
    ابوذر گفت : رسول خدا (ص ) فرمود: محبوب ترین کلام در پیشگاه خداوند این ذکر است :
    تسبیح خداى بى شریک مى کنم ، پادشاهى خاص او است ، و ستایش ویژه او، و او بر هر چیزى توانا است و هیچ قدرت و نیرویى نیست ، مگر به عنایت و توجه خدا منزه است خدا او را مى ستایم .(151)
    148.سه هزار حسنه
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که بگوید سبحان الله و بحمده و سبحان الله العظیم و بحمده ، خداوند سه هزار حسنه براى او نوشته و سه هزار درجه او را بالا مى برد و از این ذکر پرنده اى مى آفریند که خدا را تسبیح مى کند و پاداش این تسبیح براى او خواهد بود.(152)
    149.محبوب ترین کلام نزد خداوند
    ابوذر غفارى (رض ) مى گوید: رسول خدا (ص ) به من فرمود: آیا تو را خبر ندهم به محبوبترین کلام در نزد خدا! به راستى محبوب ترین سخن در پیشگاه خدا سبحان الله و بحمده گفتن است .(153)
    150.سبحان الله با تسبیح تربت
    در روایت دیگر به نقل از امام جعفر صادق (ع ) آمده است که آن حضرت فرمودند:
    کسى که با تسبیح تربت یک مرتبه سبحان الله بگوید، چهارصد حسنه براى او نوشته مى شود، چهارصد گناهش برطرف مى شود، چهارصد درجه اش ‍ بالا مى رود و چهارصد حاجتش برآورده مى گردد.(154)
    151.محبوبترین سخنان نزد خدا
    رسول خدا (ص ) فرمودند: از محبوبترین سخنان در نزد خداوند عزوجل گفتن سبحان ربى و بحمده است . (منزه است پروردگار من ، و من به ستایش ‍ او مشغولم ).(155)
    152.محبوب نزد خداوند
    ابوهریره گوید: رسول اکرم (ص ) فرمود: دو کلمه است که بر زبان سبک ، و در ترازوى اعمال سنگین ، و در پیشگاه خداى مهربان محبوبند، سبحان الله و بحمده و سبحان الله العظیم .(156)
    6.ذکر الحمد لله
    153.ذکر الحمد لله پس از غذا
    امام صادق (ع ) فرمود: هنگامى که سفره پهن مى شود، بسم الله بگو و وقت خوردن بسم الله على اوله و آخره بگو و پس از برچیدن سفره الحمد لله بگوى .(157)
    154.شکر روز و شکر شب
    امام صادق (ع ) فرمود: کسى که در صبح چهار بار بگوید الحمد لله رب العالمین ، بى تردید شکر آن روز را به جاى آورده است و کسى که در شب آن را بگوید، شکر آن شب را ادا کرده است .
    155.سفارش پیامبر (ص ) به على (ع )
    رسول خدا (ص ) به على (ع ) فرمود: یا على ! به هنگام غذا خوردن بسم الله و بعد از غذا الحمد لله بگو.(158)
    156.حد تحمید الهى
    یکى از اصحاب امام صادق (ع ) از ایشان نقل مى کند که ایشان فرمود: هر دعایى که پیش از آن حمد خدا نباشد، نیمه است و پى بریده است ، حمد خدا باید و سپس ستایش او. من گفتم : نمى دانم چه اندازه از تحمید و تمجید بس است ؟
    حضرت فرمود: مى گوید: بار خدایا! تویى آغاز و پیش از تو چیزى نیست و تویى انجام و پس از تو چیزى نیست ، تویى آشکارا و فرازتر از تو چیزى نیست و تویى نهان و در برابر تو چیزى نه ، و تویى عزیز و حکمت دار.(159)
    157.ذکر هنگام خواب
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که هنگام خواب سه بار ذکر زیر را بگوید، مانند روزى که از مادر متولد شده است ، از گناهان بیرون مى آید:
    الحمد لله الذى علا فقهر، و الحمد لله الذى بطن فخبر، والحمد لله الذى ملک فقدر، و الحمد لله الذى یحیى الموتى و یمیت الاحیاء و هو على کل شى ء قدیر.
    یعنى : همه ثناها مخصوص خداوندى است که پیروز و غالب است ، همه ثناها مخصوص خداوندى است که دانا به نهان و آشکار همه چیزى است ، همه ثناها مخصوص خداوندى است که مالک و توانا است ، همه ثناها مخصوص خداوندى است که مردگان را زنده نموده و زندگان را مى میراند، و او بر هر چیزى توانا است .(160)
    158.شکر گذشته و آینده
    امام صادق (ع ) فرمودند: هر کس روزى هفت بار بگوید الحمد لله على کل نعمه کانت او هى کائنه (تمامى ثناها مخصوص خداوندى است ، به خاطر همه نعمتهایى که بوده یا خواهد بود)، شکر گذشته ها و آینده ها را به جاى آورده است .(161)
    159.سیصد و شصت بار حمد در روز
    امام صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) را شیوه بوده که هر روز سیصد و شصت بار خدا را حمد مى کرد، به شماره رگهاى تن انسان ، و مى فرمود: الحمد لله رب العالمین کثیرا على کل حال سپاس از آن پروردگار جهانیان است ، بسیار است در هر حال .(162)
    160.ثواب به عهده خداوند
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که بگوید الحمد لله کما هو اهله ، (همه ثناها مخصوص خداوند است ، همان گونه که شایسته آن مى باشد) نویسندگان آسمانى (فرشتگان ) نمى توانند ثواب آن را بنویسند.
    عرض کردم : چرا؟
    حضرت فرمود: چون (ثواب آن را نمى دانند و) عرضه مى دارند: خدایا! از غیب آگاهى نداریم . و خداوند مى فرماید: هر چه که بنده ام مى گوید، بنویسید و ثواب آن باشد به عهده من .(163)
    161.ذکر هنگام صبح
    در بلدالاءمین از سلمان فارسى روایت شده است که هر بنده اى که داخل صبح شود و سه مرتبه این ذکر را تکرار کند: الحمد لله رب العالمین الحمد لله حمدا کثیرا طیبا مبارکا، حق تعالى هفتاد نوع بلا را از او دفع مى نماید که کمتر آنها اندوه باشد.(164)
    7.ذکر الله اکبر
    162.گفتن الله اکبر هنگام بالا رفتن
    از امام صادق (ع ) نقل شده است که مى فرمود: رسول خدا (ص ) در شب هر وقت رو به نشیب مى گذاشت سبحان الله مى گفت و چون رو به بالا مى نهاد الله اکبر مى گفت .(165)
    163.شیوه رسول خدا (ص )
    ابوحمزه مى گوید: امام صادق (ع ) را دیدم که هنگام بیرون رفتن از خانه دو لب خود را مى جنبانید و بر در خانه ایستاده بود.
    عرض کردم : دیدم دو لب خود را هنگامى که از خانه به در آمدى جنبانیدى آیا چیزى گفتى ؟
    آن حضرت فرمود: آرى ، راستى انسان چون خواهد از خانه خود به در آید، هنگام بیرون شدن سه بار بگوید: الله اکبر و سه بار بگوید: بالله اخرج و بالله ادخل و على الله اتوکل (بار خدایا، در برابرم در خیر را بگشاى و کارم را به خیر به پایان آور و از شر هر جنبنده اى نگاه دارم که مهارش را دارى ، راستى پروردگار من به راه راست است ) پیوسته در ضمانت خداوند عزوجل است تا خداوند او را به همان جا برگرداند که در آن بوده است .(166)
    164.اذکار محبوب
    از ربعى از فصیل ، از امام باقر و یا امام صادق (ع ) نقل مى کند و مى گوید که شنیدم مى فرمود: الله اکبر و لا اله الا الله بسیار بگویید، زیرا چیزى در نزد خداى عز و جل از تکبیر گفتن الله اکبر و تهلیل گفتن لا اله الا الله محبوب تر نیست .(167)
    8.ذکر تسبیحات اربعه : سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر
    165.نعمتهاى بوستان بهشت
    رسول خدا (ص ) فرمود: چون به بوستانهاى بهشت رسیدید، از نعمتهاى آن بهره جویید. پرسیدند: بوستانهاى بهشت چیست ؟ فرمود: مساجد. پرسیدند: نعمتهاى آن کدام است ؟ فرمود: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله والله اکبر.(168)
    166.درختکارى در بهشت
    پیامبر (ص ) فرمود: راستى که در بهشت دشت وسیعى است ، درختکارى آن را افزون کنید. عرض کردند: اى رسول خدا، درختکارى در آنجا چیست ؟ فرمود: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر گفتن است .(169)
    167.هر ذکر، نهالى در بهشت
    ابوهریره گوید: رسول خدا (ص ) بر من گذشت ، در حالى که چند نهال با من بود. فرمود: آیا دلالت کنم شما را بر نهال هایى که برتر از اینها باشد؟ فرمود: آن سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر است . هر کلمه اى از آن را چون بگویى ، خداوند به عوض آن براى تو درختى در بهشت غرس فرماید.(170)
    168.ذکر باقیات صالحات
    امام صادق (ع ) فرمود: روزى رسول خدا (ص ) به یاران خود فرمودند: آیا اگر لباسها و ظرفهایتان را جمع کرده و آنها را روى هم گذارید به آسمان خواهد رسید؟ گفتند: نه ، اى رسول خدا. حضرت فرمودند: نمى خواهید به شما چیزى بگویم که ریشه اش در زمین و شاخه اش در آسمان باشد؟ عرض ‍ کردند: چرا، اى رسول خدا.
    حضرت فرمودند: هر کدام از شما بعد از نماز واجبش مى تواند سى بار بگوید سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر زیرا ریشه این ذکرها در زمین و شاخه اش در آسمان است . این ذکرها از زیر آوار ماندن ، یا آتش سوختن ، غرق شدن ، افتادن در چاه ، طعمه درندگان شدن ، مرگ بد و حادثه ناگوارى که در آن روز از آسمان فرود مى آید، جلوگیرى مى کند و این ذکرها باقیات صالحات است .(171)
    169.جلوه تسبیحات اربعه در قیامت
    امام صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) فرمودند: زیاد بگویید سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله والله اکبر زیرا این ذکرها در روز قیامت (با شکوه و عظمت خاصى ) مى آیند. بدین گونه که عده اى (از فرشتگان ) در جلو، و عده اى نیز در پشت سر آنها و عده اى دیگر از پشت سر این گروه حرکت مى کنند و اینها باقیات صالحات هستند.(172)
    170.سپرى در برابر آتش
    امام صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) به اصحاب رو کرده و فرمودند: سپرهاى خود را بردارید. گفتند: اى رسول خدا! براى آن دشمنى که به ما نزدیک شده است ؟ آن حضرت فرمود: نه ، براى مقابله با آتش بگویید: سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله والله اکبر.(173)
    171.عظمت این ذکر نزد پیامبر (ص )
    رسول خدا (ص ) در حدیثى مى فرماید: چنانچه سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله والله اکبر بگویم ، براى من از آنچه که خورشید بر آن مى تابد، محبوب تر است .(174)
    172.مصالح فرشتگان در بهشت
    رسول خدا (ص ) فرمود: وقتى به آسمان برده شدم و داخل بهشت گردیدم ، در آن جا بیابانهایى و قطعه زمینهایى از مشک دیدم ، که با خشتى از طلا و نقره بنا مى گذاشتند و بسا دست از کار مى کشیدند.
    به آنان گفتم : چرا گاهى بنا مى گذارید و گاهى دست نگاه مى دارید؟
    گفتند: تا مصالح کار برسد.
    گفتم : مصالح شما چیست ؟
    گفتند: این است که مؤ من بگوید سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر هر وقت او اینها را گفت بنا مى گذاریم ، و هر وقت ساکت شد، ما هم امساک مى کنیم .(175)
    173.تاءکید خداوند به گفتن این ذکر
    از امام صادق (ع ) روایت شده است که فرمودند: از جمله واجباتى که خدا روى آن تاءکید بسزا فرموده است ، خدا را فراوان یاد کردن است . آن گاه فرمود: مقصودم از یاد کردن خدا گفتن سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر نیست ، اگر چه آن هم از ذکر کثیر به حساب مى آید، و لیکن مقصودم خدا را یاد کردن است در هنگامى که انسان به چیز حلال و حرام برخورد مى کند که اگر آن اطاعت از خداست ، انجام دهد، و اگر نافرمانى از اوست ، آن را رها کند.(176)
    174.براى هر تسبیح ده درخت در بهشت
    امام باقر (ع ) گوید: رسول خدا (ص ) به مردى گذر کرد که در باغستانى درخت مى کاشت . نزد او ایستاد و فرمود: تو را دلالت نکنم بر کشت درختانى که ریشه هایشان برجاتر و رسیدن میوه هایشان زودتر و میوه هایشان بهتر و پاینده تر باشند؟ گفت : چرا، مرا بدان راهنمائى کن یا رسول الله . فرمود: چون بامداد و پسین کنى ، بگو سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله والله اکبر زیرا اگر آن را گویى به شماره هر تسبیح ده درخت در بهشت دارى از انواع میوه و آنها از باقیات صالحاتند. فرمود: آن مرد گفت : پس به راستى یا رسول الله ، من شما را گواه گرفتم که این نخلستان من وقف است و قبض شده است بر فقراى مسلمانان که مستحق صدقه باشند.(177)
    175.ذکر با تربت امام حسین (ع )
    از امام رضا (ع ) روایت شده که هر کس با تربت امام حسین (ع ) بگوید: سبحان الله والحمد لله و لا اله الا الله والله اکبر با هر ذکر خداوند شش هزار حسنه براى او ثبت مى کند و شش هزار گناه او را محو نمود شش ‍ هزار درجه بالا برده و شش هزار شفاعت براى او مى نویسد.(178)
    9.ذکر تسبیحات فاطمه زهرا (س )
    176.ریشه این تسبیح در قرآن
    امام صادق (ع ) فرمود: تسبیح فاطمه زهرا(س ) از جمله ذکر بسیار است که خداوند عزوجل فرموده است : اذکروا الله ذکرا کثیرا (یاد کنید خدا را، یاد کردن بسیار).(179)
    177.تسبیحات بعد از نماز
    امام صادق (ع ) فرمود: کسى که بعد از نماز واجب ، پیش از آن که برخیزد، با تسبیح حضرت فاطمه (س ) تسبیح بگوید، خداوند او را مى آمرزد. و باید این تسبیح را با الله اکبر شروع کند.(180)
    178.ذکر کثیر
    از امام صادق (ع ) تفسیر این آیه کریمه را خواستند: و بسیار یاد خدا کردند و پس از این که ستم دیدند انتقام گرفتند که مقصود از ذکر کثیر چیست ؟ فرمود: هر که تسبیح حضرت فاطمه زهرا (س ) کند، ذکر خدا بسیار کرده است .(181)
    179.هدیه پیامبر به فاطمه زهرا(س )
    على (ع ) فرمود: حضرت فاطمه زهرا(س ) به خدمت رسول اکرم (ص ) رفت و درخواست خادمى نمود.
    رسول خدا (ص ) فرمود: آیا به تو خبر ندهم به چیزى که از فایده خادم براى تو بهتر باشد؟ به هنگام خواب سى وسه بار سبحان الله و سى وسه بار الحمد لله و سى و چهار بار الله اکبر بگو.(182)
    180.تعلیم تسبیح به فرزندان
    امام جعفر صادق (ع ) فرمود: اى ابوهارون ! اما خردسالان خود را به تسبیح حضرت زهرا(س ) فرمان مى دهیم ، همچنان که آنان را ماءمور به برگزارى نماز مى نماییم . ملازم و مراقب آن باش ، که هر بنده اى اگر آن را مواظبت کند، بدبخت نمى شود.(183)
    181.محبوب تر از هزار رکعت نماز
    امام صادق (ع ) فرمودند: تسبیح حضرت فاطمه زهرا(س ) در تعقیب هر نمازى در نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز در هر روز است .(184)
    182.بهترین تسبیح
    امام باقر (ع ) فرمود: هیچ بنده اى خدا را با ذکرى تمجید و عبادت نکرد که بهتر از تسبیح حضرت فاطمه زهرا(س ) باشد و اگر چیزى بهتر از آن بود، رسول خدا (ص ) آن را به حضرت زهرا(س ) مى بخشید.(185)
    183.تسبیحات و برابرى با برترین اعمال
    امام صادق (ع ) از پدرانش روایت نموده که امیرالمومنین على (ع ) فرمود: فقیران به نزد رسول خدا (ص ) آمده و عرض کردند: اى رسول خدا! ثروتمندان دارایى دارند که بنده آزاد کنند، ولى ما نداریم ، دارایى دارند که حج بروند، ولى ما نداریم ، دارایى دارند که صدقه بدهند، ولى ما نداریم ، دارایى دارند که با آن جهاد کنند، ولى ما نداریم .
    پیامبر (ص ) فرمود: هر کس صد بار تکبیر الله اکبر بگوید، از آزاد کردن صد بنده بالاتر است و آن کسى که صد بار تسبیح سبحان الله بگوید، بالاتر از بردن صد شتر به حج است ، و هر کسى که صدبار تحمید کند الحمد لله بگوید، بالاتر از بردن صد اسب با زین ، دهنه و رکاب آن در راه خداست ، و هر کس که صد بار لا اله اله الله بگوید، عمل او برتر از عمل سایر مردم است ، مگر کسى که بیش از این بگوید.
    امیرالمومنین (ع ) فرمود: این خبر به گوش ثروتمندان رسید، آنان هم همین اعمال را انجام دادند. فقرا دوباره به خدمت پیامبر (ص ) آمده و عرض ‍ کردند: اى رسول خدا! آنچه فرمودى به گوش ثروتمندان رسید، آنان هم آن اعمال را انجام دادند. پیامبر (ص ) فرمود: اینها احسان خداست و به هر کس که بخواهد مى دهد و احسان خداوند زیاد است .
    184.آثار تسبیح و تحمید و تهلیل در قیامت
    امام باقر (ع ) به نقل از رسول خدا (ص ) مى فرماید: کسى که سبحان الله بگوید خداوند به خاطر آن درختى در بهشت براى او مى کارد. و کسى که الحمد لله بگوید، خداوند به خاطر آن درختى در بهشت براى او مى کارد. و کسى که لا اله الا الله بگوید، خداوند به خاطر آن درختى در بهشت براى او مى کارد. و آن که الله اکبر بگوید، خداوند به خاطر آن درختى در بهشت براى او مى کارد.
    در اینجا مردى از قریش گفت : بلى ، پس در این صورت ، ما در بهشت درختان فراوانى داریم . حضرت فرمودند: بلى ، ولى مواظب باشید آتش ‍ نفرستید، که همه آنها را بسوزاند زیرا خداوند عزوجل مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! از خدا اطاعت کنید، از رسول او نیز اطاعت کنید و اعمال خود را باطل نکنید.(186)
    185.تسبیحات در کلام على (ع )
    امیرالمومنین على (ع ) مى فرماید: تسبیح و سبحان الله گفتن یک نیمه از ترازوى اعمال را پر کرده و الحمد لله گفتن ترازوى اعمال را سرشار مى سازد و الله اکبر گفتن فاصله میان آسمان و زمین را پر مى کند.
    186.تسبیح هنگام خواب
    امام صادق (ع ) درباره تسبیح فاطمه زهرا(س ) فرمود: چون به خوابگاه خود رفتى ، سى و چهار مرتبه الله اکبر بگو و سى و سه بار الحمد لله بگو و سى و سه بار سبحان الله و آیة الکرسى و دو سوره قل اعوذ... را با ده آیه از اول سوره صافات و ده آیه از آخرش بخوان .(187)
    187.تسبیحات در ترازوى اعمال
    از امام صادق (ع ) نقل است که امیرالمومنین (ع ) فرمود: سبحان الله گفتن نیمى از اعمال است ، و الحمد لله گفتن همه میزان را پر مى کند، و الله اکبر میان آسمان و زمین را پر مى کند.(188)
    10.ذکر ((یاالله )) و ((یارب ))
    188.راه استجابت دعا
    امیرالمومنین (ع ) فرمود: کسى که صد آیه قرآن ، از هر کجاى آن را بخواند و سپس هفت بار ((یاالله )) بگوید، اگر دعا کند که صخره اى از جایش کنده شود، ان شاءالله کنده خواهد شد.(189)
    189.ذکر هنگام بیمارى
    از محمد بن حمران گوید: اسماعیل ، فرزند امام صادق (ع ) بیمار شد و امام صادق (ع ) به او فرمود: ده بار((بگو یارب ، یارب )) زیرا هر که آن را بگوید، به او ندا رسد: لبیک ! حاجتى دارى ؟(190)
    190.بر آورده شدن حاجت
    از امام صادق (ع ) فرمود: هر کس ده بار ((یارب ، یارب )) بگوید، به او گفته شود: لبیک ! چه حاجتى دارى ؟(191)
    191.ذکر بعد از نماز ظهر
    امام صادق (ع ) مى فرماید: یکى از فرزندان پدرم از درد شکایت مى کرد، پدرم به او مى فرمود: ده مرتبه بعد از نماز ظهر بگو:((یا الله یا الله یا الله ))که هر کس این ذکر را بگوید خداوند مى فرماید: چه حاجتى دارى اى بنده من ؟!(192)
    192.لبیک از جانب خداوند
    امام صادق (ع ) فرمود: هر کس که بگوید یا ((رب یا الله ، یا رب یا الله )) تا نفسش ببرد، به او گفته شود: لبیک ! چه حاجتى دارى ؟(193 )
    193.تاءثیر ده بار یا الله گفتن
    از امام صادق (ع ) فرمود: هر کس که ده بار بگوید یاالله یاالله به او گفته شود: لبیک ! چه حاجتى دارى ؟(194)
    194.ذکرى بهتر از دنیا و آخرت
    از امام زین العابدین (ع ) نقل شده که فرمود: پیامبر خدا (ص ) بر جمعى از اقوام وارد شدند و فرمودند: آیا مى خواهید به شما چیزى یاد دهم که بهتر از دنیا و آخرت باشد؟ و هر گاه مبتلا به غم و اندوهى شدید، خداى را با آن بخوانید و آن رفع شود؟ گفتند: آرى یا رسول خدا.
    پیامبر (ص ) فرمود: بگویید: الله الله الله ربنا لا نشرک به شیئا و بعد از این ذکر هر چه مى خواهید بگویید.(195)
    195.رفع اندوه
    از سعید بن یسار گوید: به امام صادق (ع ) گفتم : غمگین مى شوم . فرمود: بسیار بگو الله الله ربى لا اشرک به شیئا و هر گاه از وسوسه یا اندیشه هاى بیهوده (حدیث نفس ) بترسى بگو: بار خدایا! من بنده و بنده زاده توام و مهارم به دست تو است ، حکم تو درباره من عادلانه است و فرمانت درباره من مجرى است ، بار خدایا! من از تو خواهش مى کنم به حق هر نامى که دارى و آن را در قرآنت فرو فرستادى ، یا به یکى از آفریده هایت آموختى ، یا در علم غیب به خود اختصاص دادى که رحمت فرستى بر محمد و آل محمد و قرآن را نور چشم من سازى و بهار دل من و برطرف شدن اندوه و برنده همّ من گردانى . الله الله ربى لا اشرک به شیئا.(196)
    196.ذکرى براى رفع مریضى
    صاحب کتاب امان الاخطار مى گوید: ما دعایى را که براى رفع امراض داریم و به تجربه هم به اثرات آن رسیده ایم ، این است که بر کاغذى بنویسید:
    یا من اسمه دواء و ذکره شفاء یا من یجعل الشفاء فیما یشاء من الاءشیاء، صل على محمد و آل محمد و اجعل شفائى من هذا الداء فى اسمک هذا، یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یارب یارب یارب یارب یارب یارب یارب یارب یارب یارب یارب ، یا ارحم الراحمین یا ارحم الراحمین یا ارحم الراحمین یا ارحم الراحمین یا ارحم الراحمین یا ارحم الراحمین یا ارحم الراحمین یا ارحم الراحمین یا ارحم الراحمین یا ارحم الراحمین .

    (اى کسى که نام مبارکت دواى هر درد، و یاد تو شفابخش دل ها و جان ها است ، اى توانایى که دواى درد را در هر چه بخواهى قرار مى دهى ، بر محمد و آل او رحمت فرست و شفاى این درد مرا، در این اسم مقدس قرار ده : یا الله یا الله ... الى آخر).(197)


    11.ذکر لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظیم
    197.دفع بلا و رفع غم و غصه
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که در هر روز صد بار بگوید لا حول و لا قوة الا بالله خداوند هفتاد نوع بلا را از او دور مى گرداند که کمترین آنها غم و غصه است .(198)
    198.تاءخیر زمان مرگ
    امام صادق (ع ) فرمودند: آن کس که هزار بار بگوید لا حول و لا قوة الا بالله خداى تعالى حج خانه اش را روزى اش خواهد نمود و اگر مرگش نزدیک باشد، خدا آن را به تاءخیر خواهد انداخت تا حج را روزى اش ‍ سازد.(199)
    199.ذکر سر بریده امام حسین (ع )
    در دمشق شنیده شد که سر مطهر امام حسین (ع ) مى گوید: لا حول و لا قوة الا بالله .(200)
    200.گنجى از بهشت
    رسول خدا (ص ) فرمود: بسیار لا حول و لا قوة الا بالله بگویید که آن از گنجهاى بهشت است .(201)
    201.دور شدن هفتاد بلا
    راوى مى گوید شنیدم که امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که بگوید لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم خداى عزوجل به خاطر آن هفتاد نوع بلا را از او دور مى گرداند که کمترین آنها خفه شدن است .(202)
    202.رفع درد و اندوه
    از پیغمبر اکرم (ص ) روایت شده است که فرمودند: سخن لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم گنجى از گنجهاى بهشت است و آن باعث شفا یافتن از نود و نه درد است که آسانترین آنها اندوه است .(203)
    203.شفاى هفتاد و دو نوع درد
    رسول خدا (ص ) فرمود: هر کس که نعمت هاى فراوان به وى برسد الحمد لله رب العالمین بسیار بگوید، و آن که تهیدستى به وى فشار آورد لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم زیاد بگوید که آن گنجى از گنجهاى بهشت است و شفاى هفتاد و دو نوع درد است که کمترین آنها اندوه مى باشد.
    204.هرگاه اندوهگین شدى
    از امام صادق (ع ) روایت شده است که در سفارشى فرموده اند: اى ، سفیان ! هر گاه خدا به یکى از شما نعمتى عطا فرمود، بایستد و خداى عزوجل را ستایش و سپاس گوید، یعنى بگوید الحمد لله و هر گاه روزى اش برسد، باید درخواست آمرزش کند، یعنى بگوید استغفر الله و هر گاه اندوهگین شود، بگوید لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم .(204)
    205.داروى نود و نه بیمارى
    از رسول خدا (ص ) روایت شده است که فرمودند: گفتن لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم دارویى است که نود و نه بیمارى را بهبود مى بخشد که آسانترین آنها اندوه است و معناى این کلمه چنین است هیچ حرکت و نیرویى جز به سبب و خواست خدا پدید نیامد.(205)
    206.رفع شدن بلایا
    از امام صادق (ع ) روایت شده که فرمود: هر گاه نماز بامداد و مغرب خواندى ، هفت بار بگو: بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم زیرا هر که آن را بگوید، به او نرسد جنون و جذام و برص ، و نه هفتاد نوع از انواع بلا.(206)
    207.مرتفع شدن انواع بلیات
    از امام باقر (ع ) روایت شده است که رسول گرامى خدا (ص ) فرمودند: هر کس سه بار بگوید بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم خداوند تعالى نود و نه نوع از انواع بلا را از او دور سازد که آسان ترین آنها خفگى است .(207)
    208.توصیه پیامبر به على (ع )
    بکیر مى گوید: از امیرالمومنین (ع ) شنیدم که مى فرمود: رسول خدا (ص ) به من فرمود: اى على ! آیا به تو کلماتى نیاموزم ؟ هر گاه که در سختى و بلایى در افتى ، بگو بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم زیرا خداوند عزوجل مى گرداند بدان از تو آنچه را خواهد از انواع بلا.(208)
    209.درمان بیمارى و ندارى
    اسماعیل بن عبدالخالق گوید: مردى از اصحاب پیامبر (ص ) دیر به خدمت ایشان رسید و سپس نزد آن حضرت آمد.
    رسول خدا (ص ) به او فرمود: چه چیزى موجب دیر کردن تو شد از آمدن نزد ما؟ عرض کرد: بیمارى و ندارى .
    فرمود: آیا به تو دعائى یاد ندهم که خدا به وسیله آن بیمارى و ندارى را از تو ببرد؟ عرض کرد: چرا یا رسول الله .
    پیامبر (ص ) فرمود: بگو لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم ، توکلت على الحى الذى لا یموت و الحمد لله الذى لم یتخذ (صاحبة و لا) ولدا و لم یکن له شریک فى الملک و لم یکن له ولى من الذل و کبره تکبیرا.
    گوید: درنگى نکرد که نزد پیغمبر (ص ) بازگشت و عرض کرد: یا رسول الله خداوند بیمارى و ندارى را از من برد.(209)
    210.صد بار بعد از نماز صبح
    امام رضا (ع ) فرمود: هر کس پس از نماز صبح صد بار بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم بگوید، به اسم اعظم خدا از سیاهى چشم به سفیدى آن نزدیک تر شده و به راستى که در مدار اسم اعظم قرار گرفته است .(210)
    211.هفت بار بعد از نماز صبح و مغرب
    از امام صادق (ع ) نقل است که فرمود: دنبال نماز فجر و نماز مغرب هفت بار بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم خداوند عزوجل هفتاد نوع بلا را از او بگرداند که آسانترین آنها بادهاى بد (چون استسقاء و غیره ، یا مقصود عفونت اعضاء است که بوى بد دهد، یا گرفتارى به توفان که موجب سقوط و هلاکت باشد - از مجلسى و غیره ) و پیسى و دیوانگى است ، و اگر شقى باشد از شقاوت به در آید و در سعادتمندان نوشته شود.(211)
    212.دفع انواع بیماریها
    از امام صادق (ع ) فرمود: چون نماز مغرب و بامداد بخوانى ، هفت بار بگو: بسم الله الرحمن الرحیم ، و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم زیرا هر کس آن را بگوید، خوره و پیسى و دیوانگى و هفتاد نوع بلا به او نرسد.(212)
    213.زمزمه امام حسین (ع )
    کار جنگ بر امام حسین (ع ) سخت و تنگ شد و یگانه و تنها ماند، به خیمه هاى فرزندان پدرش روى آورد، آنها را از ایشان خالى و تهى دید، سپس به خیمه هاى اصحاب و یارانش التفات نمود، و نگریست کسى از آنان را ندید، پس شروع و آغاز نمود بسیار گفتن لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم .(213)
    214.سفارش به این ذکر الهى
    یکى از اذکارى که عالمان دین به آن بسیار اشاره کرده اند، ذکر لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم است .
    امام باقر (ع ) در معنى این ذکر که به طور اختصار حوقله گفته مى شود فرموده است : یعنى هیچ توانایى براى ما از اینکه معصیت خدا را نکنیم جز کمک و امداد الهى نیست و هیچ نیرویى براى انجام طاعت خدا جز به توفیق او نداریم .(214)
    215.ذکر سر مقدس اباعبدالله (ع )
    مرحوم مغرم مى نویسند: موقعى که فرستنده یا پادشاه روم ، به یزید پرخاش ‍ نمود و عمل جنایت بار او را محکوم ساخت ، یزید امر به قتل او داد، سر مقدس به صداى بلند به سخن آمد و خواند: لا حول و لا قوة الا بالله .(215)
    216.رفع همّ و غم
    ابن بابویه به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق (ع ) روایت کرده است ، که هر کس در هر روز صد مرتبه بگوید: لا حول و لا قوة الا بالله خداوند تعالى هفتاد نوع بلا را از او دور مى گرداند که کمترین آنها رفع همّ و غم است و هرگز پریشانى نمى بیند.(216 )
    217.سفارش على (ع ) به کمیل
    على (ع ) خطاب به کمیل بن زیاد مى فرماید: اى کمیل ! هر روز نام خدا را بر زبان جارى کن ، بگو: لا حول و لا قوة الا بالله بر خدا توکل کن ، ما را یاد کن ، نام ما ببر و بر ما درود فرست .
    اى کمیل ! به هنگام غذا نام خدایى را که با اسمش هیچ دردى زیان نرساند و نامش براى هر بدى و دردى درمان است به زبان آور.
    اى کمیل ! به هنگام هر سختى بگو: لا حول و لا قوة الا بالله تا خدا آن را کفایت کند. و به هنگام نعمت بگو: الحمد لله تا زیاد شود و چون روزى ات دیر رسد، استغفار کن تا خدا گشایش دهد.(217)
    218.ذکر هنگام بیرون آمدن از خانه
    پیامبر گرامى اسلام (ص ) در روایتى درباره آداب و اذکار بیرون آمدن از خانه چنین فرمودند: کسى که هنگام خروج از منزل بگوید بسم الله الرحمن الرحیم دو فرشته مى گویند: هدایت شدى . و اگر بگوید لا حول و لا قوة الا بالله مى گویند: حفظ شدى . و اگر بگوید توکلت على الله مى گویند: بى نیاز شدى .
    در این هنگام شیطان مى گوید: چگونه مى توانم در بنده اى که هدایت شده ، حفظ گردیده و بى نیاز شده است ، نفوذ کنم .(218)
    219.خروج از خانه
    ابوحمزه مى گوید: چون امام باقر (ع ) از خانه بیرون مى شد، مى گفت : بسم الله خرجت ، و على الله توکلت ، و لا حول و لا قوة الا بالله .(219)
    220.براى رفع فقر
    از امام صادق (ع ) نقل است که پیامبر (ص ) فرموده اند: هر کس که فقر به او روى آورد، این ذکر را زیاد بگوید: لا حول و لا قوة الا بالله .(220)
    221.ذکر بعد از نماز صبح و مغرب
    سید بن طاووس به سند معتبر از حضرت رضا (ع ) روایت کرده هر که بعد از نماز صبح صد مرتبه بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم بداند که این ذکر به اسم اعظم خدا نزدیک تر است از سیاهى چشم به سفیدى آن ، و امید زیادى است به برآورده شدن حاجتش .
    و به سندهاى معتبر از امام صادق (ع ) و امام کاظم (ع ) منقول است که هر کس بعد از نماز صبح و مغرب ، پیش از آن که سخنى بگوید و حرکتى کند، هفت مرتبه این دعا را بخواند، هفتاد نوع بلا از وى دور شود، که کمترین آنها خوره و پیسى و شر شیطان رجیم است .(221)
    222.توسل به امام جواد (ع )
    براى شفا یافتن هر مریضى دو رکعت نماز حاجت و توسل به حضرت جواد الائمه (ع ) بخواند و بعد یکصد و چهل و شش مرتبه بگوید: ما شاء الله لا حول و لا قوة الا بالله . اگر در ساعتى که منسوب به آن حضرت است باشد، بسیار مفید و ساعت آن را هم از نماز عصر تا دو ساعت بعد از آن تشخیص ‍ داده اند که مورد استجابت است .(222)
    223.ذکر براى رفتن حج
    حضرت صادق (ع ) فرمود: هر کس هزار مرتبه لاحول و لا قوة الا بالله بگوید خداوند حج را روزى او گرداند و اگر اجل او نزدیک شده باشد خداوند اجلش را تاءخیر اندازد تا حج را به او روزى فرماید.(223)
    224.دورى شیطان
    شیخ شهید از حضرت رسول اکرم (ص ) نقل کرده که فرمود: شیطان بر دو قسم است : شیطان جنى ، که با گفتن لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظیم از شما دور مى شود.
    و شیطان انسى ، که آن هم از شما دور مى شود با فرستادن صلوات بر محمد و آل او: اللهم صل على محمد و آل محمد.(224)
    225.رفع گرفتارى
    در مکارم الاخلاق است که حضرت رسول (ص ) به على (ع ) فرمودند: هر گاه گرفتارى پیدا کردى ، این دعا را زیاد بخوان :
    بسم الله الرحمن الرحیم ، لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم ایاک نعبد و ایاک نستعین .(225)
    226.رفع وسوسه شیطان
    از حضرت صادق (ع ) نقل شده که فرموده : براى دفع وسوسه شیطان دست بر سینه خود بکش و بگو: بسم الله و بالله محمد رسول الله و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم ، اللهم امسح عنى ما احذر.
    سپس دست خود را بر شکم مى کشى و این ذکر را سه مرتبه تکرار مى کنى که ان شاءالله برطرف مى شود.(226)
    227.دفع هفتاد بلا
    جمیل گوید، شنیدم که امام صادق (ع ) مى فرمود: هرکس هفتاد بار بگوید:
    ما شاءالله لا حول و لا قوة الا بالله هفتاد نوع بلا از او بگردد که آسان تر از همه ، خنق و خفه شدن باشد. گفتم : قربانت ! خنق چیست ؟ فرمود: مقصود این است که دچار دیوانگى نشود تا خفه گردد.(227)
    228.درمان دردها
    از امام صادق (ع ) نقل شده که فرمود: هر دردمند دست خود را به موضع درد بگذارد و بگوید: بسم الله و بالله و محمد رسول الله صلى الله علیه و آله و لا حول و لا قوة الا بالله اللهم امسح عنى ما اجد (به نام مقدس ‍ خدا و مقام رسول خدا حضرت محمد (ص ) استعانت و کمک مى جویم چون غیر از قدرت خدا هیچ قدرتى را موثر نمى دانم ، خدایا دردى را که در وجودم احساس مى کنم برطرف فرما.) پس با دست راست موضع درد را سه مرتبه مسح کند.(228)
    229.ذکرهاى موثر در دنیا و آخرت
    امام باقر (ع ) فرمودند: شخصى به نام شبیه هذلى ، حضور پیامبر اکرم (ص ) آمده و عرض کرد: اى پیامبر خدا! پیرمردى هستم که سنم بالا است و کارهایى مانند نماز، روزه ، حج و جهاد را که قبلا انجام میدادم ، اکنون نمى توانم انجام دهم . اى رسول خدا! سخنى به من بیاموز که ثواب خداوند را نصیبم سازد و بر من آسان گیر اى رسول خدا! آن حضرت فرمودند: سخنت را تکرار کن و او تکرار کرد. و به همین ترتیب تا سه بار سخن خود را تکرار کرد. آن گاه پیامبر (ص ) به او فرمودند: اطراف تو هیچ درخت و گلى نبود، مگر اینکه دلشان به حالت سوخت و برایت گریه کردند. پس از نماز صبح ده بار بگو سبحان الله العظیم و بحمده و لاحول و لا قوة الا بالله العلى العظیم (خداى بزرگ را منزه میدانم و به ثناى او مشغولم و هیچ توان و نیرویى جز با یارى خداى بزرگ بلند مرتبه بزرگ نیست ) که همانا خداوند بزرگ با این ذکر تو را از کورى ، دیوانگى ، جذام ، فقر و زیر آوار ماندن محفوظ مى دارد. عرض کرد: اى رسول خدا،این ذکر براى دنیا بود، براى آخرت چه ؟ پیامبر (ص ) فرمودند: اللهم اهدنى من عندک ، وافض ‍ على من فضلک وانشر على من رحمتک و انزل على من برکاتک (خداوندا! مرا از جانب خود راهنمایى نما و از فضل خویش بهره مند ساز، از رحمت خود برمن فرو ریز و از برکات خود بر من نازل فرما).
    حضرت صادق (ع ) فرمودند: این دستورات را گویى او با دستانش گرفت و رفت . آن گاه پیامبر (ص ) فرمودند: بدانید که همانا اگر او در روز قیامت بیاید و این اذکار را عمدا ترک نکرده باشد، خداوند هشت در بهشت را به روى او باز مى کند که از هر درى که خواست وارد شود.(229)
    230.ذکر بامدادان
    از حماد بن عثمان گوید: شنیدم امام صادق (ع ) مى فرمود: هر که چون نماز بامداد گزارد، صد بار بگوید: ماشاءالله کان لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم (آنچه خداوند بخواهد، خواهد شد و هیچ نیرو و توانى ، جز با کمک او نخواهد بود)، در آن روز خود بدى نبیند.(230)
    231.برطرف شدن حاجات
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى دعا نمى کند و در پایان نمى گوید ماشاء الله ، لاحول و لا قوة الا بالله مگر این که حاجتش برآورده شود.(231)
    232.ذکر هنگام سفر
    از حسن بن جهم از ابى الحسن (ع ) فرمود: چون از منزلت بیرون شوى در سفر باشى و یا در حضر، بگو: بسم الله ، آمنت بالله ، توکلت على الله ، ما شاء الله ، لاحول و لا قوة الا بالله شیاطین به او برخوردند و برگردند و فرشته ها به روى آنها بزنند و بگویند: شما چه راهى بدو دارید با اینکه خدا را نام برده و به او ایمان دارد و بر او توکل کرده است و گفته است : ما شاء الله لا حول و لا قوة الا بالله .
    233.نوشتن ذکر بر روى انگشتر
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که روى انگشتر خود بنویسد: ما شاء الله لا حول و لا قوة الا بالله استغفر الله (آنکه خدا بخواهد، همان خواهد شد، هیچ نیرویى نیست ، مگر با یارى خداوند، از خداوند آمرزش مى خواهم )، از فقرى که همه چیز او را از بین ببرد ایمن خواهد شد.(232)
    12.ذکر استغفر الله ربى و اتوب الیه
    234.ریزش گناهان
    یاسر از امام رضا (ع ) نقل کرده است که فرمود: مثل استغفار همچون برگى است بر درختى که بجنبد و پیاپى فرو ریزد و آن که از گناهش آمرزش جوید و باز گناه کند، چون مسخره کننده پروردگار خود باشد.(233)
    235.بیست و پنج بار استغفار
    از امام صادق (ع ) نقل است که رسول خدا (ص ) را شیوه چنان بود که از هیچ مجلسى برنمى خاست ، گرچه کوتاه بود تا بیست و پنج بار از خداى عزّوجل استغفار مى کرد.(234)
    236.استغفار بهترین عبادت
    رسول خدا (ص ) فرمود: بهترین عبادت ها استغفار است و این است قول خداى عزوجل در قرآن کریم : فاعلم انه لا اله الا الله و استغفر لذنبک (235) (و بدان که راستش این است که نیست شایسته پرستشى جز خدا و آمرزش ‍ بخواه از گناه خود).(236)
    237.استغفار بعد از نماز واجب
    امام باقر (ع ) فرمود: هر که دنبال نماز واجب پیش از آن که دو پاى خود تا کند سه بار بگوید: استغفر الله الذى لا اله الا هو الحى القیوم ذوالجلال و الاکرام و اتوب الیه (آمرزش مى خواهم از خدایى که نیست شایسته ستایشى جز او، زنده و پاینده است ، صاحب جلالت و اکرام است ، و به او باز گردم )، خداوند عزوجل گناهانش را بیامرزد، گرچه مانند کف دریا باشند.(237)
    238.ثواب استغفار
    امام باقر (ع ) از پدرانش (علیهم السلام ) نقل مى نماید که پیامبر (ص ) فرمودند: خوشا به حال آن که روز قیامت در نامه عملش زیر هر گناهى استغفر الله باشد.(238)
    239.هفتاد بار استغفار در روز
    امام صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) در هر روز، هفتاد بار از خداوند عزوجل آمرزش مى طلبید و به درگاه خداى عزوجل هفتاد بار توبه مى کرد.
    راوى گوید، گفتم : او مى فرمود استغفر الله ربى و اتوب الیه ؟
    آن حضرت در پاسخ فرمود: هفتاد بار مى فرمود استغفر الله ، استغفر الله و هفتاد بار مى فرمود اتوب الى الله ، و اتوب الى الله .(239)
    240.استغفار در نماز وتر
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که به مدت یک سال در نماز وتر هفتاد بار ایستاده بگوید استغفر الله و اتوب الیه خداوند تبارک و تعالى او را از کسانى که در سحرها آمرزش مى طلبند (و در قرآن کریم از آنها یاد شده است ) مى نویسد و آمرزش خداى عزوجل براى او واجب مى شود.(240)
    241.کلید آمرزش گناهان کبیره
    امام صادق (ع ) فرمودند: هیچ مؤ منى نیست که در شبانه روز مرتکب چهل گناه کبیره شود، آن گاه با پشیمانى بگوید: استغفر الله الذى لا اله الا هو الحى القیوم بدیع السموات و الارض ذالجلال و الاکرام و اءسئله ان یتوب على (از خداوندى که جز او خدایى نیست ، زنده و قیوم (ازلى و قائم به ذات خویش ) و پدیده آورنده آسمان ها و زمین ، که بزرگ و عزیز است ، آمرزش خواسته و از او مى خواهم مرا ببخشد)، مگر این که خداوند آن گناهان را مى آمرزد، و در کسى که هر روز بیش از چهل گناه کبیره مرتکب شود، خیرى نیست .(241)
    242.استغفار با تربت امام حسین (ع )
    از امام جعفر صادق (ع ) نقل شده است که فرمود: هر کس سنگ هایى را که از تربت امام حسین (ع ) درست مى کند (یعنى تسبیح پخته ) بگرداند، به تعداد هر استغفر الله ربى و اتوب الیه هفتاد استغفار براى او ثبت مى شود و اگر تسبیح در دستش باشد و ذکر نگوید، به عدد هر دانه ، هفت مرتبه استغفار براى او نوشته مى شود.(242)
    243.اقرار به گناهان
    امام صادق (ع ) از پدرانش (علیهم السلام ) نقل مى نماید که رسول خدا (ص ) فرمود: هر کس داراى این چهار چیز باشد، در بزرگترین نور خداوند به سر مى برد:
    1 - نگهدار امرش شهادت به این باشد که خدایى جز خداوند یگانه نیست و همانا من رسول خدایم ؛
    2 - و به هنگام رسیدن مصیبتى بگوید: انا لله و انا الیه راجعون (ما از خداییم و به سوى او باز مى گردیم )؛
    3 - و هنگامى که به خیرى برسد بگوید: الحمد لله (همه ثناها مخصوص ‍ خداست )؛
    4 - هنگامى که گناهى مرتکب شود، بگوید: استغفر الله و اتوب الیه (از خداوند آمرزش خواسته و به سوى او باز مى گردم ).(243)
    244.استغفار در هر روز از ماه شعبان
    رسول خدا (ص ) فرمود: کسى که در هر روز از ماه شعبان هفتاد بار بگوید: استغفر الله الذى لا اله الا هو الرحمن الرحیم الحى القیوم و اتوب الیه (از خداوندى که هیچ خدایى جز او نیست ، بخشنده و مهربان است ، زنده و قیوم (ازلى و قائم به ذات خویش ) است ، آمرزش مى طلبم و به درگاه او توبه مى کنم )، در افق مبین نوشته مى شود.
    عرض کردم : افق مبین چیست ؟
    فرمودند: دشتى است در برابر عرش با رودهاى جارى ، که ثواب هاى بزرگ و عالى در آن نهفته است .(244)
    13.ذکر آیة الکرسى
    245.آیة الکرسى (سوره بقره ، آیات 255 تا 257)
    الله لا اله الا هو الحىّ القیّوم لا تاءخذه سنة و لا نوم له ما فى السّموات و ما فى الارض من ذا الذى یشفع عنده الا باذنه یعلم ما بین ایدیهم و ما خلفهم و لا یحیطون بشى ء من علمه الا بما شاء وسع کرسیّه السموات و الارض و لا یؤ ده حفظهما و هو العلى العظیم # لا اکراه فى الدین قد تبین الرشد من الغى فمن یکفر بالطاغوت و یؤ من بالله فقد استمسک بالعروة الوثقى لا انفصام لها و الله سمیع علیم # الله ولى الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الى النّور و الّذین کفروا اولیائهم الطاغوت یخرجونهم من النور الى الظلمات اولئک اصحاب النار هم فیها خالدون .
    ترجمه :
    الله است که خدایى جز او نیست . زنده و بسیار نگاهدارنده است . او را خواب سبک و سنگین فرا نگیرد. آنچه در آسمانها و در زمین است از آن اوست . کیست که در آستان او جز به اذن او شفاعت کند؟ آنچه در پیش ‍ روى و در پشت سر آنان است مى داند، و به چیزى از علم او احاطه نیابند، مگر به آنچه او بخواهد. سلطنت و قدرت او آسمانها و زمین و سراسر جهان هستى را فرا گرفته است و نگهبانى آن دو، او را گران نیاید و اوست بلند قدر و بزرگ مرتبه . در دین اکراه نیست . همانا که راه راست از راه کج آشکار گردید. پس آن کس که به طاغوت کافر گردد و به خدا ایمان آورد، همانا که در حقیقت ، به دستاویزى درآویخته باشد که آن را انقطاعى نباشد، و خدا شنوا و دانا است . خدا دوست کسانى است که ایمان آورند، آنان را از تیرگى ها به نور بیرون آورد، و کسانى که کفر ورزند، طاغوت دوست آنان است و آنان را از روشنایى به تاریکى ها فرو برد. آنانند اصحاب آتش ، و آنان در آتش جاویدند.
    246.هنگام خواب
    امام صادق (ع ) فرمود: هر که هنگام خوابیدنش سه بار آیة الکرسى بخواند و آیه 18 از سوره آل عمران : شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط لا اله الا هو العزیز الحکیم و آیه سخره و آیه سجده را قرائت کند، دو شیطان بر او گمارده شود تا او را از مرده شیاطین حفظ کنند بخواهند یا نخواهند و با آن دو، سى تن فرشته باشند که خداى عزوجل را حمد کنند و او را تسبیح گویند و تهلیل گویند و تکبیر گویند و براى او آمرزش خواهند تا آن بنده از خواب بیدار شود و همه ثوابش از او باشد.(245)
    247.نورانیت در قبر
    امام صادق (ع ) فرمودند: زمانى که مؤ من آیة الکرسى را بخواند و ثوابش را براى اهل قبور قرار دهد، خداوند از هر حرفى ملکى گرداند که خداى را براى او تسبیح کند تا روز قیامت ، و به وى مزد شصت پیامبر را دهد و خدا در هر قبرى از مشرق تا مغرب چهل شمع از نور داخل کند و قبرهاى آنها را وسعت دهد.(246)
    248.آیة الکرسى بعد از نماز و وقت خواب
    از رسول گرامى خدا (ص ) روایت شده است که فرمودند: هر کس که آیة الکرسى را بعد از هر نماز واجب بخواند، چیزى مانع از داخل شدنش در بهشت نخواهد بود، مگر مرگ و بر خواندن آن کسى مواظبت نمى کند، مگر آن کس که صدیق و راست و درست باشد و هر کس آن را در هنگام خواب بخواند، خدا او را و خانه اش را و خانه کسانى را که در همسایگى وى قرار دارند، ایمن خواهد ساخت .(247)


    249.قبولى نماز
    از پیغمبر گرامى (ص ) روایت شده است که فرمودند: هر کس که آیة الکرسى را بعد از هر نماز فریضه اى بخواند، نمازش مورد قبول قرار مى گیرد و در امان خدا خواهد بود.(248)
    250.ثواب آیة الکرسى بعد از وضو
    از امام باقر (ع ) روایت شده که فرمودند: هر کس بعد از وضو گرفتن یک بار آیة الکرسى بخواند، خدا ثواب چهل سال عبادت را به او عطا کند و چهل درجه را برایش بالا برد و چهل حورالعین را به تزویجش ‍ درآورد.(249)
    251.خروج از منزل
    از امیر مؤ منان على (ع ) روایت شده است که فرمودند: هر گاه یکى از شما حاجتى داشت ، پس صبح پنجشنبه در طلب آن برود، زیرا رسول اکرم (ص ) در دعا گفت : خدایا، در بیرون رفتن امتم در بامداد پنجشنبه برکت قرار ده و چون از منزل برون رفت ، آیات سوره آل عمران و آیة الکرسى و سوره انا انزلناه ... را بخواند.(250)
    252.رحمت الهى
    از پیغمبر اکرم (ص ) روایت شده است که فرمودند: هر کس آیة الکرسى را بعد از هر نمازى بخواند، هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خدا به سوى خواننده اش نظر رحمت افکند و پس از آن فرشته اى را برانگیزد که از آن هنگام تا فرداى آن کارهاى خوبش را بنویسد و کارهاى بدش را محو نماید.(251)
    253.دفع آفت از مال و جان
    امام زین العابدین (ع ) نقل مى نماید که رسول خدا (ص ) فرمودند: کسى که چهار آیه اول سوره بقره ، آیة الکرسى ، و دو آیه بعد از آن و سه آیه آخر این سوره را قرائت نماید، خودش و مالش دچار هیچ گونه آفتى نخواهد شد، شیطان به او نزدیک نشده و قرآن را فراموش نخواهد کرد.(252)
    254.حفاظت از گزندها
    به سند معتبر از حضرت موسى بن جعفر (ع ) منقول است : هر که آیة الکرسى را بعد از هر نماز فریضه بخواند، او را گزند ضرر نرساند.(253)
    255.کفاره گناهان
    امام صادق (ع ) فرمودند: هر کس بعد از نماز جمعه ، وقتى که سلام مى دهد، حمد را یک بار قل هو الله احد را هفت بار قل اعوذ برب الفلق هفت بار قل اعوذ برب الناس را هفت بار و آیة الکرسى ، آیه سخره ان ربکم الله الذى خلق السموات ...(254) و آیه ما قبل آخر سوره توبه لقد جاءکم رسول من انفسکم ... را بخواند، کفاره گناهان او از آن جمعه تا جمعه دیگر خواهد بود.(255)
    256.آیة الکرسى در نماز مستحبى
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که در هر رکعت از نماز مستحبى خود قل هو الله احد و انا انزلناه فى لیلة القدر و آیة الکرسى را بخواند، خداوند عمل او را بهترین اعمال خواهد دانست ، مگر کسى که مانند او و بیش از او این عمل را انجام دهد.(256)
    257.ذکر رسول خدا (ص ) در بستر
    از محمد بن مروان روایت شده است که امام صادق (ع ) فرمود: آیا به شما گزارش ندهم آنچه را که شیوه رسول گرامى خدا (ص ) بود که هرگاه ایشان به بستر خویش جاى مى گرفت ، چه مى فرمودند؟ گفتم : چرا. فرمود: آیة الکرسى را مى خواند و مى گفت : آمنت بالله و کفرت بالطاغوت بار خدایا! مرا در خواب و بیدارى ام حفظ کن .(257)
    258.مانع بیمارى
    راوى گوید: از امام رضا (ع ) شنیدم که فرمودند: کسى که به هنگام خواب آیة الکرسى بخواند، ان شاءالله از فلج شدن ترسى نخواهد داشت . و هر که آن را پس از هر نمازى بخواند، هیچ گزنده زهردارى به او آسیب نخواهد رساند.(258)
    259.دورى از بلاها و گناهان
    به روایت دیگر، هر که آیة الکرسى را بعد از هر نماز فریضه بخواند، نمازش ‍ مقبول گردد و در امان خدا باشد و خدا او را از بلاها و گناهان نگاه دارد.(259)
    260.آیة الکرسى در تنهایى
    به معصوم رسانیده است که فرمود: هر که تنها در خانه اى شب را به سر برد، باید آیة الکرسى را بخواند و باید بگوید: بارخدایا! هر اسم را آرام کن و ترسم را بیاساى و در تنهایى کمکم کن .(260)
    261.آغاز سفر با آیة الکرسى
    امام صادق (ع ) فرمود: سفر را با دادن صدقه و یا با خواندن آیة الکرسى آغاز کن .(261)
    262.هنگام عزیمت به سفر
    از حضرت موسى بن جعفر (ع ) روایت شده است : اگر مردى عازم سفر است ، بر در خانه اش رو به مسیرى که مى رود، بایستد و سوره حمد و آیة الکرسى را به جلو و چپ و راست بخواند.(262)
    263.دعاى بعد از آیة الکرسى
    از امام صادق (ع ) نقل است که فرمودند: هر کس در سفر، آیة الکرسى را در هر شب بخواند، خود و همراهانش سالم بمانند و سپس بگوید:
    اللهم اجعل مسیرى عبرا و صمتى تفکرا و کلامى ذکرا. (خداوندا! سیر مرا وسیله عبرت ، و سکوتم را وسیله تفکر، و سخنم را ذکر قرار ده ).(263)
    264.ذکرى براى رفع همّ و غم
    از امیر المؤ منین على (ع ) روایت شده است که پیغمبر اکرم (ص ) هر موقع که غم و اندوهى بر آن حضرت روى مى داد، بعد از خواندن آیة الکرسى این دعا را مى خواند و مى فرمود: مسلمانى نیست که این دعا را سه بار بخواند، مگر آن که درخواست خود را به دست آورد.
    یا حى یا قیوم ، یا حیّا لایموت ، یا حى لا اله الا انت کاشف الهم مجیب دعوة المضطرین ، اساءلک بان لک الحمد لا اله الا انت ، المنان ، بدیع السموات و الارض ، ذوالجلال و الاکرام رحمان الدنیا والاخرة و رحیمها رب ارحمنى رحمة تغنینى بها عن رحمة من سواک یا ارحم الراحمین .(264)
    14.ذکر صلوات ((اللهم صل على محمد و آلمحمد))
    265.درود خدا و فرشتگان
    قال الله تعالى : ان الله و ملائکته یصلون على النبى یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما: خدا و فرشتگان خداوند درود مى فرستند بر پیامبر، شما که ایمان دارید صلوات و درود بفرستید بر او و سلام کنید سلامى تمام و نیکو.(265)
    266.فرشتگان مى بینند
    رسول خدا (ص ) فرمود: روز جمعه بسیار بر من صلوات و درود بفرستید که آن روز روزى است که فرشتگان آن را مى بینند و هیچ کس بر من صلوات و درود نمى فرستد جز آن که درود وى بر من عرضه مى شود، تا وقتى که از صلوات خود فراغت حاصل کند.(266)
    267.معناى درود فرشتگان
    امام صادق (ع ) فرمود: صلوات از جانب خداوند رحمت است و از سوى فرشتگان پاک کردن و از طرف مردم دعا است .(267)
    268.صلوات بعد از نماز
    رسول خدا (ص ) به مردى که نماز مى خواند و براى خود دعا مى کرد، ولى نه خدا را سپاس گفت و نه بر پیامبر خدا صلوات فرستاد، فرمود: اى نمازگزار! هر گاه نماز خواندى و نشستى ، خدا را سپاس بگوى و بر من صلوات بفرست ، سپس از او بخواه .
    و نیز آن حضرت فرمود: اى نمازگزار، دعا کن که اجابت مى شود.(268)
    269.صلوات در تشهد نماز
    به روایت ابن مسعود رسول خدا (ص ) فرمود: در تشهد نماز باید بگویید: خدایا، رحمت و برکت خود را بر محمد (ص ) و آل محمد (ص ) نازل کن و رحمت خویش را بر محمد (ص ) و آل محمد (ص ) فرو فرست ، همچنانکه بر ابراهیم (ع ) و آل ابراهیم (ع ) درود و برکت و رحمت نازل فرمودى ، همانا تو پسندیده و بزرگوارى .(269)
    270.ترک صلوات و دوزخ
    رسول خدا (ص ) فرمود: من در نزد هر کس نام برده شوم و بر من صلوات نفرستد، به دوزخ رود و خدا او را دور کند.
    و نیز فرمود: من نزد هر کسى نام برده شوم و صلوات بر مرا فراموش کند، از راه بهشت به خطا رفته باشد.(270)
    271.حفاظت از آتش دوزخ
    صباح بن سیابه از امام جعفر صادق (ع ) روایت کرده است که فرمود: آیا دعایى به تو بیاموزم که روى تو را از آتش دوزخ حفظ کند؟ گوید: عرض ‍ کردم : آرى . فرمودند: پس از طلوع فجر صادق صد بار بگو اللهم صل على محمد و آل محمد پروردگار بزرگ چهره ات را از حرارت جهنم در امان دارد.(271)
    272.درک امام قائم (عج )
    از امام صادق (ع ) روایت شده است که فرمودند: هر کس بعد از نماز صبح و نماز ظهر بگوید اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم (خدایا بر محمد و آلش درود بفرست و به فرجشان سرعت بخش )، نخواهد مرد تا آن که امام قائم از خاندان پیغمبر (ص ) را درک و به ملاقاتش نایل آید.(272)
    273.محرومیت از بهشت
    امام صادق (ع ) فرمودند: هر گاه یکى از شما نماز بخواند و در نمازش نام پیغمبر را نبرد، نمازش او را به جز بهشت راه برد.(273)
    274.صلوات در رکوع و سجود
    امام باقر (ع ) فرمودند: کسى که در رکوع و سجده و قیامش بگوید: اللهم صل على محمد و آل محمد، خداوند براى او همانند ثواب رکوع ، سجده و قیام را مى نویسد.(274)
    275.صلوات بین نماز ظهر و عصر
    امام صادق (ع ) فرمودند: هر کس بین نمازهاى ظهر و عصر بر پیغمبر و آلش ‍ درود فرستد آن درود برابر با هفتاد رکعت نماز خواهد بود.(275)
    276.نورى در قبر و بهشت
    از پیغمبر گرامى اسلام (ص ) روایت شده که فرمودند: بر من فراوان درود فرستید، چه درود فرستادن بر من براى درود فرستنده نورى است در قبر و نورى است در بهشت .(276)
    277.صد حسنه و هزار حسنه
    امام صادق (ع ) فرمودند: در کتابى خواندم که هر کسى بر محمد و آل او صلوات فرستد و بگوید اللهم صل على محمد و آل محمد خداوند براى او صد حسنه ، و هر کسى که بر محمد و اهل بیت او صلوات فرستد اللهم صل على محمد و اهل بیته خداوند براى او هزار حسنه مى نویسد.(277)
    278.مانع آتش دوزخ
    از رسول گرامى (ص ) روایت شده است که فرمودند: کسى که بر من درود بفرستد، داخل آتش نخواهد گردید و هر کس که درود فرستادن بر من را فراموش کند، از راه بهشت به خطا خواهد رفت .(278)
    279.همراهى فرشتگان در صلوات
    پیغمبر اکرم (ص ) فرمودند: همانا کاروانى از فرشتگان به امر خداوند بزرگ در جهان پراکنده اند. هر گاه به جلسه ذکر خاندان عصمت و طهارت مى رسند، به یکدیگر مى گویند: فرود آیید. زمانى که پیاده شدند، اهل محفل را با آمین گفتن و صلوات همراهى مى کنند، و در پایان به همدیگر بر اهل ذکر گویند: خوشا بر شما که آمرزیده شدید.(279)
    280.پاداش صلوات
    امام رضا (ع ) فرمودند: صلوات بر محمد و آل محمد، معادل با پاداش ثواب تسبیح و تکبیر گفتن است .(280)
    281.موجب رسیدن به حاجت
    امام صادق (ع ) فرمودند: راستى بنده اى حاجتى به خداى عزوجل دارد و به ستایش بر خدا آغاز کند و با صلوات به محمد و آل او، تا حاجت خود را فراموش و خدا حاجتش را برآورد، بى آنکه از او درخواستى کرده باشد.(281)
    282.نحوه فرستادن صلوات
    راوى مى گوید نزد امام صادق (ع ) بودم ، مردى گفت : اللهم صل على محمد و اهل بیت محمد.
    امام صادق (ع ) به او فرمودند: ما را در این دعا نیاوردى . آیا نمى دانى که اهل بیت ، پنج تن آل عبا هستند.
    آن مرد پرسید: چه طور بگویم ؟
    امام صادق (ع ) فرمودند: بگو اللهم صل على محمد و آل محمد تا ما و شیعیانمان نیز مشمول این صلوات شویم .(282)
    283.صلوات هنگام ورود به خانه
    راوى مى گوید به امام صادق (ع ) عرض کردم : وارد خانه خدا شدم و هیچ دعایى جز صلوات بر پیامبر (ص ) به یادم نیامد. فرمودند: هیچ کس کارى بهتر از کار تو در آنجا انجام نداده است .(283)
    284.سنگینى صلوات در قیامت
    امام باقر (ع ) از پدران بزرگوار خویش - علیهم السلام - روایت نموده است که رسول خدا (ص ) فرمودند: روز قیامت من در کنار ترازوى اعمال هستم ، کسى که گناهانش سنگین تر از کارهاى نیک وى باشد، صلواتهایى را که بر من فرستاده است ، مى آورم تا کارهاى نیکش را سنگین تر نمایم .(284)
    285.ثبت حسنه بسیار
    امام صادق (ع ) فرمود که پدرم فرمودند: کسى که شهادت بدهد خدایى جز خداى یگانه نیست و شهادت ندهد که حضرت محمد (ص ) رسول خداست ، ده حسنه براى او نوشته میشود و اگر شهادت دهد که حضرت محمد (ص ) رسول خداست ، دو هزار هزار حسنه براى او نوشته مى شود.(285)
    286.مشمول صلوات خدا و فرشتگان
    امام صادق (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) مى فرماید: هر کس بر من صلوات بفرستد، خداوند و فرشته ها بر او صلوات فرستند، هر که خواهد کم فرستد و هر که خواهد بیش .(286)
    287.طلب حاجت بعد از صلوات
    امام صادق (ع ) فرمود: مردى به مسجد آمد و هنوز ستایش خدا نکرده و صلوات بر پیغمبر (ص ) نفرستاده ، آغاز خواهش از خدا نمود. رسول خدا (ص ) فرمود: این بنده شتابانه به درگاه پروردگارش رفت . سپس دیگرى آمد و ستایش خداى عزوجل نمود و صلوات بر رسول خدا (ص ) فرستاد و رسول خد (ص ) فرمود: درخواست کن تا به تو عطا شود. سپس فرمود: در کتاب على (ع ) است که ستایش بر خداوند و صلوات بر رسولش ، پیش از درخواست است و مقدمه آن است و راستى یکى از شماها که نزد مردى آید و حاجتى خواهد، دوست دارد که پیش از درخواست حاجتش براى او سخن خوشى گوید.(287)
    288.رمز محبوبیت دعا
    از امام صادق (ع ) فرمود: پیوسته دعا محبوب است تا صلوات فرستاده شود به محمد و آل محمد (ص ).(288)
    289.شرط استجابت دعا
    حارث بن مغیره گوید: امام صادق (ع ) فرمود: هرگاه خواستى دعا کنى ، خداى عزوجل را تمجید کن و سپاس گزار و تسبیح و تهلیل بگو و بر او ستایش کن و صلوات بفرست بر محمد و آل محمد (ص )، سپس ‍ درخواست کن تا به تو عطا شود.(289)
    290.طلب حاجت با فرستادن صلوات
    امام صادق (ع ) فرمود: هر کس را حاجتى به خداى عزوجل باشد، باید با صلوات بر محمد و آلش آن را آغاز کند و سپس حاجت خویش را بخواهد و باز هم در پایان صلوات بر محمد و آلش بفرستد، زیرا خداوند عزوجل از آن کریم تر است که دو طرف را بپذیرد و میانه را وانهد، زیرا صلوات بر محمد و آلش از او محجوب نباشد.(290)
    291.کفایت دنیا و آخرت
    مردى نزد پیغمبر (ص ) آمد و گفت : یا رسول الله ! من یک سوم صلواتم را از آن تو مقرر دارم ، نه ، بلکه نیمى از صلواتم را از آن تو سازم ، نه ، بلکه همه صلواتم را براى تو مقرر نمایم . رسول خدا (ص ) فرمود: در این صورت ، همه مؤ ونه و خرج دنیا و آخرتت کفایت مى شود.
    292.دعاى بدون صلوات
    امام صادق (ع ) فرمود: هر کس دعایى کند و نام پیغمبر (ص ) نبرد، دعایش ‍ گرد سرش بچرخد، و هر گاه نام پیغمبر (ص ) را برد، دعا بالا رود.(291)
    293.سزاوارترین مردم
    رسول اکرم (ص ) فرمود: سزاوارترین مردم (نزدیکترین ) در روز قیامت به من آن کس است که بیشتر بر من درود فرستد.(292)
    294.برآورده شدن صد حاجت
    امام صادق (ع ) فرمود: هر که صد بار بگوید یا رب صل على محمد و آل محمد صد حاجت از او بر آورده شود که سى از دنیا باشد (و باقى از آخرت ).(293)
    295.ثواب یک بار صلوات
    از پیغمبر خدا (ص ) روایت شده است که فرمودند: هر کس بر من یک بار درود فرستد، خداوند بر او ده بار درود خواهد فرستاد و ده خطا را از او برطرف خواهد ساخت و ده درجه را برایش بالا خواهد برد.(294)
    296.بخیل کیست ؟
    امام حسن مجتبى (ع ) فرمود: رسول خدا (ص ) فرموده است : بخیل کسى است که چون نام من در نزد او برده شود، بر من صلوات نفرستد.(295)
    297.رسیدن صلوات به پیامبر
    امام حسن مجتبى (ع ) فرمود: پیغمبر اکرم (ص ) فرموده است : هر کجا که باشید، بر من صلوات بفرستید که صلوات شما بر من مى رسد.(296)
    298.رضایت خداى تعالى
    عایشه گوید: رسول الله (ص ) فرمود: هر کسى خوشحال مى شود که فرداى قیامت خدا را دیدار کند، در حالى که از او راضى و خشنود باشد، پس بسیار بر من صلوات و درود فرستد.
    299.بدبخت کیست ؟
    جابر (رض ) گفت : پیغمبر خدا (ص ) فرمود: هر کسى که در نزد وى نام من برده شود و بر من صلوات نفرستد، بدبخت است .(297)
    300.عامل رفع نفاق
    رسول خدا (ص ) فرمود: صلوات بر من و خاندان من ، نفاق را مى برد.(298)
    301.ثواب صلوات روز جمعه
    رسول خدا (ص ) فرمود: در روز جمعه فراوان بر من درود فرستید، که هر کس درودش بر من بیشتر باشد، مقام و منزلتش به من نزدیک تر است ، و هر کس روز جمعه صد بار بر من صلوات بفرستد، در روز قیامت با چهره نورانى محشور مى شود، و هر کس در روز جمعه هزار بار بر من درود فرستد، چشم از دنیا نبندد تا جایگاهش را در بهشت ببیند.(299)
    302.صلوات همراه با اشتیاق
    پیامبر اکرم (ص ) فرمودند: هر کس در هر روز سه بار و در هر شب سه بار از روى محبت و اشتیاق بر من درود فرستد بر خداى عزوجل حق است که گناهان آن شب و روز را برایش بیامرزد.(300)
    303.هزار بار صلوات
    امام صادق (ع ) فرمودند: صلوات و درود بر محمد و آل محمد (ص ) هزار بار در روز جمعه و یکصد بار در غیر جمعه سنت است ، و هر که صد بار بر محمد و آل محمد (ص ) صلوات فرستد، و یکصد بار استغفار کند، و یکصد بار سوره مبارکه قل هو الله را بخواند، البته خدایش ‍ مى آمرزد.(301)
    304.برترین عمل در قیامت
    امام صادق (ع ) فرمود: در قیامت هیچ عملى برتر و گرامى تر از صلوات بر محمد و آل او نیست .(302)
    305.عافیت و تندرستى
    پیامبر اکرم (ص ) فرمود: کسى که یک بار بر من صلوات بفرستد، خداوند متعال درى از تندرستى و عافیت را بروى او مى گشاید.(303)
    306.عامل خیر و برکت
    پیامبر اکرم (ص ) فرمود: سخنى که با نام خدا و صلوات بر من آغاز نشود، ناپایدار و به دور از هر گونه خیر و برکتى است .(304)
    307.صد صلوات و صد حاجت
    امام صادق (ع ) فرمودند: هر کسى که در یک روز صد بار بگوید رب صل على محمد و اهل بیته ، خداوند صد حاجت او را بر مى آورد که سى تاى آنها مربوط به دنیا و هفتاد تاى آنها مربوط به آخرت است .(305)
    308.ثواب نوشتن صلوات
    پیامبر اکرم (ص ) فرمود: کسى که در نوشته خود بر من صلوات بفرستد، تا آن نوشته باقى است ، فرشتگان براى او استغفار مى کنند.(306)
    309.رمز استجابت دعا
    رسول خدا (ص ) شنیدند مردى در نماز دعا مى کند، ولى نه خدا را یاد کرد و نه صلوات بر پیامبر خدا (ص ) فرستاد. رسول الله (ص ) فرمودند: او شتاب کرد. سپس وى را فرا خواند و به او و دیگران فرمود: هر گاه یکى از شما نماز خواند، ابتدا حمد و ثناى الهى کند، سپس بر پیامبر خدا (ص ) صلوات فرستد، پس از آن هر چه خواست ، از خدا بخواهد.(307)
    310.صلوات فرشتگان بر امام حسین (ع ) و زائران
    از امام صادق (ع ) ذکر شده که فرمود: خداوند هفتاد هزار فرشته ژولیده موى غبار آلود را بر قبر امام حسین (ع ) گمارده است که هر روز، بر او صلوات مى فرستند و براى آن کسانى که به زیارت قبرش مى آیند، دعا کرده و مى گویند: پروردگارا، اینان زائران امام حسین هستند، براى آنان این کار انجام بده و آن کار را انجام بده .(308)
    311.ثواب سه بار صلوات
    از امیر مؤ منان على (ع ) روایت شده است که فرمودند: هر کس سه بار بگوید اللهم صل على محمد و آل محمد خدا حاجتش را روا فرماید.(309)
    312.صلوات روز و شب جمعه
    رسول اکرم (ص ) فرمود: چون روز و شب جمعه شود، بسیار بر من صلوات و درود فرستید.(310)
    313.سه عمل برتر
    ابوعلقمه مى گوید: پس از نماز صبح ، پیامبر (ص ) روى به طرف ما کرد و فرمود: اى اصحاب من ! دیشب ، عمویم حمزه و برادرم جعفر (طیار) را به خواب دیدم به آن دو نزدیک شدم و گفتم : پدر و مادرم فدایتان ، کدام عمل را برتر یافتید؟ پاسخ دادند: پدر و مادر ما فدایت باد، ما صلوات بر تو، تشنه را سیراب کردن و محبت على بن ابى طالب (ع ) را برترین اعمال یافتیم .
    15.ذکر یونسیه : لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین
    314.ذکر حضرت یونس در شکم ماهى
    و ذا النون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین ، فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجى المومنین .(311)
    (ذاالنون (یونس ) را (به یاد آور)، در آن هنگام که خشمگین (از میان قوم خود) رفت و چنین مى پنداشت که ما بر او تنگ نخواهیم گرفت (ولى هنگامى که در کام نهنگ فرو رفت ) در آن ظلمت ها (ى متراکم ) فریاد مى زد: خداوندا، جز تو معبودى نیست ، منزهى تو، همانا من از ستمکاران بودم . ما دعاى او را به اجابت رساندیم و از آن اندوه نجاتش بخشیدیم و همین گونه مؤ منان را نجات خواهیم داد.)(312)
    315.تسبیح حضرت یونس (ع )
    در قرآن کریم آمده است : فلولا انه کان من المسبحین للبث فى بطنه الى یوم یبعثون (اگر او (یونس ) از تسبیح کنندگان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهى مى ماند).(313)
    او در سایه تسبیح پروردگار مشغول عفو خاصش شد. تسبیح یونس این بود که مى گفت : لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین و در میان ظلمتهاى متراکم فریاد زد که : معبودى جز تو نیست ، منزهى تو، من از ظالمین و ستمکاران بودم .
    316.سرگذشت حضرت یونس
    1- حضرت یونس در میان قومش به دعوت و تبلیغ مشغول بود، ولى هر چه کوشش کرد، ارشادهاى او در دل آنها مؤ ثر نیفتاد، خشمگین شد و آن محل را ترک کرد و به سوى دریا رفت ، در آنجا بر کشتى سوار شد، در میان راه دریا متلاطم گشت ، چیزى نمانده بود که همه اهل کشتى غرق شوند. ناخداى کشتى گفت : من فکر مى کنم در میان شما بنده فرارى وجود دارد که باید به دریا افکنده شود، (و یا گفت کشتى زیاد سنگین است و باید یک نفر را به قید قرعه به دریا بیفکنیم ) به هر حال چند بار قرعه کشیدند و در هر بار به نام یونس در آمد. او فهمید در این کار سرى نهفته است و تسلیم حوادث شد. وقتى او را به دریا افکندند، نهنگ عظیمى او را در کام خود فرو برد و خدا او را به صورت اعجازآمیز زنده نگاه داشت .
    2- سرانجام او متوجه شد ترک اولایى انجام داده ، به درگاه خدا روى آورد و به تقصیر خود اعتراف نمود، خدا نیز دعاى او را استجابت فرمود، از آن تنگنا نجاتش داد.(314)
    3- سرانجام به خاطر همین ترک اولى (خسته شدن از تبلیغ بین قوم خود) او را در فشار قرار دادیم . نهنگ عظیمى او را بلعید، فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت (و او (یونس ) در آن ظلمتهاى متراکم صدا زد: خداوندا، جز تو معبودى نیست ) سبحانک انى کنت من الظالمین (خداوندا، پاک و منزهى ، من از ستمکاران بودم ).
    4- هم بر خویش ستم کردم و هم بر قوم خودم ، مى بایست بیش از این شداید و ناملایمات و سختى ها را پذیرا مى شدم . تن به همه شکنجه ها مى دادم ، و شاید آنها به راه آیند.(315)
    317.پندار یونس
    از ابو جعفر امام باقر (ع ) آمده که در ذیل آیه و ذا النون اذ ذهب مغاضبا فرمود: غضب وى از اعمال مردمش بود.
    فظن ان لن نقدر علیه یونس پنداشت خدا او را به خاطر غضبش عذاب نمى کند.(316)
    318.صاحب اولاد شد
    مرحوم کلینى نقل مى کند: مردى خراسانى بین مکه و مدینه در زبده به امام صادق (ع ) برخورد و عرضه داشت : فدایت شوم ، من تاکنون فرزنددار نشده ام چه کنم ؟ آن حضرت فرمود: هرگاه به وطن برگشتى و خواستى به سوى همسرت روى ، آیه و ذاالنون اذ ذهب مغاضبا فظن ان لن نقدر علیه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین را تا سه آیه بخوان ، ان شاء الله فرزنددار خواهى شد.(317)
    319.اجابت دعا
    امام صادق (ع ) فرمود: عجب دارم از کسى که غم زده است ، چطور این دعا را نمى خواند: لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین چرا که خدا به دنبال آن مى فرماید: فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجى المؤ منین (ما او را پاسخ دادیم و از غم نجات دادیم و این گونه مؤ منان را نجات دهیم ).(318)


    320.نجات از بیمارى
    پیامبر گرامى (ص ) فرمود: هر بیمار مسلمانى که این دعا را بخواند، اگر در آن بیمارى (بهبود نیافت ) و مرد، پاداش شهید به او داده مى شود و اگر بهبودى یافت ، خوب شده در حالى که تمام گناهانش آمرزیده شده است .
    رسول خدا (ص ) فرمود: آیا به شما خبر دهم از دعایى که هر گاه گرفتارى و غم پیش آید آن دعا را بخوانید گشایش حاصل شود؟ اصحاب گفتند: آرى ، اى رسول خدا. آن حضرت فرمود: دعاى یونس که طعمه ماهى شد. لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین .(319 )
    321.درس سرنوشت
    جمله پرمعنى کذلک ننجى المومنین نشان مى دهد آنچه بر سر یونس آمد از گرفتارى و نجات یک حکم خصوصى نبود، بلکه با حفظ سلسله مراتب ، جنبه عمومى و همگانى دارد، بسیارى از حوادث غم انگیز و گرفتاریهاى سخت و مصیبت بار، مولود گناهان ما است ، تازیانه هایى است براى بیدار شدن ارواح خفته ، و یا کوره اى است براى تصفیه فلز جان آدمى ، هر گاه انسان در این موقع به همان سه نکته اى که یونس توجه کرد توجه پیدا کند، نجات و رهایى حتمى است :
    1- توجه به حقیقت توحید و این که هیچ معبود و هیچ تکیه گاهى به جز الله نیست .
    2- پاک شمردن و تنزیه خدا از هر عیب و نقص و ظلم و ستم و هر گونه گمان سوء درباره ذات پاک او.
    3- اعتراف به گناه و تقصیر خویش .
    حدیثى است در درالمنثور، از پیامبر اسلام (ص ) نقل شده است که فرمود: یکى از نامهاى خدا که هر کس او را با آن بخواند به اجابت مى رسد و هر گاه با آن چیزى را طلب نماید، به او مى دهد، دعاى یونس است . شخصى عرض کرد: اى رسول خدا، آیا او مخصوص یونس بود یا شامل جماعت مسلمانان نیز مى شود. فرمود: هم مربوط به یونس و هم همه مومنان ، هنگامى که خدا را به آن مى خوانند. آیا گفتار خداوند را در قرآن نشنیده اى و کذلک ننجى المومنین . این دلیل بر آن است که هر کس چنین دعایى کند، خداوند اجابت آن را تضمین فرموده است .(320)
    322.حقیقت ذکر در جان انسان
    نیازى به تذکر ندارد که منظور، تنها خواندن الفاظ نیست ، بلکه پیاده شدن حقیقت آن در درون جان انسان است ، یعنى همراه با خواندن این الفاظ، تمامى وجود او با مفهوم آن هماهنگ گردد.
    یادآورى این نکته نیز لازم است که مجازاتهاى الهى بر دو گونه است :
    1- یکى از آن مجازات ها عذاب استیصال است ، یعنى مجازات نهایى که براى نابودى افراد غیر قابل اصلاح فرا مى رسد و هیچ دعایى در آن موقع سودمند نیست ؛ چرا که بعد از فرو نشستن توفان بلا، همان برنامه ها تکرار مى شود.
    2- دیگر، مجازات هاى تنبیهى است که جنبه تربیتى دارد. در این موارد، به محض این که مجازات اثر خود را بخشید و طرف بیدار و متوجه شد، بلافاصله از میان مى رود و از اینجا است که روشن مى شود یکى از فلسفه هاى آفات و بلاها و حوادث ناگوار، همان بیدارسازى تربیت است .(321)
    323.فراغت حال براى ذکر و عبادت
    از ابوبصیر نقل شده است که گفت : به امام صادق (ع ) عرضه داشتم : به چه علت خدا عذاب را از قوم یونس برداشت ، با این که تا بالاى سرشان آمد و بر سرشان سایه افکند و این معامله را با هیچ قومى دیگر نکرد؟
    امام فرمود: براى این که در علم خداى تعالى این معنا بود که به زودى عذاب را از آنان برمى گرداند به خاطر این که توبه مى کنند و اگر این جریان را به اطلاع یونس نرساند، براى این بود که یونس فارغ براى عبادت او باشد و در شکم ماهى به مناجات بااو بپردازد و در عوض ، مستوجب ثواب و کرامت او گردد.(322)
    324.اذکار امام حسین (ع ) در دعاى عرفه
    امام حسین (ع ) در دعاى عرفه این گونه زمزمه مى کند:
    لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از ستمکارانم .
    لا اله الا انت سبحانک انى من المستغفرین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از آمرزش خواهانم .
    لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الموحدین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از یکتا پرستانم .
    لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الخائفین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از هراسناکانم .
    لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الوجلین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از وحشت زدگانم .
    لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الراجین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از امیدوارانم .
    لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الراغبین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از مشتاقانم .
    لا اله الا انت سبحانک انى کنت من المهلّلین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من از خدا گویانم .
    لا اله الا انت سبحانک انى کنت من المسبحین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من تو را تسبیح گویانم .
    لا اله الا انت سبحانک انى کنت من المکبرین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است و من تو را تکبیر گویانم .
    لا اله الا انت سبحانک ربى و رب آبایى الاولین جز تو خدایى نیست ، ذات تو منزه است ، اى خداى من و پشینیان من .
    325.مداومت در ذکر یونسیه
    عالم بزرگوار حاج میرزا جواد ملکى تبریزى گوید: مداومت ذکر یونسیه در شبانه روز ترک نشود، هر چه زیادتر، اثرش هم زیادتر. اقل اقل آن چهار صد مرتبه است ، خیلى اثرها دیدم ، بنده هم تجربه کرده ام ، چند نفر هم مدعى تجربه اند.(323)
    326.ذکر یونسیه در کلام عارفان
    مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکى تبریزى (ره ) مى نویسد: من استادى داشتم بزرگوار، عارف ،عامل و کامل (مراد او آخوند ملاحسینقلى همدانى است ) که نظیر او را ندیده ام ، از او درباره عملى که مجرب ، و در اصلاح قلب و تحصیل معارف مؤ ثر باشد، سؤ ال کردم .
    ایشان در پاسخ فرمودند: براى این امر، هیچ کارى مانند مداومت بر یک سجده طولانى در هر شبانه روز یک مرتبه که در آن لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین گفته شود، نیست .
    انسان این ذکر را بگوید، در حالى که خود را در زندان طبیعت زندانى و مقید به قید و بندهاى این اخلاق رذیله ببیند، و اقرار داشته باشد که ((خداوندا، تو مرا گرفتار این پستى ها نکردى ، و در حق من ظلم روا نداشتى ، و تنها من به خویشتن ستم کردم .))(324)
    327.توصیه بزرگان به ذکر یونسیه
    بزرگان و اهل سلوک ، فواید و تاءثیرات زیادى براى ذکر یونسیه بیان کرده و بهره ها و برکات بسیارى از آن دیده اند.
    مقصود از ذکر یونسه دعایى است که از قول یونس پیامبر - صلوات الله علیه - در آیه 88 از سوره مبارکه انبیاء آمده است و درباره مداومت بر آن براى رفع گرفتارى ها.
    328.ذکر بعد از نماز مغرب و عشاء در شب جمعه
    امام صادق (ع ) دعایى را از حضرت امام محمد باقر (ع ) و آن حضرت از امام زین العابدین (ع ) و آن حضرت از امام حسین بن على (ع ) و آن حضرت از امیرالمومنین (ع ) و آن حضرت از رسول خدا (ص ) و آن حضرت از جبرئیل - صلوات الله علیه - و جبرئیل هم از خداوند بزرگ ، گرفته است ، براى شفاى هر دردمند و گرفتارى نقل فرموده است .
    آن دعا این است که در شب جمعه بعد از نماز مغرب و عشاء بگوید: لا اله الا سبحانک انى کنت من الظالمین (خدایا، جز تو خدایى نیست ، تو از همه بدیها و عیبها منزه و پاکیزه اى . من بودم که در حق خود ستم کردم ).(325)
    329.تکرار ذکر در سجده اى طولانى
    یکى از بزرگان - آیت الله امینى (ره ) - مى گوید: در شبانه روز یک سجده طولانى انجام بده و به مقدارى که حال دارى و با حضور قلب این ذکر را تکرار کن : لا اله الا انت سبحانک انى کنت من الظالمین . ادامه این سجده طولانى مجرب است و آثار خوبى را در بردارد.
    از بعضى از سالکین نقل شده که در سجده چهار هزار مرتبه این ذکر را تکرار مى نموده است .(326)
    16.سایر اذکار
    در رفع مشکلات ، شفاى بیمارى ، اداى قرض و دین ، غلبه بر دشمن ، سختى و گرفتارى ، و سایر اذکار در تعقیب نمازها و اوقات مختلف
    330.اسم خدا
    امام صادق (ع ) به برخى از اصحاب خود فرمودند: آیا اسم خدا را به تو نیاموزم ؟ عرض کرد: آرى ، اى فرزند رسول خدا (ص ). فرمود: سوره الحمد و سوره قل هو الله احد و آیة الکرسى و سوره انا انزلناه ... را قرائت کن ، سپس روى به قبله نما و آنچه دوست دارى ، دعا کن .(327)
    331.خارج شدن از منزل
    امام صادق (ع ) فرمود: چون پدرم از منزل خود بیرون مى شد، مى گفت : بسم الله الرحمن الرحیم ، خرجت بحول الله و قوته لا بحول منّى و لا قوتى بل بحولک و قوتک یا رب متعرضا لرزقک فاءتنى به فى عافیة .(328)
    332.ذکر بعد از نماز مغرب
    امام صادق (ع ) فرمود: هر کس پس از نماز مغرب سه بار بگوید:الحمد لله الذى یفعل ما یشاء و لا یفعل ما یشاء غیره خیر بسیارى به او عطا شود.(329)
    333.سه بار بعد از نماز مغرب
    امام صادق (ع ) فرمود: هر گاه که نماز مغرب را خواندى ، دست بر پیشانى خود بکش و سه مرتبه بگو:بسم الله الذى لا اله الا هو عالم الغیب و الشهادة الرحمن الرحیم ، اللهم اذهب عنى الهمّ (والغمّ) والحزن .(330)
    334.محفوظ ماندن راکب و مرکب
    رسول خدا (ص ) فرمود: کسى که وقتى سوار چهارپا شد، نمى گویدبسم الله و لا حول ولا قوة الا بالله ، الحمد لله الذى هدانا لهذا و سبحان الله الذى سخرلنا هذا و ما کنا له مقرنین (به نام خدا، هیچ توان و نیرویى جز با یارى خدانیست . همه سپاس ها مخصوص خداوندى است که این عمل را به ما آموخت و منزه است کسى که آن (چهارپا) را در اختیار ما قرار داد و ما نمى توانستیم خود این کار را انجام دهیم ) مگر این که خودش و چهارپایش ، تا زمانى که پیاده شوند، محفوظ مى مانند.(331)
    335.دفع مرض و درد
    حضرت صادق (ع ) فرمودند: هر کس در او مرضى و علتى و دردى باشد، پس در هر روز به او بخوان چهل مرتبه مدت چهل روزبسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین ، حسبنا الله و نعم الوکیل تبارک الله احسن الخالقین ، و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم .(332)
    336.ذکر هنگام گرفتارى
    پیامبر (ص ) فرمود: هر که را غمى یا گرفتارى یا بلایى یا تنگى معیشتى برسد باید بگوید:الله ربى و لا اشرک به شیئا، توکلت على الحى الذى لایموت .(333)
    337.دورى از غفلت زدگان
    ابى عبیده حذاء مى گوید: امام باقر (ع ) فرمودند: هر کس در هنگام برآمدن سپیده ، ده بار بگوید لا اله الا الله وحده لا شریک له و له الملک و له الحمد یحیى و یمیت (و یمیت و یحیى ) و هو حى لا یموت بیده الخیر و هو على کل شى قدیر.و ده بار بگوید:و صلى الله على محمد و آل محمد. و سى و پنج بار بگوید: سبحان الله . و سى و پنج بار بگوید: لا اله الا الله . و سى و پنج بار بگوید: الحمد لله ، در آن صبح از غافلان نوشته نشود و اگر آن را در شب بگوید، در آن شب از غافلان ثبت نشود.(334)
    338.دعاى قبل از غروب آفتاب
    امام صادق (ع ) فرمود: دعا پیش از برآمدن آفتاب و پیش از غروب آن روشى است ثابت و واجب ، هنگام سپیده دم و مغرب ده بار مى گویى : لا اله الا الله وحده لا شریک له و له الملک و له الحمد یحیى و یمیت و یمیت و یحیى و هو حى لا یموت بیده الخیر و هو على کل شى قدیر. ده بار مى گویى : اعوذ بالله السمیع العلیم من همزات الشیاطین و اعوذبک رب ان یحضرون
    (یعنى پناه برم به خدا از وسوسه شیطان ها از این که گرد من آیند) ان الله هو السمیع العلیم پیش از برآمدن خورشید و پیش از غروب آن . و اگر فراموش کنى ، آن را قضا مى کنى ، چنانچه نماز راقضا مى کنى .(335)
    339.ثواب سه بار گفتن فسبحان الله ...
    امیرالمومنین (ع ) فرمودند: کسى که در اول شب سه بار بگوید: فسبحان الله حین تمسون و حین تصبحون ، و له الحمد فى السموات و الارض و عشیا و حین تظهرون (خدا را در شام و صبح تسبیح گویید و ستایش ‍ کنید و تمامى ستایشها در آسمانها و زمین و شب و روز براى اوست )، هیچ کدام از خیرهایى را که در آن شب وجود دارد از دست نداده و تمامى شرهاى آن شب از او دور مى شوند، و هر که همین آیات را در صبح بخواند، هیچ کدام از خیرهایى را که در آن روز وجود دارد از دست نداده و همه شرهاى آن روز از او دور مى شوند.(336)
    340.توجه خداوند به بنده
    از امام صادق (ع ) فرمود: هرکه هر روز بگوید لا اله الا الله حقا حقا، لا اله الا الله عبودیه و رقا، لا اله الا الله ایمانا و صدقا (نیست شایسته پرستشى جز خدا، حق است ، حق است ، نیست شایسته پرستشى جز خدا، به او بندگى و رقیت تقدیم کنم ، نیست شایسته پرستشى جز خدا، با ایمان و راستى گویم )، خدا روى خود به سوى او کند و از او روى برنگرداند تا به بهشت در آید.(337)
    341.سبب خوشبختى
    در روایت آمده که جبرئیل نزد رسول خدا (ص ) آمد و گفت : اگر شخصى از امت تو بگوید:
    لا اله الا الله ، وحده وحده وحده (هیچ خدایى جز خداوند یکتاى یگانه یگانه یگانه نیست )، خوشبخت خواهد شد.(338)
    342.ذکر هنگام برخاستن از خواب
    جراح مدائنى از امام صادق (ع ) فرمود: هرگاه یکى از شما شب از خواب برخاست ، باید بگوید: سبحان رب النبیین و آل المرسلین و رب المستضعفین (مقصود از آنها امامانند) والحمد لله الذى یحیى الموتى . و هو على کل شى ء قدیر. خداوند عزوجل مى فرماید: بنده من راست گفت و شکر گزارد.(339)
    343.چهل و پنج هزار حسنه و محو گناهان
    امام صادق (ع ) فرمود: هر که هر روز ده بار بگوید: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له الها واحدا احدا صمدا، لم یتخذ صاحبة و لا ولدا (من گواهم که نیست شایسته پرستش به جز خدا، یگانه است ، شریک ندارد، معبودیست یکتا، یگانه ، بى نیاز، نه همسرى گرفته و نه فرزندى )، خداوند برایش چهل و پنج هزار حسنه مى نویسد و چهل و پنج هزار سیئه از او محو مى کند و چهل و پنج هزار درجه براى او بالا برد.(340)
    در روایت دیگرى است که این ذکرها در آن روز مرز او باشند، در برابر سلطان و شیطان ، و گناه کبیره اى پیرامون او را فرا نگیرد.(341)
    344.ذکر در مقابلسلطان
    و امام صادق (ع ) فرمود: هر که بر سلطانى وارد مى شود که از او مى ترسد باید بگوید بالله استفتح و بالله استنجح و بمحمد اتوجه (بارخدایا، سرکشى آن را برایم رام کن و سختى آن را هموار کن ، زیرا تو محو مى کنى آنچه را خواهى و نزد تو است دفتر کل ).
    و نیز مى گویى : حسبى الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش ‍ العظیم و امتنع بحول الله و قوته من حولهم و قوتهم و امتنع برب الفلق من شر ما خلق و لا حول و لا قوة الا بالله .(342)
    345.پاداش ذکر تشهد
    امام باقر (ع ) فرمود هر کس بگوید: اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله (نیست شایسته پرستشى جز خدا، یگانه است ، شریک ندارد، و گواهم که محمد بنده و رسول اوست )، خداوند برایش هزار هزار حسنه بنویسد.(343)
    346.کفاره گناهان روز
    از عبدالکریم بن عتبة که از امام صادق (ع ) شنیدم مى فرمود: هر که پیش از برآمدن خورشید و هم پیش از غروب خورشید ده بار بگوید: لا اله الا الله وحده لا شریک له و له الملک و له الحمد یحیى و یمیت و یمیت و یحیى و هو حى لا یموت بیده الخیر و هو على کل شى ء قدیر (نیست شایسته پرستشى جز خدا، یگانه است ، شریک ندارد، از آن اوست ملک و از آن اوست سپاس ، زنده کند و بمیراند، و بمیراند و زنده کند و اوست زنده اى که نمى میرد، به دست اوست هر خیر و اوست بر هر چیز توانا)، کفاره گناهان آن روزش گردد.
    همچنین امام صادق (ع ) به نقل از رسول خدا (ص ) فرمود: هرکس نماز بامداد گزارد و پیش از آنکه دو زانو را از زمین بردارد، ده بار ذکر فوق را بگوید، و در مغرب هم چنان عمل کند، هیچ بنده اى خداى عز و جل را به کردارى بهتر از کردار او برخورد نکند، مگر کسى که به مانند او عمل کند.(344)
    347.ذکر در هر نماز
    عایشه گوید: پس از نزول سوره مبارکه اذا جاء نصر الله و الفتح رسول اکرم (ص ) در هر نمازى که مى خواند مى فرمود: سبحانک ربنا و بحمدک ، اللهم اغفر لى (پروردگارا، به تسبیح و ستایش تو مشغولم ، خدایا، مرا بیامرز).(345)
    348.ذکر خواب و بیدارى
    از امام صادق (ع ) نقل است که فرمود: شیوه رسول خدا (ص ) بود که چون در بستر مى آرمید مى فرمود: اللهم باسمک احیا و باسمک اموت (بارخدایا! به نام تو زنده ام و به نام تو مى میرم ) و چون از خواب برمى خاست مى گفت الحمد لله الذى احیانى بعد ما اماتنى و الیه النشور (سپاس از آن خداست که زنده کرد مرا پس از آنکه میرانید مرا، و به سوى اوست رستاخیز).(346)
    349.راضى کردن بنده در روز قیامت
    رسول خدا (ص ) فرمودند: هرکس که بگوید رضیت بالله ربا و بالاسلام دینا و بمحمد رسولا و باهل بیته اولیاء (از نظر پروردگارى به خدا و از نظر دین به اسلام و از نظر فرستاده شدگان به حضرت محمد (ص ) و از نظر سرپرستى به اهل بیت او (ع ) راضى شدم ) به عهده خداوند است که در روز قیامت او را راضى کند.(347)
    350.رفع وسوسه و آثار دیگر
    از امام صادق (ع ) نقل است که مردى نزد پیغمبر (ص ) آمد و عرض کرد: یا رسول الله ! من از وسوسه در سینه خود سختى مى کشم و من مردى عیال وار و نیازمندم . پیامبر (ص ) به او فرمود که این کلمات را تکرار کن :
    توکلت على الحى الذى لا یموت و الحمد لله الذى لم یتخذ صاحبة و لا ولدا و لم یکن له شریک فى الملک و لم یکن له ولى من الذل و کبره تکبیرا. دیرى نپایید که نزد او آمد و به آن حضرت عرض کرد: خدا وسوسه سینه ام را برد و بدهکارى مرا پرداخت و روزى ام را فراوان ساخت .(348)
    351.ذکر در مقابل فرد غیر مسلمان
    امام صادق (ع ) از پدر بزرگوارش و او از پدرانش (علیهم السلام ) روایت مى نماید که پیامبر (ص ) فرمود: کسى که یهودى ، مسیحى ، مجوسى یا شخص غیر مسلمانى را ببیند و بگوید: الحمد لله الذى فضلنى علیک بالاسلام دینا و بالقرآن کتابا و بمحمد نبیا و بعلى اماما و بالمؤ منین ! اخوانا و بالکعبة قبلة (ستایش فقط خدایى را سزاست که از نظر دین با اسلام و از نظر کتاب با قرآن و از نظر پیامبر با حضرت محمد (ص ) و از نظر امام با حضرت على (ع ) و از نظر برادران با مؤ منین و از نظر قبله با کعبه مرا بر تو برترى داد)، خداوند هیچ گاه او را با آن شخص یک جا در آتش قرار نمى دهد.(349)
    352.ثواب تکرار اذان
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که بشنود مؤ ذن مى گوید: اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله سپس به خاطر تصدیق این کلام و به خاطر پاداش خداوند بگوید: و انا اشهد ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله ، اکتفى بهما عن کل من ابى و جحد و اعین بهما من اقر و شهد (و من گواهى مى دهم که خدایى جز خداى یگانه نیست و بى شک محمد (ص ) رسول خداست . با این دو گواهى بى نیازى مى جویم از هر کسى که - از گفتن این شهادتها - امتناع کرد و - وجود خدا و رسالت پیامبر (ص ) را - انکار کرد و یارى مى کنم به این دو گواهى کسانى را که اقرار کردند و گواهى دادند) خدا به عدد کسانى که انکار کرده و گواهى نداده اند و به عدد کسانى که اقرار کرده و گواهى داده اند او را مى آمرزد.(350)
    353.ذکر غلبه بر دشمنان
    از امیرالمؤ منین (ع ) نقل شده که فرمود: خضر نبى را در خواب دیدم و به او گفتم به من بیاموز که به دشمنان ظفر یابم . فرمود: اى على ! بگو: یا هو یا من لا هو الا هو.
    و گفته اند که از جمله اذکار بسیار معتبر، این است : یا هو یا من هو یا من لا هو الا هو، یا اول یا ابد یا دهر یا دیهار یا دیهور (صیغه مبالغه دهر به معنى خدا) یا لا اله الا هو.(351)
    354.ذکر در سجده
    امام باقر (ع ) فرمود: براى طلب رزق در سجده نماز واجب بگو: یا خیر المسئولین و یا خیر المعطین ارزقنى و ارزق عیالى من فضلک الواسع فانک ذوالفضل العظیم .(352)
    355.یازده جمله هنگام خواب
    مفضل بن عمر مى گوید: امام صادق (ع ) به من فرمود: اگر بتوانى هیچ شبى نخوابى تا به یازده جمله خود را در پناه خدا گذارى ؟ گفتم : آنها را به من بفرمایید. فرمود: بگو اعوذ بعزة الله و اعوذ بقدرة الله و اعوذ بجلال الله و اعوذ بسلطان الله و اعوذ بجمال الله و اعوذ بدفع الله و اعوذ بمنع الله و اعوذ بجمع الله و اعوذ بملک الله و اعوذ بوجه الله و اعوذ برسول الله من شر ما خلق و براء و ذراء و پناه گیر بدان ، هر وقت بخواهى .(353)
    356.ذکر براى تحصیل یقین
    یکى از بزرگان - آیت الله امینى - مى گوید: بعد از نماز شب آیه سخره را با حضور قلب ، هفتاد مرتبه بخوان که براى تحصیل یقین و نفى خاطر، مفید و مجرب است . آیه سخره این است (اعراف ، آیه 56) ان ربکم الله الذى خلق السموات و الارض فى ستة ایام ... ان رحمة الله قریب من المحسنین .(354)
    357.ذکر هر روزه
    امام صادق (ع ) فرمودند: کسى که هر روز بگوید اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شریک له الها واحدا احدا صمدا لم یتخذ صاحبة و لا ولدا (شهادت مى دهم که خدایى جز خداى یگانه یکتاى بدون شریک نیست . خداى یگانه اى که بى نیاز بوده و همسر و فرزندى ندارد)، خداوند براى او چهل و پنج هزار هزار حسنه نوشته ، چهل و پنج هزار هزار گناه او را پاک کرده ، چهل و پنج هزار هزار درجه او را بالا مى برد، خانه اى در بهشت براى او مى سازد و مانند کسى است که در آن روز دوازده بار قرآن خوانده باشد.(355)
    358.شیوه اولیاى خدا
    علامه محمد تقى مجلسى مى گوید: اولیاء خدا تداوم بر ذکر یا حى یا قیوم یا من لا اله الا انت را تجربه کرده و نتیجه گرفته اند، من نیز همین ذکر را تجربه نموده ام ، لیکن ذکر من غالبا یا الله است با خارج ساختن غیر خدا از قلب و با توجه کامل به جانب خداى متعال .
    ذکر خدا با مراقبت کامل انجام شود و سایر امور به پایه ذکر نمى رسد، اگر این عمل تا مدت چهل شبانه روز ادامه یابد، درهایى از انوار حکمت و معرفت و محبت بر سالک گشوده مى شود، آن گاه به مقام فناء الله و بقاء بالله ترقى مى کند. عمده چیزى که مهم است ، یکى ، خوردن غذاى حلال ، و دیگر تداوم ذکر خدا.(356)
    359.سفارش یکى از علما
    یکى از نزدیکان آیت الله امینى (ره ) از قول ایشان مى گوید: در شبانه روز ساعتى را تعیین کن و با حضور قلب ذکر یا غنى یا مغنى را تکرار کن .(357)
    360.ورد زبان
    یکى از بزرگان مى گوید: ذکر یا حى یا قیوم ، یا من لا اله الا انت را ورد زبان خود قرار بده و همواره با حضور قلب آن را تکرار کن .(358)
    361.نشان پیروان على (ع )
    گروهى به دنبال امیر المؤ منین على (ع ) حرکت مى کردند، حضرت از آنها پرسید: شما کیستید؟ گفتند: یا امیرالمؤ منین ! ما پیروان تو هستیم . حضرت فرمود: پس چرا نشان پیروى را در شما نمى بینم . گفتند: نشان پیروان شما چیست ؟ آن حضرت فرمود: پیروان من کسانى هستند که این نشانه ها را دارند:
    1- چهره شان از بسیارى عبادت و شب زنده دارى زرد است ؛
    2- اندامشان از روزه دارى لاغر است ؛
    3- همیشه ذکر حق بر لب دارند و لبانشان از بسیارى ذکر، خشکیده است ؛
    4- بر آنها گرد ترس خدا نشسته است .(359)
    362.ذکر خارج شدن از خانه
    امام صادق (ع ) فرمود: چون امام باقر (ع ) از خانه بیرون مى رفت ، مى گفت : بسم الله خرجت و بسم الله ولجت و على الله توکلت و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم (به نام خداوند خارج شدم و به نام او داخل مى شوم و بر او توکل مى کنم و هیچ اراده و قدرتى نیست مگر از جانب خداوند والا و بزرگ ).(360)


    363.ذکر پیامبر (ص ) هنگام سوار شدن
    امام صادق (ع ) فرمود: چون پیامبر (ص ) پاى در رکاب مى نهاد مى فرمود: سبحان الذى سخر لنا هذا و ما کنا له مقرنین (منزه است خداوندى که این وسیله را بر ما مسخر نمود، وگرنه ما قدرت تسخیر او را نداشتیم ) و هفت بار تسبیح خدا و هفت بار الحمد لله و هفت بار لا اله الا الله مى گفت .(361)
    364.مصونیت از حوادث
    امام رضا (ع ) فرمود: هر که به وقت سوار شدن گوید: بسم الله لا قوة الا بالله الحمد لله الذى سخر لنا هذا و ما کنا له مقرنین (به نام خدا و جز از طرف خدا نیرویى وجود ندارد، سپاس خدایى را که این مرکب را براى ما تسخیر کرد، وگرنه ما قادر بر تسخیر آن نبودیم )، جان او و مرکبش مصون بماند، تا این که فرود آید.(362)
    365.ذکر هنگام سفر
    امام صادق (ع ) به هنگام سفر مى فرمود: اللهم و احفظنى و احفظ ما معى و بلغنى (خداوندا، مرا و آنچه با من است ، محفوظ بدار و به مقصد برسان .)(363)
    366.ذکر و دعاى قبل از سفر
    امام باقر (ع ) وقتى قصد مسافرت داشت ، فرزندانش را در خانه اى جمع مى کرد و در حق آنان چنین دعا مى فرمود: اللهم انى استودعک دینى و نفسى و مالى و اهلى و ولدى و جیرانى (خداوندا، دین ، نفس ، مال ، اهل ، فرزندان و همسایگان خود را به تو مى سپارم ).(364)
    367.ذکر بعد از نماز صبح
    از حضرت صادق (ع ) روایت است که پیغمبر اکرم (ص ) فرمود: هر کس که به مرضى گرفتار باشد، بعد از فریضه نماز صبح چهل بار این ذکر را بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمد لله رب العالمین حسبنا الله و نعم الوکیل تبارک الله احسن الخالقین و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم و دست بر موضع درد و مرض بمالد، از آن بیمارى صحت یابد و حضرت حق تعالى او را شفا بخشد.(365)
    368.ذکر هنگام وداع
    هنگامى که پیامبر اکرم (ص ) مؤ منى را وداع مى کرد مى فرمود: رحمکم الله و زودکم التقوى و وجهکم الى کل خیر (خدا شما را رحمت کند و تقوا روزى تان نماید و به هر خیرى برساند.)(366)
    369.ذکر براى رفع حاجت
    مرد صنعتگرى خدمت موسى بن جعفر (ع ) رسید و از کار خود شکایت کرد و گفت : به هیچ خواسته اى از خواسته هایم نمى رسم .
    حضرت فرمود: در پایان دعاهایى که بعد از نماز صبح وارد شده است ، ده بار بگو سبحان الله العظیم و بحمده استغفر الله و اتوب الیه و اساءله من فضله .
    این شخص مى گوید همین کار را کردم ، چیزى نگذشت که عده اى آمدند و گفتند یکى از اقوام شما مرده و وارثى غیر از تو ندارد. خلاصه به قدرى مال به من رسید که بى نیاز شدم .(367)
    370.ذکر هنگام عطسه
    از ائمه معصومین - علیهم السلام - روایت شده که اگر کسى در هنگام عطسه بگوید: الحمد لله رب العالمین على کل حال و صلى الله على محمد و آل محمد هرگز از دندان درد گله مند نمى شود.(368)
    371.در کنار مریض
    امام صادق (ع ) فرمود: هر گاه در کنار مریضى بودى ، دست خود را بر سر مریض بگذار و این دعا را بخوان :
    بسم الله و بالله و من الله و الى الله و ما شاء الله و لا حول و لا قوة الا بالله ، ابراهیم خلیل الله ، موسى نجى الله ، عیسى روح الله ، محمد رسول الله صلى الله علیه و آله و علیهم ، من الارواح و الاوجاع بسم الله و بالله و عزائم من الله - لفلان بن فلانة - نام شخص و مادر او را مى برد - لا یقربه الا کل مسلم و اعیذه بکلمات الله التامات کلها التى ساءل بها آدم فتاب علیه انه هو التواب الرحیم ، الا انزجرت ایتها الارواح و الاوجاع باذن الله عزوجل لا اله الا الله الا له الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین .
    (پناه به نام خدا و به خدا و از خدا و به سوى خدا و آنچه خدا بخواهد و این که هیچ نیرو و حرکتى نیست مگر به اذن خدا و این که ابراهیم دوست خدا و موسى نجات یافته خدا و عیسى روح خدا و محمد فرستاده خدا - که درود خدا بر او و آل او و بر همه انبیاء - از بادها و دردها. به نام خدا، و به یاد خدا، و با استمداد از تقدیرات خدا، براى فلانى پسر فلانى ، اقرار به اعتقادات ندارد مگر مسلمان ، پناه مى برم به خدا با کلمات تامه اى که حضرت آدم (ع ) خدا را با آنها خواند تا توبه او پذیرفته شد، همانا او توبه پذیر مهربانى است ، اى دردها، با اجازه خداوند و کلمات مقدس شما را فرارى مى دهم ، که خدایى جز او نیست ، همانا هر کار و آفرینشى براى اوست ، آفرین بر خدا پروردگار عالمین .)
    سپس آیه الکرسى و سوره هاى حمد و معوذتین (فلق و ناس ) و اخلاص را هر کدام یک مرتبه و نیز ده آیه از سوره یس بخوان ، بعد هم این دعا را بخوان : اللهم اشفه بشفائک و داوه بدوائک و عافه من بلائک و تساءله بحق محمد و آل محمد صلوات الله علیه و علیهم اجمعین .
    (خداوندا! با شفاى خود او را شفا ده ، و با دواى خود او را مداوا کن ، و از بلاهایت او را عافیت بده ، و سلامتى به او بده به حق محمد و آل محمد - که درود خدا بر او و بر آل او).(369)
    372.درمان دردها
    از امام صادق (ع ) نقل شده که براى درمان دردها بگو: بسم الله و بالله کم من نعمة لله فى عرق ساکن و غیر ساکن على عبد شاکر و غیر شاکر و محاسن خود را در دست راست بگیر و بعد از نماز سى بار بگو: اللهم فرج عنى کربتى و عجل عافیتى واکشف ضرى و سعى کن که این عمل با اشک و گریه باشد.(370)
    373.ذکر دردمندان
    پیامبر اکرم (ص ) به اصحاب خود فرمودند: هر گاه مریض یا دردمندى را ملاقات کردید، دست راست خود را بر او بگذارید و این تعویذ را بخوانید:
    بسم الله ، اعوذ بعزة الله و قدرته من شر ما اجد (به نام خدا، به عزت و قدرت خدا پناه مى برم از شر دردى که در این بدن است ).(371)
    374.نجات از بیمارى و فقر
    امام جعفر صادق (ع ) از پدرش امام محمد باقر (ع ) نقل مى فرماید که یکى از اصحاب پیامبر اکرم (ص ) چند روزى بود که خدمت پیامبر نمى رسید، پس از چند روز که خدمت حضرت رسید، پیامبر (ص ) فرمود: چه شده است که نزد ما نمى آیى ؟ عرض کرد: به واسطه مریضى و گرفتارى خانوادگى است . آن حضرت فرمود: آیا مى خواهى به تو دعایى یاد دهم که به واسطه آنها خداوند مرض را از تو ببرد و فقر را از تو دور سازد؟ عرض ‍ کرد: آرى . حضرت فرمود بگو:
    لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم توکلت على الحى الذى لایموت الحمد لله الذى لم یتخذ ولدا و لم یکن له شریک فى الملک و لم یکن له ولى من الذل و کبره تکبیرا.(372)
    375.ذکر براى رفع مرض
    از حضرت صادق (ع ) و از حضرت رضا (ع ) روایت شده که فرمودند: براى رفع هر مرضى بخوانید:
    یا منزل الشفاء و مذهب الداء صل على محمد و آله و انزل على وجعى الشفاء (اى فرستنده و عطاکننده شفا، و اى کسى که به لطف خویش ‍ دردها را از جان ها و جسم ها مى برى ، بر محمد و آل محمد رحمت فرست و بر دردهاى من شفا عنایت فرما).(373)
    376.ذکرى براى درمان درد
    از امام صادق (ع ) نقل شده که فرمود: دست خود را به محلى که درد در آن است بگذار و تا سه مرتبه بگو: الله الله ربى حقا لا اشرک به شیئا، اللهم انت لها و لکل عظیم ففرجها عنى (خداى حقیقى من خداوند یگانه است که براى او هیچ شریکى نیست . خدایا چاره دردها و هر مشکل بزرگ تویى ، خدایا مرا از این مشکل نجات ده ).(374)
    377.شفاى درد
    در مکارم الاخلاق از امام صادق (ع ) نقل است که فرمودند: دست خود را بر محل درد بگذار و بخوان آیه الکرسى و فاتحه را و بگو:
    الله اکبر الله اکبر لا اله الا الله و الله اکبر و اجل و اکبر مما اخاف و احذر اعوذ بالله من عرق نعار و اعوذ بالله من حر النار.(375)
    378.ذکر براى رفع غمها
    از امام على بن موسى الرضا (ع ) نقل شده که فرمود: پدرم را در خواب دیدم که فرمود: فرزندم هر گاه به تو همّ و غمّ روى آورد، این ذکر را زیاد بگو: یا رؤ ف یا رحیم .
    بعد فرمود: آنچه ما در خواب مى بینیم مثل آن است که در بیدارى مى بینیم .(376)
    379.براى شفاى تب
    بخط امام رضا (ع ) دیده شده که براى شفاى تب به سه قطعه کاغذ بنویسد:
    بر قطعه اول : بسم الله الرحمن الرحیم لاتخف انک انت الاعلى .
    بر قطعه دوم : بسم الله الرحمن الرحیم لا تخف نجوت من القوم الظالمین .
    بر قطعه سوم : بسم الله الرحمن الرحیم الا له الخلق و الامر تبارک الله رب العالمین .
    پس بخواند بر هر قطعه سه مرتبه توحید، و ببلعد آن را در سه روز هر روزى یکى از آنها را که خوب خواهد شد، ان شاء الله .(377)
    380.شفاى سر درد
    شخصى به امام صادق (ع ) از سر درد شکایت کرد. حضرت فرمود: دست خود را بر موضعى که درد مى کند بگذار و آیة الکرسى و سوره فاتحه الکتاب را بخوان و بعد هم بگو:
    الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله ، و الله اجل و اکبر مما اخاف و احذر، اعوذ بالله من عرق نعار و اعوذ بالله من حر النار (بزرگ است خداى بى همتا و جز او خدایى نیست ، خداوند با عظمت تر و بزرگتر است از آنچه من از او خائف هستم به خدا پناه مى برم از رگى که خون از آن فوران مى کند و به خدا پناه مى برم از گرماى شدید آتش (شاید اشاره به حرارت بدن در تب باشد).)(378)
    381.شفاى چشم
    امیرالمؤ منین (ع ) فرمود: در جنگ خیبر بود که مبتلا به چشم درد سختى شده بودم و پیامبر خدا (ص ) مرا خواست و دست مبارکش را بر چشمم کشید و فرمود: بسم الله و بالله و السلام على رسول الله ، اللهم اکفه الحر و البرد وقه الاذى و البلاء.
    حضرت على (ع ) مى فرماید: قسم به خدا، که از آن زمان به بعد هرگز چشم درد نگرفتم .(379)
    382.ذکرى براى درد دندان
    از امیر المؤ منین (ع ) روایت شده که دست بکش بر محل سجده خود، پس ‍ مسح کن دندانى را که درد مى کند و بگو: بسم الله و الشافى الله و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم .(380)
    383.شفاى درد
    از امام صادق (ع ) روایت شده که اگر مبتلا به درد خاصره شدى ، دست خود را بر محل درد بگذار و بگو: بسم الله و بالله ، محمد رسول الله صلى الله علیه و آله و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم ، اللهم امسح عنى ما اجد فى خاصرتى . بعد دست را بر موضع درد بکش و سه مرتبه این دعا را بخوان .(381)
    384.رفع مشکلات روحى و جسمى
    کفعمى روایت کرده است که مردى خدمت رسول خدا (ص ) رسید و از تنگدستى و پریشانى و بیمارى شکایت کرد. حضرت فرمود: هر صبح و شام ده بار این دعا را بخوان :
    لا حول و لا قوه الا بالله توکلت على الحى الذى لا یموت و الحمد لله الذى لم یتخذ ولدا و لم یکن له شریک فى الملک و لم یکن له ولى من الذل و کبره تکبیرا.
    آن مرد چون سه روز بر این ذکر مداومت کرد، حال او دگرگون شد و سلامتى پیدا کرد.(382)
    385.برطرف کننده غم
    قطب راوندى از حضرت امام صادق (ع ) روایت کرده است که هر گاه بر تو ناراحتى و غم عارض شد و شدت پیدا کرد، سجده کن و بگو:
    یا مذل کل جبار یا معز کل ذلیل قد و حقک بلغ مجهودى فصل على محمد و آل محمد و فرج عنى (اى خداى قدرتمندى که هر ستمکار قدرتمندى در درگاه تو ذلیل است و او را ذلیل مى کنى و اى عزت بخش هر ذلیل ، آن سختى و بلایى را که تمام کوشش من براى فرار از آن است رسیده ، به حق خودت و به محمد و آل او، مرا از آن برهان ).(383)
    386.ذکر براى رفع گرفتارى
    از امیر المؤ منین (ع ) نقل شده : اگر گرفتارى یا پریشانى و یا غمناکى این دعا را بخواند خداوند در کار او گشایشى ایجاد مى کند، و آن دعا این است :
    یا عماد من لا عماد له و یا ذخر من لا ذخر له و یا سند من لا سند له و یا حرز من لا حرز له و یا غیاث من لا غیاث له و یا کنز من لا کنز له و یا عز من لا عز له و یا کریم العفو، یا حسن التجاوز، یا عون الضعفاء، یا کنز الفقراء، یا عظیم الرجاء، یا منقذ الغرقى ، یا منجى الهلکى ، یا محسن ، یا مجمل ، یا منعم یا مفضل ، انت الذى سجد لک سواد اللیل و نور النهار و ضوء القمر و شعاع الشمس و حفیف الشجر و دوى الماء، یاالله یاالله یاالله ، لا اله الا انت ، وحدک لا شریک لک یا رباه یا الله ، صل على محمد و آل محمد، و افعل بنا ما انت اهله . پس حاجت خود را بطلب ، که بر آورده مى شود ان شاء الله .(384)
    387.رفع مشکلات
    از امام باقر (ع ) روایت شده است که اگر بر شما مشکلى پیش آمده که شما را پریشان ساخته و از آن ترسناک هستید، دو رکعت نماز بخوانید و بعد از آن به طرف قبله هفتاد مرتبه این ذکر را بگویید و در هر مرتبه حاجت خود را ذکر کنید:
    یا ابصر الناظرین و یا اسمع السامعین و یا اسرع الحاسبین و یا ارحم الراحمین .(385)
    388.رفع غم و اندوه
    از امیر المؤ منین (ع ) روایت شده که براى پریشانى و رفع مشکلات این دعا را بخواند:
    اللهم انى اتوجه الیک بنبیک نبى الرحمه ، اهل بیته الذین ! اخترتهم على علم على العالمین فذلل لى صعوبتها و حزونتها، و اکفنى شرها فانک الکافى المعافى و الغالب القاهر (خداوندا روى به سوى تو مى کنم با توسل به مقام پیامبر رحمت و اهل بیت او که همگى پاک و برگزیده از بین همه مخلوقاتند که مشکلات و غمها و سختى ها را بر من آسان و کوچک سازى و مرا از شر بدیها حفظ کنى که تو بر همه این امور قادر و توانایى ).(386)
    389.رفع پریشانى
    از امام جواد (ع ) نقل است که براى رفع گرفتارى و غم و پریشانى این ذکر تکرار شود: یا من یکفى من کل شى ء و لا یکفى منه شى ء اکفنى ما اهمنى .(387)
    390.ذکرى براى رفع بلا
    از حضرت رسول اکرم (ص ) روایت شده است که هرگاه بر کسى هم و غم یا اندوهى یا شدت و بلایى رسید این ذکر را بخواند: الله ربى لا اشرک به شیئا توکلت على الحى الذى لا یموت .(388)
    391.توسل به حضرت عباس (ع )
    بعضى از علما گفته اند: واژه عباس به حساب حروف ابجد، معادل عدد 133، است . بعد از نماز روز جمعه به حضرت ابوالفضل عباس (ع ) متوسل شو و 133 بار بگو: یا کاشف الکرب عن وجه الحسین ، اکشف کربى بحق اخیک الحسین (اى عباسى که اندوه را از چهره حسین (ع ) برطرف ساختى ، به حق برادرت حسین (ع ) اندوه مرا برطرف کن ).
    امید بسیار است که نتیجه بگیرى و به مقصود نایل گردى .(389)
    392.توسلى دیگر به ابوالفضل العباس (ع )
    مرحوم علامه محمد باقر بیرجندى ، صاحب کتاب کبریت الاحمر نقل مى کند: در عالم خواب ، گوینده اى را دیدم که مى گفت : هر کس با این عبارت به حضرت عباس (ع ) متوسل شود، حاجتش برآورده گردد: عبد الله اباالفضل دخیلک (اى عبد خدا، ابوالفضل ! دستم به دامان تو، پناهم بده ).(390)
    393.توسل به امام زمان (عج )
    هنگامى که براى روا شدن حاجت به آن حضرت متوسل شدى ، بگو: یا ابا الغوث ادرکنى (اى پدر پناه دهندگان ! به فریادم برس ، و به من پناه ده ).(391)
    394.ذکرى براى رفع درد زانو
    ابوحمزه مى گوید: زانو درد شدید گرفتم ، به حضور امام باقر (ع ) رفتم و از شدت درد شکایت نمودم . آن حضرت دستورى به من داد که به آن عمل کردم و شفا یافتم ، و آن دستور این بود که فرمود: بعد از نماز بگو:
    یا اجود من اعطى و یا خیر من سئل و یا ارحم من استرحم ، ارحم ضعفى و قلة حیلتى و عافنى من وجعى (اى خدایى که کریم ترین عطا بخشها هستى و بهترین ذات پاکى هستى که از او تقاضا مى شود، و اى خداوندى که مهربان تر از همه نسبت به آن کس که طلب رحمت مى کند مى باشى ، به ضعف و ناتوانى و چاره اندکم رحم کن ، و مرا از دردى که دارم عافیت فرما).(392)
    395.ذکر بعد از بیدارى براى نماز شب
    امام على (ع ) فرمود: چون براى نماز شب بیدار شدى ، این ذکر را بگو:
    لا اله الا الله الحلیم الکریم الحى القیوم و هو على کل شى ء قدیر، سبحان رب النبیین و المرسلین ، رب السموات السبع و ما فیهن ، و رب الارضین السبع و ما فیهن ، و رب العرش العظیم ، و الحمد لله رب العالمین .
    چون از خواب بلند شدى و نشستى ، بخوان :
    حسبى الله حسبى الرب من العباد حسبى الذى هو حسبى منذ کنت حسبى الله و نعم الوکیل .(393)
    396.ذکرى براى رفع وحشت
    ابان بن تغلب مى گوید: شخصى به بیمارى روانى وحشت و ترس ، گرفتار شده بود. امام صادق (ع ) دعاى زیر را براى برطرف شدن وحشت او، به او آموخت ، و فرمود: هرگاه آن را بخوانید از وحشت و تنهایى ، هم در شب و هم در روز نترسید. و نیز فرمود: به ما خبر رسیده که مردى سى سال این دعا را مى خواند (و گزندى به او نرسید، ولى ) یک شب آن را ترک کرد، همان شب ، عقرب او را گزید؛ آن دعا این است :
    بسم الله و بالله و توکلت على الله ، و انه من یتوکل على الله فهو حسبه ان الله بالغ امره ، قد جعل الله لکل شى ء قدرا، اللهم اجعلنى فى کنفک و فى جوارک ، و اجعلنى فى امانک و منعک (به نام خدا، و در پناه خدا، توکل مى کنم بر خدا، چرا که کسى که به خدا توکل کند، خداوند مهمات او را کفایت کند و خدا براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است . خدایا، مرا در سایه خودت و در جوار و پناهت قرار ده ، و در ستاد امان خودت و در ستاد پاسدارى خودت جاى ده ).(394)
    397.ذکر هر روز از ماه رمضان
    محدث فیض فرموده : هر روز از ماه رمضان ، این اذکار را صد مرتبه بگو: سبحان الضار النافع سبحان القاضى بالحق سبحان العلى الاعلى سبحانه و بحمده سبحانه و تعالى .(395)
    398.مناجات امام رضا بعد از نماز صبح
    روایت شده : حضرت رضا (ع ) پس از نماز صبح ، در آغاز فجر، تا طلوع خورشید با هیچ کس سخن نمى گفت ، و اگر نیاز به سخن مهم پیدا مى کرد، با جا به جایى و اشاره ، آن را ادا مى نمود.(396)
    به امید استفاده و بهره مند شدن از فیوضات و برکات بسیار ارجمند ساعت بین طلوع فجر و طلوع خورشید، استغفار و قرائت قرآن و مناجات و راز و نیاز با خدا، در این وقت بسیار مطلوب است . و نیز چنان که قبلا ذکر شد، در این ساعت دست بر سینه ات بگذار و هفتاد بار بگو: یافتاح (اى خداوند گشایش بخش ) و دعاى زیر را مکرر بخوان :
    لا اله الا الله وحده لا شریک له ، له الملک و له الحمد، یحیى و یمیت ، و یمیت و یحیى ، و هو حى لا یموت ، بیده الخیر و هو على کل شى ء قدیر.(397)
    399.ختم اسماء الله الاعظم
    در کتاب بحارالانوار از سلمان فارسى نقل نموده که براى هر حاجت صد مرتبه در صبح بخواند: بسم الله الرحمن الرحیم یا قدیم یا دائم یا فرد یا وتر یا حى یا قیوم یا واحد یا احد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد یا قدیر القادر القاهر القوى العزیز الجبار المتکبر.(398)
    400.ذکر دهه اول ماه ذى الحجه
    امام على (ع ) فرمود: هر کس هر روز از دهه اول ماه ذى الحجة الحرام این تهلیلات را بخواند، ثواب بسیارى برده است :
    لا اله الا الله عدد اللیالى و الدهور، لا اله الا الله عدد امواج البحور، لا اله الا الله و رحمته خیر مما یجمعون ، لا اله الا الله عدد الشوک و الشجر، لا اله الا الله عدد الشعر و الوبر، لا اله الا الله عدد الحجر و المدر، لا اله الا الله عدد لمح العیون ، لا اله الا الله فى اللیل اذا عسعس و الصبح اذا تنفس ، لا اله الا الله عدد الریاح فى البرارى و الصخور، لا اله الا الله من الیوم الى یوم ینفخ فى الصور.(399 )
    401.ختم آیه ((قل اللهم ...))
    در کتاب صدف مشحون از مرحوم میرداماد (ره ) نقل فرموده که ختم آیه شریفه قل اللهم مالک الملک را تا چهل روز و هر روز چهل مرتبه و در هر دفعه بعد از ختم سه مرتبه یا الله بگوید و سه مرتبه این دعا را بخواند که ان شاءالله حاجتش برآورده مى شود:
    انت الله الذى لا اله الا انت وحدک لا شریک لک تجبرت ان یکون لک ولد و تعالیت ان یکون لک شریک و تعظمت ان یکون لک وزیر یا الله یا الله یا الله اقض حاجتى بحق محمد و آل محمد صلواتک علیه و علیهم اجمعین .(400)
    402.ختم انعام و ذکر بعد از آن
    شب پنجشنبه یا جمعه یا روز آن ، رو به قبله بنشین . اول سوره حمد را بخوان و بعد سوره مبارکه انعام را قرائت کن تا آیه ((ما اوتى رسل الله )) سپس برخیز و ده رکعت نماز بخوان و در هر رکعت بعد از حمد هفت مرتبه آیة الکرسى و هفت مرتبه سوره انا اعطیناک الکوثر بخوان و بعد از سلام نماز، بقیه سوره انعام ((الله یعلم حیث یجعل رسالته )) تا آخر سوره را بخوان . سپس به سجده رفته و هفتاد مرتبه بگو: لا اله الا الله ، محمد رسول الله و حاجت خود را بخواه .(401)
    403.ذکرى براى رفع درد پا
    در حلیة المتقین آمده که شخصى به امام حسین (ع ) از درد پا شکایت کرد. حضرت فرمود: دست بر آن موضع بگذار و بگو: بسم الله و بالله و السلام على رسول الله صلى الله علیه و آله و ما قدروا الله حق قدره و الارض جمیعا قبضته یوم القیامه و السموات مطویات بیمینه سبحانه و تعالى عما یشرکون .(402)
    404.ذکرى در سجده
    هر کس حاجتى دارد، سر بر سجده گذارده و این ذکر را سه مرتبه بگوید و حاجت بخواهد که ان شاءالله برآورده مى شود: یا حى یا قیوم یا لا اله الا انت برحمتک استغیث فاکفنى ما اهمنى و لا تکلنى الى نفسى .(403)
    405.آثار ذکر بعد از نمازها
    روایت شده است که پیامبر گرامى اسلام (ص ) فرمود: در شب معراج مرا به آسمانهاى هفتگانه بردند:
    1- در آسمان دنیا (آسمان اول ) قصرى از گوهر سرخ را دیدم . از جبرئیل پرسیدم : این قصر از براى کیست ؟ گفت : براى کسى است که بعد از نماز صبح چهل بار بگوید: یا باسط الیدین بالرحمة ارحمنى (اى خداوندى که دستهاى احسان و رحمتت را به روى همه گشوده اى ، مرا مشمول رحمتت قرار بده .)
    2- در آسمان دوم ، قصرى که داراى هفتاد در بود دیدم . از جبرئیل پرسیدم : این قصر از براى کیست ؟ گفت : براى کسى که بعد از نماز ظهر هفتاد بار بگوید: یا واسع المغفرة اغفر لى (اى وسعت بخش آمرزش ، مرا ببخش و بیامرز).
    3- در آسمان سوم قصرى زیبا در فضا دیدم ، گفتم این قصر از براى کیست ؟ گفت : براى آن کسى که بعد از نماز عصر، هفده بار بگوید: لا اله الا الله قبل کل احد، لا اله الا الله بعد کل احد، لا اله الا الله یبقى ربنا و یفنى کل احد (معبودى نیست جز خداوندى که قبل از هر چیز بوده است ، معبودى نیست جز خداوندى که بعد از هر چیزى خواهد بود، معبودى نیست جز خداوندى که باقى است و پروردگار ماست ، و همه موجودات جز او فانى مى شوند).
    4- به آسمان چهارم رفتم و در آن قصرى از مروارید دیدم که طبقه هاى فوقانى آن از زبرجد بودند. از جبرئیل پرسیدم : این قصر از آن کیست ؟ گفت : از براى کسى است که بعد از نماز مغرب چهل بار بگوید: یا کریم العفو انشر على رحمتک یا ارحم الراحمین (اى خداوندى که در عفو و بخشش بزرگوار هستى مرا سرشار از رحمت گردان ، اى مهربان ترین مهربانان ).
    5- در آسمان پنجم ، قصرى بسیار شفاف و سرخ دیدم . از جبرئیل پرسیدم : این قصر از آن کیست ؟ گفت : از آن کسى است که بعد از نماز عشاء هفتاد بار بگوید: یا عالم خفیتى اغفر لى خطیئتى (اى خداوند آگاه بر نهان من ، خطاها و گناهانم را ببخش ).
    6- در آسمان ششم ، بارگاه و گنبد شکوهمند سفیدى را دیدم . از جبرئیل پرسیدم : این بارگاه از آن کیست ؟ گفت : از آن کسى است که شب را از خواب برخیزد و سه بار بگوید: یا حى یا قیوم ، یا حى لا یموت ، ارحم عبدک الخاطى ء المعترف بذنبه یا ارحم الراحمین (اى خداى زنده و پاینده ، اى زنده اى که مرگ به آن راه ندارد، بنده خطاکار و اقرارکننده به گناهانش را مشمول رحمت قرار بده ، اى مهربان ترین مهربانان .)
    7- در آسمان هفتم ، قصرى از مروارید سفید و براق را دیدم . از جبرئیل پرسیدم : این قصر از براى چه کسى است ؟ گفت : از آن کسى است که در هر روز پانزده بار بگوید: سبحان الله بعدد ما خلق ، سبحان الله بعدد ما هو خالق الى یوم القیامة (پاک و منزه است خداوند از هر عیب و نقصى ، به تعداد آنچه که آفریده است ، پاک و منزه است خداوند از هر عیب و نقصى ، به تعداد آنچه را که تا قیامت مى آفریند).(404)


    17.ذکر روزهاى هفته
    406.ذکرهاى ایام هفته
    براى حصول جمیع مطالب و حاجات هر روز تا یک هفته این اسماء مبارکه را بخواند و ابتداء از جمعه بنماید.
    جمعه : هزارمرتبه .... یا الله یا هو
    شنبه : هزارمرتبه .... یا رحمن یا رحیم
    یکشنبه : هزارمرتبه .... یا واحد یا احد
    دوشنبه : هزارمرتبه .... یا فرد یا صمد
    سه شنبه : هزارمرتبه .... یا حى یا قیوم
    چهارشنبه : هزارمرتبه .... یا حنان یا منان
    پنج شنبه : هزارمرتبه .... یا ذاالجلال و الاکرام (405)
    407.اذکار پرفضیلت در ایام هفته
    شنبه هزارمرتبه یا رب العالمین
    و 1060مرتبه یاغنى بگوید تا غنى گردد.
    یکشنبه هزارمرتبه یا ذالجلال و الاکرام
    و 489مرتبه یا فتاح بگوید تا فتح و نصرت یابد.
    دوشنبه هزارمرتبه یا قاضى الحاجات
    و 129مرتبه یالطیف بگوید تا مال کثیر یابد.
    سه شنبه هزارمرتبه یا ارحم الراحمین
    و 903مرتبه یا قابض بگوید تا به حاجت خود برسد.
    چهارشنبه هزارمرتبه یا حى یا قیوم
    و 541مرتبه یا متعال بگوید تا عزت دارین یابد.
    پنجشنبه هزار مرتبه لا اله الا الله الملک الحق المبین
    و 308مرتبه یا رزاق بگوید تا روزى اش فراوان شود.
    جمعه هزارمرتبه اللهم صل على محمد و آل محمد
    و 256مرتبه یا نور بگوید تا عزیز شود.(406)
    408.گونه دیگر ذکر در ایام هفته
    شنبه 41مرتبه فنادى فى الظلمات ان لا اله الا انت
    یکشنبه 41مرتبه لا اله الا الله الملک الحق المبین
    دوشنبه 41مرتبه لا اله الا الله المبین عزیزا جلیلا یا عزیز یا جلیل
    سه شنبه 41مرتبه اللهم صل على محمد و آل محمد
    چهارشنبه 41مرتبه لا اله الا الله خالصا مخلصا
    پنجشنبه 41مرتبه لا اله الا الله خالق کل شى ء و هو على کل شى ء قدیر
    جمعه 41مرتبه سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم .(407)

    http://www.ghadeer.org



    نکاتی جهت درک ماه مبارک رمضان؛ شهرالله الاکبر

    ذکری برای بخشش گناهان کبیره

    ذکری برای بخشش گناهان
    آیت‌الله قرهی می‌گوید: اولیای خدا تنها در یک مورد آرزوی طول عمر می‌کردند آن هم برای درک رمضان است. او معتقد است ماه رمضان ماه آشتی‌کنان با خداست. خدا با هیچ احدی قهر نمی‌کند. قهر از ناحیه انسان است.

    به گزارش جنوب نیوز، آیت‌الله قرهی رئیس حوزه علمیه امام مهدی(عج) در روزهای ماه مبارک رمضان به تفسیر خطبه شعبانیه می‌پردازد. در اولین روز از ماه مبارک رمضان جلسه اول درس ایشان آغاز شد که گزیده آن به‌ شرح زیر است:
    http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1392/4/20/365784_382.jpg

    نکاتی جهت درک ماه مبارک رمضان؛ شهرالله الاکبر

    ماه خدا، ماه عشق‌بازی، ماه اولیای خدا، ماه خصّیصین، ماه مهمانی پروردگار عالم، ماه نزول قرآن، ماه درک معارف، ماه همه خوبی‌ها، ماه انبیاء، ماه حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین)، ماه غفران، ماه برکت، ماه رحمت، ماه جود، ماه رسیدن به قلّه انسانیّت، ماه اتّصال به پروردگار عالم، ماه فانی فی الله شدن، ماه رمضان المبارک آمد.

    ‌این‌قدر این ماه، ماه مهمّی است که بیان شده: رمضان نگویید و حداقل ماه رمضان بگویید. اولیاء خدا وقتی می‌خواستند بیان کنند، یا به عنوان شهرالله الاکبر بیان می‌کردند، یا به عنوان رمضان‌المبارک.

    ماه مبارک؛ ماورای روزه خاصّ!

    نکات عظیمی در مورد این ماه وجود دارد که آن‌ها را تنها کسانی که خود را از قبل برای ورود به این ماه آماده کردند، درک می‌کنند. از جمله این که پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: اگر می‌دانستید که ماه مبارک رمضان چیست (معلوم می‌شود که ما درک نمی‌کنیم)، از پروردگار عالم می‌خواستید همه سال، ماه مبارک رمضان باشد. لذا ماه مبارک رمضان، یک چیزی ماورای آن صیام ظاهری و دهان بستن از طعام و شراب است. حتّی یک چیزی ماورای آن روزه خاصّ است که اولیاء خدا در مورد آن می‌گویند: چشم، گوش، دست و همه اعضاء و جوارح انسان در حال صیام است.

    سنجش وارد شدن به ماه مبارک

    آیت‌الله مولوی قندهاری به نقل از آیت‌الله سیّد ابوالحسن اصفهانی(اعلی الله مقامهما الشّریف) می‌فرمودند: اگر می‌خواهید بفهمید ورودیّه اوّلیّه به ماه مبارک رمضان دارید یا خیر؛ ببینید آیا استشمام بوی ماه مبارک، برای شما محقّق می‌شود یا خیر؟ یعنی باید حال شما، حال دیگری باشد که حتّی اولیاء خدا طور دیگری در ماه مبارک نفس می‌کشند، بوی ماه مبارک را استشمام می‌کنند و به‌به می‌گویند.

    اولیاء خدا هیچ موقع برای طول عمرشان دعا نمی‌کردند، إلّا به این که وقتی رجب‌المرجّب می‌شد، عرضه می‌داشتند: پروردگارا! حالا که محبّت کردی، بزرگواری کردی، لطف کردی، عنایت کردی و ما را تا این‌جا زنده نگاه داشتی، یک لطفی کن، مرحمت کن و این محبّت و بزرگواری‌ات را ادامه بده تا ماه مبارک رمضان را درک کنیم.

    خطبه شعبانیّه

    در یک روایتی که به عنوان سلسلة‌الذهبیّه است و وجود مقدّس حضرت ثامن‌الحجج(علیه آلاف التّحیة و الثّناء) از آباء مکرّمشان تبیین فرموده‌اند، بیان شده است: «عَنِ الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یَوْمٍ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏ شَهْرُ اللَّهِ‏ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ ...» .

    پیغمبر اکرم، خاتم رسل، محمّد مصطفی(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در خطبه جمعه آخر ماه شعبان‌المعظّم که این خطبه، معروف به خطبه شعبانیّه شد، بیان فرمودند: مردم! ماه خدا به سوی شما آمده است، «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏».

    آغوش باز کردن ماه مبارک

    چرا «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏» فرمودند؟ در این مطلب، سه نکته وجود دارد: 1. یک معنی «اقبال»، گشودن است؛ یعنی ماه مبارک رمضان دست‌هایش را می‌گشاید برای بندگان خاصّ خدا. لذا اولیاء خدا می‌دانند این ماه، یک ماه عجیبی است.

    2. معنی دیگر آن، این است: قبولتان کرد. یعنی شما را به واسطه آن حالاتی که در رجب‌المرجّب و شعبان المعظّم داشتید(آن شستشوی گناهان در رجبی که نهر الهی است و پوشیدن فاخرترین لباس‌ها (لباس تقوا) در شعبان المعظّم)، قبول کرد.

    فاخرترین لباس برای ورود به ضیافت‌الله

    معمولاً وقتی انسان می‌خواهد به یک مهمانی برود که میزبان آن، حدّ اعلایی دارد و مجلس باشکوهی است؛ در حدّ وسع خودش، بهترین لباسی را که دارد، می‌پوشد. لذا آن‌هایی که می‌خواهند در آن مهمانی، خودنمایی کنند؛ فاخرترین لباس‌ها را می‌پوشند.

    مهمانی پروردگار عالم نیز، همان است که در ادامه می‌فرمایند: «دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ» شما به مهمانی خدا دعوت شدید. یک ماه تمام (ماه شعبان‌المعظّم) یک لباس سفارشی آماده می‌کنید. مانند کسی که می‌داند چند ماه دیگر عروسی زید، عمرو و ... است، برای همین جلوتر می‌رود برای خودش، لباس چنین و چنان می‌دوزد.

    فاخرترین لباس برای ورود به ضیافت‌الله، تقواست. این لباس، چنان او را قشنگ و زیبا می‌کند که وقتی ملائکه‌الله او را با چنین جبروت و جلال و کمالی می‌بینند، می‌گویند: به‌به! عجب لباسی بر تن کرده است!

    اولیاء خدا در شعبان‌المعظّم و بعد از آن، چهره‌هایشان، نورانی‌تر و حالاتشان، معنوی‌تر می‌شود، اصلاً نوع نگاهشان، نگاه عرفانی است. چون در یک مطالب دیگری هستند. گرچه آغاز ضیافت‌الله، ماه مبارک رمضان است و آن که این لباس تقوا را پوشید، دیگر از تن بیرون نمی‌کند.

    مثل کسی که لباس شیک و آن چنانی دارد و اهل فخر هم هست، لذا آن لباس را همیشه بر تن می‌کند. امّا مگر متّقین هم اهل فخر هستند؟! بله! امّا نه آن فخری که ما فکر می‌کنیم. لباس تقوا، ذلالت عندالله می‌آورد امّا فخر عندالملائکه.

    بوسه ملائکه بر دستان متّقین عالم

    یک مرتبه کسی به یکی از اولیاء خدا بیان کرد: چرا مردم این‌قدر می‌دوند تا بروند دست امثال امام، آیت‌الله العظمی ادیب یا آیت‌الله حقّ‌شناس(اعلی اللّه مقامهم اجمعین) و ... را ببوسند؟! ایشان فرموده بود: چرا دست این‌ها را نبوسند که ملائکه‌الله به واسطه لباس تقوایی که این اولیاء خدا به تن دارند و در مقام ابّهت و فخر هستند؛ دست و پای این‌ها را می‌بوسند! بعد فرمودند: آیا این دستی که ملائکه می‌بوسند، بوسیدن ندارد؟

    لذا اولیاء خدا لباس تقوا را پوشیدند و به همین جهت به شهرالله ورود پیدا می‌کنند. لذا به آن‌ها گفته می‌شود: قبول شدید، چون خودتان را از گناهان شستشو کردید و این قلب، حرم‌الله و این اعضاء و جوارح، پاک شد. لباسی هم پوشیدید که اصلاً شیطان، جرأت نزدیک شدن را ندارد و آن لباس هم، لباس تقواست.

    در این مهمانی، طاهرها را راه می‌دهند. ابوالعرفا در تعبیری زیبا می‌فرمودند: در این مهمانی، خوشگل‌ها را راه می‌دهند که منظورشان، خوشگل روحی بود. این مهمانی، مهمانی خوبان عالم است.

    معلوم است وقتی می‌خواهی بهترین لباس را بپوشی، باید بدن شستشو شده باشد و بوی تعفّن گناه ندهد. پس وقتی می‌بینند این موارد را طی کردی و ارزنده این مهمانی هستی، تو را قبول می‌کنند.

    لحظه‌شماری ماه مبارک

    3. «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏» یعنی او به سمت شما می‌آید. این عبارت عندالاولیاء تبیین به «قبّل» هم شده است؛ یعنی می‌بوسد تو را. یعنی به قدری خود ماه خدا به وجد می‌آید که برای رسیدن به ما، لحظه‌شماری می‌کند. البته ما هم باید برای ماه مبارک رمضان، لحظه‌شماری کنیم، امّا یک موقعی ماه به سمت ما می‌آید، آن هم وقتی است که بنده، بنده شد و عبدالله شد؛ لذا آن موقع است که این ماه به سراغ ما می‌آید. پس فرمودند: «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏ شَهْرُ اللَّهِ» شهر خدا، خودش آمده است.

    بساط آشتی‌کنان خدا در شهرالله

    نکته دیگر این روایت، این است که شهر الله بیان فرموده‌اند، «قَدْ أَقْبَلَ‏ إِلَیْکُمْ‏ شَهْرُ اللَّهِ»؟ همه ماه‌ها، ماه خداست، خود خدا در قرآن فرموده است: «إنَّ عدّة الشهور عندالله اثنی عشر شهرا فی کتاب الله یوم خلق السموات و الارض»، امّا چرا فقط این ماه را شهرالله می‌گویند؟ اولیاء خدا در این زمینه، چند نکته را بیان فرمودند.

    این که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: ماه رجب، ماه امّت است. ماه شعبان، ماه من است. ماه رمضان المبارک، ماه خداست. در رجب‌المرجّب، بنا بود امّت، خودشان را شستشو کنند. لذا پروردگار عالم از رجب‌المرجّب برنامه را چید تا انسان‌ها به سمت خودش بیایند.

    اوّلاً خدا با هیچ احدی قهر نمی‌کند. قهر از ناحیه انسان است. پروردگار عالم خودش فرمود: هر کس مرا مسئلت کند، من نزدیکم، «إذا سألک عبادی عنّی، فإنّی قریب، أجیب دعوة الدّاع إذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی»، ما از رگ گردن به شما نزدیک‌تریم، «و نحن أقرب إلیه من حبل الورید».

    لذا خداوند مواقعی را قرار می‌دهد که انسان‌ها بیایند و جالب این است که خودش هم بساط آشتی‌کنان را می‌چیند. هر کس قهر کرد، باید واسطه‌ای بفرستد و آشتی کند، امّا این‌جا برعکس است. به جای آن که انسان، آشتی کند، پروردگار عالم بساط آستی را راه می‌اندازد.

    لذا می‌بینید از غروب شب جمعه تا غروب روز جمعه، ملائکه ما بین زمین و آسمان می‌آیند و ندا می‌دهند: بندگان فراری! بیایید. کیست که بخواهد در این شب توبه کند؟! و ... . خدا می‌خواهد آشتی‌کنان راه بیاندازد و همه درب‌ها را باز کرده است. می‌گوید: من اصلاً چیزی ندیدم، شتر دیدی، ندیدی!

    باز مناسبت‌هایی چون اعیاد و ... می‌شود. اصلاً خود جمعه به عنوان عید است و خدا می‌گوید: من می‌خواهم عیدی بدهم و گناهانتان را ببخشم. عیدی خدا با عیدی ما فرق می‌کند. ما وقتی عیدی می‌دهیم مادیّات می‌دهیم امّا پروردگار عالم لطف و بزرگواری می‌کند و گناهانمان را می‌بخشد.

    ذکری برای بخشش گناهان کبیره

    پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: هر کسی، یک صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد، پروردگار عالم گناهان کبیره او را هم می‌بخشد؛ یعنی بهانه قرار می‌دهد. لذا این‌قدر این ذکر، ذکر مهمّی است که خدا گناهان کبیره را هم می‌بخشد، إلّا حقّ النّاس که یک بحث جدایی دارد. چقدر این ذکر، ذکر عالی است و مفت و مجانی در اختیار ماست که ما نمی‌دانیم چه خبر است.

    اگر یک لحظه قبرستان برویم و با آن‌ها حرف بزنیم، یعنی آن‌ها لب به سخن بگشایند و گوش ما هم شنوا شود، نکاتی به ما می‌گویند، از جمله این که نمی‌دانید چه خبر است. یکی از اولیاء خدا می‌فرمود: یکی از این اموات به من گفت: گوهر گرانبهایی در دست شماست که مفت دارید از دست می‌دهید و این‌جا مسیحی، کلیمی و ...، می‌گویند: یک دانه از آن را به ما بدهید و آن هم ذکر صلوات بر محمّد و آل محمّد است. آن‌ها در آن‌جا التماس می‌کنند و ما در این‌جا مفت از دست می‌دهیم! چه خبر است؟! چه غوغایی است؟! چه چیزی در این ذکر است که پیامبر فرمود به واسطه آن، گناهان کبیره را هم می‌آمرزند؟

    مگر نفرمودند: « أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ»، خوب چه اشکال دارد که انسان، این ذکر را هم بگوید؟

    یک نکته هم بگویم و آن این که هر ذکری را که در این ماه بیان کنید، ختم ابجد کبیره آن را برایتان می‌نویسند. کما این که وقتی یک آیه قرآن بخوانید، برابر یک ختم قرآن است.

    لذا پروردگار عالم وقتی می‌بیند که بندگانش نمی‌آیند، ایّامی را قرار می‌دهد تا بیایند. حال، علّت این که چرا شهر الله می‌گویند را به فضل الهی در جلسات بعد عرض خواهم کرد.

    توصیه‌هایی جهت درک ماه مبارک رمضان

    1. دعای روز اوّل ماه مبارک رمضان («اللهم اجعل صیامی فیه صیام الصائمین و ...») را هر روز و دائم در قنوت و ... بخوانید.

    2. مداومت بر استغفار داشته باشید.

    3. در رأس تمام نکات، هر چقدر می‌توانید صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستید.

    4. صدقه در این ماه زیاد بدهید. اولیاء خدا یک بار قبل از افطار صدقه کنار می‌گذاشتند و یک مرتبه هم همین که سحری می‌خوردند و اذان صبح را می‌گفتند. لذا این دو صدقه را انجام دهید که خیرات و برکاتی دارد.

    5. تا می‌توانید در این ماه یتیم‌نوازی کنید. یک نکته آن، این است که هر کس، یتیم‌نوازی کند، یتیم نمی‌شود؛ یعنی دست نوازش آقا جانمان، حضرت حجّةبن الحسن المهدی (روحی له الفداء) بر سر ما خواهد بود و ما یتیم نخواهیم شد.

    6. تا می‌توانید در این ماه، در هر لحظه، در فکر، ذهن، بیان و ...، یاد آقا جان، امام زمان (روحی له الفداء) باشید. دعای سلامتی، دعای فرج و سایر ادعیّه وارده را بخوانید. آقا جان را هم قسم بدهید که آقا جان! ما هیچ چیزی نداریم و دستمان خالی است، بوی تعفّن می‌دهیم و خود را شست‌وشو ندادیم، امّا امور دست شماست و یدالله، حجّت است؛ لذا آقا جان! دست ما را بگیر، وضعمان، خراب است.

    7. برای قبولی طاعات و نماز و روزه خود، ضمن این که بعد از نمازها، دعاهای وارده، از جمله «یا علی و یا عظیم»، «اللهم ادخل علی اهل القبور السرور» و ... را می‌خوانید، حتماً فاتحه برای مادر آقاجانمان، حضرت عالمه، حکیمه، حضرت نرجس خاتون(علیها الصلوة و السلام) هم بخوانید.

    8. شب‌های این ماه را نخوابیم. این همه خوابیدیم، چه به دست آوردیم؟ چقدر ما برای این و آن دویدیم، نمی‌خواهیم برای آخرتمان بدویم؟ آمده که پیامبر اکرم، دهه آخر، بستر را جمع می‌کردند. ابوالعرفا می‌فرمودند: وقتی ایشان که پیغمبر خدا و حبیب‌الله است، دهه آخر، بستر را جمع می‌کرد، آیا جا ندارد که ما از شب اوّل اصلاً نخوابیم؟ شب‌ها را بیدار باشیم، منتها نه به بطالت، بلکه به دعا و مناجات دسته‌جمعی، «یدالله مع الجماعة». خدا و همچینن آقا جان، جماعت را دوست دارند. نمی‌دانید وقتی یک عدّه دور هم جمع می‌شوند و الهی العفو می‌گویند و ...، ایران چه بیمه‌ای می‌شود.

    9. با قرآن محشور باشید.

    مرجع: تسنیم